1. The two options are not mutually exclusive .
[ترجمه گوگل]این دو گزینه متقابل نیستند
[ترجمه ترگمان]این دو گزینه به طور متقابل انحصاری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دو گزینه به طور متقابل انحصاری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The two views are not mutually exclusive .
[ترجمه گوگل]این دو دیدگاه متقابل نیستند
[ترجمه ترگمان]این دو دیدگاه متقابلا انحصاری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دو دیدگاه متقابلا انحصاری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Lesbianism and motherhood are not mutually exclusive.
[ترجمه Hana] همجنسگرایی ( زنان ) و ( حس ) مادری متقابل نیست|
[ترجمه گوگل]لزبینیسم و مادری متقابل نیستند[ترجمه ترگمان]Lesbianism و مادر بودن به طور متقابل انحصاری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This is the case of choosing from among mutually exclusive projects with widely differing costs.
[ترجمه گوگل]این مورد انتخاب از میان پروژه های متقابل منحصر به فرد با هزینه های بسیار متفاوت است
[ترجمه ترگمان]این مورد انتخاب از میان پروژه های دو طرفه با هزینه های متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مورد انتخاب از میان پروژه های دو طرفه با هزینه های متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There are two mutually exclusive arguments deployed against it.
[ترجمه گوگل]دو استدلال متقابل انحصاری علیه آن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دو استدلال انحصاری متقابل وجود دارد که علیه آن بکار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو استدلال انحصاری متقابل وجود دارد که علیه آن بکار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These proposals were not mutually exclusive, and most officials wanted a combination of the three, with an emphasis on one.
[ترجمه گوگل]این پیشنهادها متقابلاً انحرافی نداشتند و بیشتر مسئولان خواهان ترکیبی از این سه با تأکید بر یکی بودند
[ترجمه ترگمان]این پیشنهادها به طور متقابل انحصاری نبودند، و اکثر مقامات خواستار ترکیبی از این سه بودند که تاکید بر یک موضوع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این پیشنهادها به طور متقابل انحصاری نبودند، و اکثر مقامات خواستار ترکیبی از این سه بودند که تاکید بر یک موضوع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The two approaches are not mutually exclusive, though efficiency does tend to militate against combinations.
[ترجمه گوگل]این دو رویکرد متقابلاً منحصر به فرد نیستند، اگرچه کارایی تمایل به مقابله با ترکیبات دارد
[ترجمه ترگمان]این دو رویکرد به طور متقابل انحصاری نیستند، هر چند که کارایی در مقابل ترکیب ها به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دو رویکرد به طور متقابل انحصاری نیستند، هر چند که کارایی در مقابل ترکیب ها به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. These edges can be considered mutually exclusive interpretations of some stretch of the utterance defined by the z and x axis.
[ترجمه گوگل]این لبهها را میتوان تفسیرهای متقابلاً انحصاری از برخی امتداد گفتار تعریف شده توسط محور z و x در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]این لبه ها را می توان به صورت دو طرفه توصیف کرد که در برخی از حالت های ذکر شده توسط محور z و x تعریف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این لبه ها را می توان به صورت دو طرفه توصیف کرد که در برخی از حالت های ذکر شده توسط محور z و x تعریف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To many, these theoretical accounts are mutually exclusive alternatives, with acceptance of either one requiring the rejection of the other.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری، این گزارشهای نظری جایگزینهایی هستند که متقابلاً انحصاری دارند و پذیرش هر یک مستلزم رد دیگری است
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری، این حساب های نظری دو جایگزین انحصاری هستند، که پذیرش یا رد دیگری را ایجاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری، این حساب های نظری دو جایگزین انحصاری هستند، که پذیرش یا رد دیگری را ایجاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The categories are neither intended to be mutually exclusive nor all-embracing.
[ترجمه گوگل]مقوله ها نه متقابل انحصاری هستند و نه همه جانبه
[ترجمه ترگمان]این گروه ها نه در نظر گرفته می شوند که به طور متقابل انحصاری باشند و نه تماما در آغوش گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گروه ها نه در نظر گرفته می شوند که به طور متقابل انحصاری باشند و نه تماما در آغوش گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. These two theoretical positions are, apparently, mutually exclusive.
[ترجمه گوگل]این دو موضع نظری، ظاهراً متقابل هستند
[ترجمه ترگمان]این دو موقعیت نظری به طور واضح انحصاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دو موقعیت نظری به طور واضح انحصاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They both have learnt that ambition and successful fatherhood can be mutually exclusive.
[ترجمه گوگل]آنها هر دو آموخته اند که جاه طلبی و پدری موفق می توانند متقابل باشند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها فهمیده اند که جاه طلبی و پدری موفق می تواند متقابلا انحصاری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها فهمیده اند که جاه طلبی و پدری موفق می تواند متقابلا انحصاری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Some people think that uncontrolled economic growth and environmental stability are mutually exclusive.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم فکر می کنند که رشد اقتصادی کنترل نشده و ثبات محیطی متقابل هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم فکر می کنند که رشد اقتصادی کنترل نشده و ثبات محیطی به طور متقابل انحصاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم فکر می کنند که رشد اقتصادی کنترل نشده و ثبات محیطی به طور متقابل انحصاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Young next to old, doing-well next to down-and-out: a heterogeneous mass present for its own mutually exclusive reasons.
[ترجمه گوگل]جوان در کنار پیر، خوب کار کردن در کنار پایین و بیرون: توده ای ناهمگن که به دلایل متقابل منحصر به فرد خود وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در کنار سن، در کنار پایین - و - بیرون: یک جرم ناهمگن برای دلایل جداگانه خاص خودش وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در کنار سن، در کنار پایین - و - بیرون: یک جرم ناهمگن برای دلایل جداگانه خاص خودش وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The point is that the differences and similarities are not necessarily mutually exclusive; rather, they both raise gender-specific issues.
[ترجمه گوگل]نکته این است که تفاوت ها و شباهت ها لزوماً متقابل نیستند بلکه هر دوی آنها مسائل مربوط به جنسیت را مطرح می کنند
[ترجمه ترگمان]نکته این است که تفاوت ها و شباهت های لزوما به طور متقابل انحصاری نیستند؛ بلکه هر دو مسائل مربوط به جنسیت را بالا می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نکته این است که تفاوت ها و شباهت های لزوما به طور متقابل انحصاری نیستند؛ بلکه هر دو مسائل مربوط به جنسیت را بالا می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید