myanmar

/ˈmjɑːnˈmɑːr//ˈmjɑːnˈmɑː/

کشور میانمار (نام سابق آن: برمه - پایتخت: yangon یا 678030 - rangoon کیلومتر مربع)، برمهای، میانماری

جمله های نمونه

1. The FATF recently removed Myanmar, the last country on its blacklist.
[ترجمه گوگل]FATF اخیرا میانمار را که آخرین کشوری است که در لیست سیاه خود قرار دارد، حذف کرده است
[ترجمه ترگمان]نیروی اقدام مالی اخیرا میانمار را از آخرین کشور در فهرست سیاه خود حذف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A new monkey species in Myanmar is so snub-nosed that rainfall is said to makes it sneeze—but that's apparently the least of its problems, conservationists announced in October.
[ترجمه گوگل]یک گونه میمون جدید در میانمار به قدری انقباض است که گفته می‌شود بارندگی باعث عطسه کردن آن می‌شود - اما طبق گفته‌های حافظان محیط زیست در ماه اکتبر، ظاهراً این کمترین مشکل آن است
[ترجمه ترگمان]طرفداران حفظ حیات وحش در ماه اکتبر اعلام کردند که یک گونه میمون جدید در میانمار به اندازه ای snub است که می گویند بارش باران باعث می شود که آن عطسه کند - اما ظاهرا این یکی از مشکلات آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. From here, it takes the land route to Myanmar and from there, it is moved to the Indian border at Tamu, opposite Manipur.
[ترجمه گوگل]از اینجا مسیر زمینی را به میانمار طی می کند و از آنجا به مرز هند در تامو، روبروی مانیپور منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]از اینجا، مسیر زمین به میانمار و از آنجا به مرز هند در tamu در مقابل Manipur منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is a taboo against giving aid to Myanmar for fear of bolstering the dreadful regime.
[ترجمه گوگل]برای کمک به میانمار از ترس تقویت رژیم مخوف، تابویی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک تابو برای کمک به میانمار به خاطر ترس از تقویت رژیم وحشتناک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We reported a 37-year-old man, a Myanmar immigrant, with established pulmonary histoplasmosis. No known risk factors, such as AIDS or immunosuppressive therapy, were identified.
[ترجمه گوگل]ما مردی 37 ساله، مهاجر میانماری، با هیستوپلاسموز ریوی را گزارش کردیم هیچ عامل خطر شناخته شده ای، مانند ایدز یا درمان سرکوب کننده سیستم ایمنی، شناسایی نشد
[ترجمه ترگمان]ما یک مرد ۳۷ ساله، یک مهاجر میانمار را با histoplasmosis ریوی تاسیس کردیم عوامل خطر شناخته شده، مانند ایدز یا درمان immunosuppressive، شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Governments in the Philippines, Indonesia and even isolationist Myanmar want them to come.
[ترجمه گوگل]دولت های فیلیپین، اندونزی و حتی میانمار انزواطلب خواهان آمدن آنها هستند
[ترجمه ترگمان]دولت های فیلیپین، اندونزی و حتی Myanmar isolationist از آن ها می خواهند که بیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bagan and Mandalay are the seats of Myanmar culture.
[ترجمه گوگل]باگان و ماندلای کرسی های فرهنگ میانمار هستند
[ترجمه ترگمان]Bagan و Mandalay، صندلی های فرهنگ میانمار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Also distributed in north India, Laos, Myanmar and Vietnam.
[ترجمه گوگل]همچنین در شمال هند، لائوس، میانمار و ویتنام توزیع شده است
[ترجمه ترگمان]همچنین در شمال هند، لائوس، میانمار و ویتنام توزیع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The friendship between China and Myanmar is continuing to deepen over time.
[ترجمه گوگل]دوستی بین چین و میانمار در طول زمان عمیق تر می شود
[ترجمه ترگمان]دوستی میان چین و میانمار در طول زمان به تعمیق ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One day Myanmar will reemerge as a major exporter.
[ترجمه گوگل]روزی میانمار دوباره به عنوان یک صادرکننده بزرگ ظاهر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]یک روز میانمار به عنوان یک صادرکننده بزرگ ظاهر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The marine Green turtle (Chelonia mydus) found in Myanmar and other Asian countries grows up to 400 lbs in weight and 4- 5 feet long.
[ترجمه گوگل]لاک پشت سبز دریایی (Chelonia mydus) که در میانمار و سایر کشورهای آسیایی یافت می شود تا 400 پوند وزن و 4 تا 5 فوت طول دارد
[ترجمه ترگمان]لاک پشت سبز دریایی (Chelonia mydus)در میانمار و دیگر کشورهای آسیایی به ۴۰۰ پوند در وزن و ۴ تا ۵ فوت رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wilson said that while Myanmar has known reserves of uranium, no evidence had emerged it has been refining it into "yellowcake or anything else for that matter".
[ترجمه گوگل]ویلسون گفت در حالی که میانمار ذخایر اورانیوم را می شناسد، هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد آن را به "کیک زرد یا هر چیز دیگری برای این موضوع" تصفیه کرده است
[ترجمه ترگمان]ویلسون گفت در حالی که میانمار از ذخایر اورانیوم مطلع است، هیچ مدرکی دال بر این موضوع وجود ندارد که آن را \"yellowcake\" یا هر چیز دیگری برای این موضوع پالایش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. American officials met with diplomatic officials from Myanmar later to reiterate Mrs. Clinton's demand.
[ترجمه گوگل]مقامات آمریکایی بعداً با مقامات دیپلماتیک میانمار ملاقات کردند تا درخواست خانم کلینتون را تکرار کنند
[ترجمه ترگمان]مقامات آمریکایی بعدها با مقامات دیپلماتیک در میانمار ملاقات کردند تا درخواست خانم کلینتون را تکرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These additions include characters required for Malayalam and Myanmar and important individual characters such as Latin capital sharp s for German.
[ترجمه گوگل]این اضافات شامل کاراکترهای مورد نیاز برای مالایایی و میانمار و نویسه‌های فردی مهم مانند s بزرگ لاتین برای آلمانی است
[ترجمه ترگمان]این additions شامل نویسه های مورد نیاز برای زبان مالایالام و میانمار و شخصیت های برجسته مهم نظیر پایتخت لاتین sharp برای آلمان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• union of myanmar, country in southeastern asia, official name of burma

پیشنهاد کاربران

میانمار. ( مربوط به ) میانمار. میانماری
مثال:
Too many Muslim’s people were killed in Myanmar.
مردم مسلمان زیادی در میانمار کشته شده بودند.

بپرس