mutt

/ˈmət//mʌt/

(امریکا - خودمانی)، آدم احمق، کله خر، سگ کوچه

جمله های نمونه

1. You silly big mutt!
[ترجمه گوگل]ای مات بزرگ احمق!
[ترجمه ترگمان]سگ احمق احمق!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was the usual mutt, old Fairman's, starting it all off.
[ترجمه گوگل]این همان مات معمولی بود، فیرمن قدیمی، که همه چیز را شروع کرد
[ترجمه ترگمان]مات یلدا مثل همیشه مات و مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do you seriously believe the mutt tastes what it gulps down?
[ترجمه گوگل]آیا شما به طور جدی معتقدید که گوشت گوسفند مزه چیزی را که می بلعد می چشد؟
[ترجمه ترگمان]واقعا باور می کنی که اون سگه مزه اون رو میده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What an ugly mutt!
[ترجمه گوگل]چه مات زشتی!
[ترجمه ترگمان]چه سگ زشتی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Anybody else would have put the mutt to sleep.
[ترجمه گوگل]هر کس دیگری گول را می خواباند
[ترجمه ترگمان]هر کس دیگری می توانست آن سگ را به خواب بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was Josh, the stray mutt.
[ترجمه گوگل]او جاش بود، مات ولگرد
[ترجمه ترگمان]اون جاش جاش بود، سگ ولگرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You're not gonna believe it. A mongrel mutt has broken into your car!
[ترجمه گوگل]باورت نمیشه یک موت قاتل وارد ماشین شما شده است!
[ترجمه ترگمان]باورت نمیشه یه سگ دورگه وارد ماشینت شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this way did Mutt read the riot act to Albert and his disobedient friends.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب مات قانون شورش را برای آلبرت و دوستان نافرمانش خواند
[ترجمه ترگمان]در این روش Mutt عمل شورش به آلبرت و دوستان disobedient را خوانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When they exited the tunnel, Slylock called Chief Mutt and gave him the vital location information.
[ترجمه گوگل]وقتی آنها از تونل خارج شدند، اسلایلاک با رئیس مات تماس گرفت و اطلاعات حیاتی موقعیت مکانی را به او داد
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها از تونل خارج شدند، Slylock به نام رئیس Mutt تماس گرفت و اطلاعات مکانی مهم را به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mutt Williams: Professor, this really is a dead end!
[ترجمه گوگل]موت ویلیامز: پروفسور، این واقعاً یک بن بست است!
[ترجمه ترگمان]Mutt ویلیامز: پروفسور، این واقعا بن بست است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a retriever, Mutt proved he understood his role.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک رتریور، مات ثابت کرد که نقش خود را درک می کند
[ترجمه ترگمان]Mutt به عنوان یک سگ شکاری ثابت کرد که او نقش خود را درک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Will you please hide your mutt?
[ترجمه گوگل]لطفا مات خود را پنهان می کنی؟
[ترجمه ترگمان]میشه mutt رو قایم کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Also known as an alley cat or a mutt. You aren't given to highfalutin' ways, but you're accessible and popular.
[ترجمه گوگل]همچنین به عنوان گربه کوچه یا موت شناخته می شود شما به راه های highfalutin داده نشده اید، اما در دسترس و محبوب هستید
[ترجمه ترگمان]هم چنین به عنوان یک گربه خیابانی شناخته می شود شما به روش های پر طمطراق خاصی توجه نمی کنید، اما در دسترس و محبوب هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dante : Wow, I've never seen a talking mutt before. You know in a dog show, you'd definitely take first place.
[ترجمه گوگل]دانته: وای، من تا به حال یک موت سخنگو ندیده بودم می دانید که در یک نمایش سگ، شما قطعاً رتبه اول را خواهید گرفت
[ترجمه ترگمان]واو، من تا حالا یه سگ سخنگو ندیده بودم، میدونی که توی یه برنامه سگ ها مطمئنا جای اول رو می گیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mongrel dog; fool, silly person, stupid person (slang)
a mutt is the same as a mongrel.

پیشنهاد کاربران

سگ ولگرد
سگ کوچولو
e. g. Your mother passed out last night and smothered the mutt in her sleep
خفه کردن ( بی هوا ) سگ کوچولو
۱ - سگ
۲ - آدم احمق یا بی عرضه
fool, stupid, incompetent
ارتقا/پیشرفت

بپرس