myalgic encephalomyelitis

🔸 تعریف ها و کاربردها:
1. ** ( پزشکی – بیماری مزمن ) :**
بیماری پیچیده و ناتوان کننده که با خستگی شدید، درد عضلانی، اختلالات شناختی، و حساسیت به محرک ها همراه است.
مثال: Myalgic encephalomyelitis affects multiple body systems and can be severely disabling.
مایالژیک انسفالو مایلیت چندین سیستم بدن را تحت تأثیر قرار می دهد و می تواند بسیار ناتوان کننده باشد.
2. ** ( علائم اصلی ) :**
- خستگی شدید و پایدار
- تشدید علائم پس از فعالیت ( Post - Exertional Malaise – PEM )
- اختلال خواب
- درد عضلانی و مفصلی
- مه مغزی ( brain fog )
- عدم تحمل ایستادن ( orthostatic intolerance )
- حساسیت به نور، صدا، بو، غذا یا دارو
مثال: PEM is the hallmark symptom of ME.
تشدید علائم پس از فعالیت، علامت شاخص ME است.
3. ** ( تشخیص – بالینی ) :**
تشخیص بر اساس علائم بالینی و حذف سایر بیماری ها انجام می شود. هیچ آزمایش قطعی برای ME وجود ندارد، اما راهنماهای تشخیصی مانند معیارهای CDC و NICE استفاده می شوند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
Chronic Fatigue Syndrome ( CFS ) – Systemic Exertion Intolerance Disease ( SEID ) – Post - Viral Fatigue Syndrome
🔸 متضادها:
normal energy levels – healthy recovery – acute fatigue
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
واژه ی **myalgic** از یونانی *myo - * ( عضله ) و * - algia* ( درد ) گرفته شده، و **encephalomyelitis** از *encephalo - * ( مغز ) و *myelitis* ( التهاب نخاع ) . این اصطلاح از دهه ی ۱۹۵۰ در بریتانیا رایج شد و به تدریج جایگزین اصطلاحات عمومی تر مانند "chronic fatigue syndrome" شد.
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اجتماعی:
در جوامع پزشکی، استفاده از اصطلاح ME به جای CFS نشانه ی تأکید بر منشأ بیولوژیکی و جدی بودن بیماری است. بسیاری از بیماران ترجیح می دهند از عنوان ME استفاده شود تا بار روانی یا تحقیرآمیز اصطلاح �خستگی مزمن� کاهش یابد.
مطالعات جدید نشان داده اند که ME با تغییرات در سیستم ایمنی، عصبی، و متابولیسم انرژی مرتبط است.