mutative


(زیست شناسی) جهشی، وابسته به یا متمایل به جهش

جمله های نمونه

1. Mutative scale chaos optimization algorithm (MSCOA) is a modified chaos optimization algorithm (COA), which possesses the properties of randomness, ergodicity and regularity of chaos movement.
[ترجمه گوگل]الگوریتم بهینه‌سازی آشوب در مقیاس جهش‌یافته (MSCOA) یک الگوریتم بهینه‌سازی آشوب اصلاح‌شده (COA) است که دارای ویژگی‌های تصادفی، ارگودیسیته و نظم حرکت آشوب است
[ترجمه ترگمان]الگوریتم بهینه سازی هرج و مرج در مقیاس mutative یک الگوریتم بهینه سازی آشفته اغتشاش (COA)است که دارای خواص تصادفی، ergodicity و نظم جنبش آشوب می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The mutative rules of the flash point of the multifold mixture of the flammable liquids are firstly examined in this paper.
[ترجمه گوگل]قوانین جهشی نقطه اشتعال مخلوط چند برابری مایعات قابل اشتعال ابتدا در این مقاله بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]ابتدا در این مقاله، قواعد mutative نقطه اشتعال ترکیب multifold مایعات قابل اشتعال مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Scientific analysis of mutative law on land intensive utilization in central China area is beneficial to the implementation of "Rising of the Central Section".
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل علمی قانون جهش‌یافته در مورد استفاده فشرده از زمین در منطقه مرکزی چین برای اجرای "برآمدن بخش مرکزی" مفید است
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل علمی قانون mutative بر استفاده متمرکز بر زمین در منطقه مرکزی چین برای اجرای \"افزایش بخش مرکزی\" مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Domains are possible mutative data in the document.
[ترجمه گوگل]دامنه ها داده های جهشی ممکن در سند هستند
[ترجمه ترگمان]حوزه های فرعی داده های mutative ممکن در سند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Social development and mutative ideas bring higher demands of university dinning-hall design.
[ترجمه گوگل]توسعه اجتماعی و ایده‌های جهش‌یافته، خواسته‌های بالاتری را برای طراحی سالن غذاخوری دانشگاه ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]توسعه اجتماعی و ایده های mutative نیازهای بالاتر طراحی سالن dinning را به همراه می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cross-section area A1 is bigger than A2 and the design value C is longer than B through observing the mutative curve of design parameter and objective function.
[ترجمه گوگل]سطح مقطع A1 بزرگتر از A2 است و مقدار طراحی C با مشاهده منحنی جهش پارامتر طراحی و تابع هدف طولانی تر از B است
[ترجمه ترگمان]سطح مقطع A۱ بزرگ تر از A۲ و مقدار طراحی C طولانی تر از B از طریق مشاهده منحنی mutative پارامتر طراحی و تابع هدف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper starts with assessing difference at industrial development level, and then analyzes mutative trend of nine provinces industrial difference.
[ترجمه گوگل]این مقاله با ارزیابی تفاوت در سطح توسعه صنعتی آغاز می شود و سپس روند جهشی 9 استان تفاوت صنعتی را تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله با ارزیابی تفاوت در سطح توسعه صنعتی شروع می شود و سپس روند افزایشی ۹ استان را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its Javadoc defines CopyOnWriteArrayList as a "thread-safe variant of ArrayList in which all mutative operations (add, set, and so on) are implemented by making a fresh copy of the array. "
[ترجمه گوگل]Javadoc آن CopyOnWriteArrayList را به عنوان یک نوع رشته ایمن از ArrayList تعریف می کند که در آن تمام عملیات جهش یافته (افزودن، تنظیم و غیره) با ایجاد یک کپی تازه از آرایه اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]تعریف آن، CopyOnWriteArrayList را به عنوان \"نوع کاملا امن thread\" تعریف می کند که در آن همه عملیات mutative (اضافه، تنظیم شده و غیره)با ایجاد کپی تازه از این آرایه اجرا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Infrared image analytic method is put forth aiming at the thermal distribution of solution and its mutative characteristic in the processing of semiconductor wet etching.
[ترجمه گوگل]روش تجزیه و تحلیل تصویر مادون قرمز با هدف توزیع حرارتی محلول و ویژگی جهش یافته آن در پردازش اچینگ مرطوب نیمه هادی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]روش تحلیلی تصویر مادون قرمز با هدف توزیع حرارتی محلول و مشخصه mutative آن در فرآیند حک شدگی نیمه رسانا به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Landscape pattern, which is the ecological complex and interfaced by the factors of landform, weather and etc, is the base of simulating and forecasting the mutative trend of geographical factors.
[ترجمه گوگل]الگوی منظر که مجموعه ای اکولوژیکی است و با عوامل لندفرم، آب و هوا و غیره به هم متصل می شود، مبنای شبیه سازی و پیش بینی روند جهشی عوامل جغرافیایی است
[ترجمه ترگمان]الگوی منظره ای، که پیچیده اکولوژیکی و واسطه با عوامل شکل زمین، آب و هوا و غیره است، اساس شبیه سازی و پیش بینی روند mutative عوامل جغرافیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is an important technique to analyze and simulates the distribution or mutative characteristic of three dimension geo-phenomena by spatial interpolation with limited sampling points.
[ترجمه گوگل]این یک تکنیک مهم برای تجزیه و تحلیل و شبیه‌سازی توزیع یا مشخصه جهش‌یافته ژئوپدیده‌های سه بعدی با درونیابی فضایی با نقاط نمونه‌برداری محدود است
[ترجمه ترگمان]این یک روش مهم برای تجزیه و تحلیل و شبیه سازی مشخصه توزیع سه بعدی of سه بعدی از طریق یابی فضایی با نقاط نمونه برداری محدود می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By contrasting prestressed loss and frictional capability of three methods, the mutative rules of prestressed loss and frictional coefficient were summarized.
[ترجمه گوگل]با تقابل تلفات پیش تنیده و قابلیت اصطکاکی سه روش، قواعد جهشی تلفات پیش تنیده و ضریب اصطکاک خلاصه شدند
[ترجمه ترگمان]با شکست prestressed و توانایی اصطکاکی سه روش، قوانین mutative از دست دادن prestressed و ضریب اصطکاک به طور خلاصه بیان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To understand the health status of the radial-stricken workers in nuclear industry and to explore the types of main mutative indices in cytogenetics caused by radiation risk.
[ترجمه گوگل]هدف: درک وضعیت سلامت کارگران آسیب دیده رادیال در صنعت هسته ای و کشف انواع شاخص های جهش یافته اصلی در سیتوژنتیک ناشی از خطر تشعشع
[ترجمه ترگمان]هدف برای درک وضعیت سلامت کارکنان زلزله زده در صنعت هسته ای و بررسی انواع شاخص های اصلی mutative در cytogenetics ناشی از خطر تشعشع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This kind of the cost is unavoidable and continuously changeable depending on the mutative government functions.
[ترجمه گوگل]این نوع هزینه بسته به کارکردهای جهش‌یافته دولت اجتناب‌ناپذیر و پیوسته قابل تغییر است
[ترجمه ترگمان]این نوع هزینه غیرقابل اجتناب بوده و به طور مداوم بسته به توابع دولت mutative قابل تغییر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• given to change, changeable; likely to mutate

پیشنهاد کاربران

بپرس