myasthenia


معنی: ضعف عضلانی، سستی ماهیچه
معانی دیگر: (پزشکی) سستی ماهیچه، طب سستی ماهیچه

جمله های نمونه

1. An association between myasthenia gravis and Crohn's disease has been reported previously in only one patient.
[ترجمه گوگل]ارتباط بین میاستنی گراویس و بیماری کرون قبلا تنها در یک بیمار گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]انجمنی بین myasthenia gravis و بیماری Crohn قبلا تنها در یک بیمار گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Other causes of megaesophagus include myasthenia gravis, lead poisoning, and Addison's disease.
[ترجمه گوگل]سایر علل مگاازوفاگ شامل میاستنی گراویس، مسمومیت با سرب و بیماری آدیسون است
[ترجمه ترگمان]علل دیگر of عبارتند از myasthenia gravis، مسمومیت سربی، و بیماری ادیسن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Myasthenia Gravis is caused by an acetylcholine receptor deficiency at the neuromuscular junction. Ptosis may be an early and prominent sign of the disease.
[ترجمه گوگل]میاستنی گراویس ناشی از کمبود گیرنده استیل کولین در محل اتصال عصبی عضلانی است پتوز ممکن است نشانه اولیه و بارز این بیماری باشد
[ترجمه ترگمان]Myasthenia Gravis ناشی از نقص گیرنده استیل کولین در نقطه اتصال neuromuscular است Ptosis ممکن است یک نشانه اولیه و برجسته از این بیماری باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What is myasthenia crisis?The name suggests, myasthenic crisis is a sudden increase when the disease caused by improper treatment of respiratory muscle weakness or other serious situation.
[ترجمه گوگل]بحران میاستنی چیست؟ از نام آن پیداست، بحران میاستنی یک افزایش ناگهانی است که بیماری ناشی از درمان نادرست ضعف عضلات تنفسی یا سایر شرایط جدی است
[ترجمه ترگمان]بحران myasthenia چیست؟ این نام حاکی از آن است که بحران myasthenic یک افزایش ناگهانی در زمانی است که بیماری ناشی از رفتار نامناسب از ضعف عضلات تنفسی یا سایر وضعیت های خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. BACKGROUND: Myasthenia gravis is an autoimmune disease in which autoantibodies interfere with neuromuscular transmission.
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: میاستنی گراویس یک بیماری خود ایمنی است که در آن اتوآنتی بادی ها در انتقال عصبی عضلانی تداخل دارند
[ترجمه ترگمان]BACKGROUND gravis: an (نوعی بیماری خودایمنی)بیماری خودایمنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion Patients with myasthenia gravis received treatment of immunoadsorption have better clinical effective, It is worthy of promotion.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری بیماران مبتلا به میاستنی گراویس تحت درمان جذب ایمنی، اثربخشی بالینی بهتری دارند، که شایسته ارتقاء است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بیمارانی که با myasthenia gravis درمان شده اند، درمان های بالینی بهتری دارند، که سزاوار ترفیع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To report the clinical features of myasthenia gravis ( MG ) combined with Lambert - Eaton myasthenic syndrome ( LEMS ).
[ترجمه گوگل]هدف گزارش ویژگی های بالینی میاستنی گراویس (MG) همراه با سندرم میاستنی لامبرت-ایتون (LEMS)
[ترجمه ترگمان]هدف گزارش ویژگی های بالینی of gravis (MG)با ترکیب with myasthenic Eaton (lems)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Clinical for muscular dystrophy, myasthenia gravis, muscular dystrophy, polymyositis, motor neuron disease, as atrophy disease syringomyelia.
[ترجمه گوگل]بالینی برای دیستروفی عضلانی، میاستنی گراویس، دیستروفی عضلانی، پلی میوزیت، بیماری نورون حرکتی، به عنوان بیماری آتروفی سیرنگومیلیا
[ترجمه ترگمان]بالینی برای فساد عضلانی، myasthenia gravis، فساد عضلانی، polymyositis، بیماری نورون حرکتی، به عنوان بیماری atrophy syringomyelia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To improve clinicians'understanding of nephrotic syndrome and myasthenia gravis as adverse events of penicillamine(D-PA).
[ترجمه گوگل]هدف: بهبود درک پزشکان از سندرم نفروتیک و میاستنی گراویس به عنوان عوارض جانبی پنی‌سیلامین (D-PA)
[ترجمه ترگمان]هدف بهبود درک متخصصین بالینی از سندرم nephrotic و myasthenia gravis به عنوان رویداده ای زیان آور of (D - PA)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion Medical history of infantile myasthenia gravis and positive of neostigmine test are important diagnostic bases of this disease.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری سابقه پزشکی میاستنی گراویس نوزادی و مثبت بودن تست نئوستیگمین از پایه های مهم تشخیصی این بیماری است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تاریخ پزشکی of myasthenia infantile و مثبت test آزمایش neostigmine، تشخیص مهم تشخیصی این بیماری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Myasthenia gravis (MG) is a disorder of the neuromuscular junction that affects communication between the motor neuron and the innervated muscle cell.
[ترجمه گوگل]میاستنی گراویس (MG) یک اختلال در اتصال عصبی عضلانی است که بر ارتباط بین نورون حرکتی و سلول عضلانی عصب‌شده تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]Myasthenia gravis (MG)یک اختلال در تقاطع neuromuscular است که ارتباط بین نورون های حرکتی و سلول ماهیچه ای innervated را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To discuss the influence of different nursing interventions on the quality of life in myasthenia gravis(MG)patients after thymectomy, and to find the effective education methods.
[ترجمه گوگل]هدف بحث درباره تأثیر مداخلات مختلف پرستاری بر کیفیت زندگی بیماران میاستنی گراویس (MG) پس از تیمکتومی و یافتن روش‌های آموزشی مؤثر
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد تاثیر مداخلات پرستاری مختلف بر کیفیت زندگی در بیماران myasthenia gravis (MG)پس از thymectomy و یافتن روش های موثر آموزشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective The pathological changes on neuromuscular junction (NMJ) in the patients with myasthenia gravis (MG) or LambertEaton myasthenia syndrome (LEMS) were investigated comparatively.
[ترجمه گوگل]ObjectiveThe تغییرات پاتولوژیک در اتصال عصبی عضلانی (NMJ) در بیماران مبتلا به میاستنی گراویس (MG) یا سندرم میاستنی LambertEaton (LEMS) مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]هدف تغییرات pathological در تقاطع neuromuscular (NMJ)در بیماران با myasthenia gravis (MG)یا سندرم LambertEaton myasthenia (lems)نسبتا بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضعف عضلانی (اسم)
myasthenia, paresis

سستی ماهیچه (اسم)
myasthenia

انگلیسی به انگلیسی

• muscular weakness (pathology)

پیشنهاد کاربران

بپرس