mutant

/ˈmjuːtənt//ˈmjuːtənt/

معنی: دم دمدمی، تغییر پذیر
معانی دیگر: (زیست شناسی)، وابسته به جهش، جهشی

جمله های نمونه

1. This mutant gene is thought to cause cancer.
[ترجمه m.sor] به نظر میاد این ژن جهش یافته باعث ایجاد سرطان می گردد
|
[ترجمه MT] گمان میشود که این ژن جهش یافته باعث سرطان شده است.
|
[ترجمه گوگل]تصور می شود که این ژن جهش یافته باعث سرطان شود
[ترجمه ترگمان]این ژن جهش یافته فکر می کنه که باعث سرطان میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was inevitable that his Ninja mutant turtle followed!
[ترجمه گوگل]اجتناب ناپذیر بود که لاک پشت جهش یافته نینجا او را دنبال کند!
[ترجمه ترگمان]این اجتناب ناپذیر بود که لاک پشت مانندش به دنبالش راه افتاد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If a mutant strain appears that eschews recombination, it proves to be especially susceptible to damage by ultraviolet light.
[ترجمه گوگل]اگر یک سویه جهش یافته به نظر می رسد که از نوترکیب اجتناب می کند، ثابت می شود که به ویژه در معرض آسیب نور فرابنفش است
[ترجمه ترگمان]اگر یک فشار تغییر یافته به نظر می رسد که نوترکیبی eschews، به ویژه مستعد آسیب به نور فرابنفش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Once isolated, the mutant gene will be the second gene known to increase the risk for the brain disorder.
[ترجمه گوگل]پس از جداسازی، ژن جهش یافته دومین ژن شناخته شده برای افزایش خطر ابتلا به اختلال مغزی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]پس از جداسازی، ژن جهش یافته دومین ژن شناخته شده برای افزایش خطر اختلال مغز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If that spore contained the mutant gene, all the cells of the new plant will contain the mutant gene.
[ترجمه گوگل]اگر آن اسپور حاوی ژن جهش یافته باشد، تمام سلول های گیاه جدید حاوی ژن جهش یافته خواهند بود
[ترجمه ترگمان]اگر این spore حاوی ژن جهش یافته باشد، همه سلول های گیاه جدید دارای ژن جهش یافته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Like a mutant, the intercept station consists only of an ear and a brain connected by a coaxial auditory nerve.
[ترجمه گوگل]مانند یک جهش یافته، ایستگاه رهگیری فقط از یک گوش و یک مغز تشکیل شده است که توسط یک عصب شنوایی هم محور به هم متصل شده اند
[ترجمه ترگمان]مانند یک تغییر پذیر، ایستگاه استراق سمع فقط یک گوش و یک مغز است که با یک عصب شنوایی coaxial ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Consequently, these mutant cells rely exclusively on glycolysis for their energy requirements and require exogenous pyruvate and pyrimidines for growth.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، این سلول های جهش یافته برای انرژی مورد نیاز خود منحصراً به گلیکولیز متکی هستند و برای رشد به پیرووات و پیریمیدین های اگزوژن نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، این سلول های جهش یافته منحصرا به glycolysis برای الزامات انرژی خود تکیه می کنند و به pyruvate بیرونی و pyrimidines برای رشد نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Consider the case of a new, supercharged mutant gene that appears in a bacterium.
[ترجمه گوگل]مورد یک ژن جهش یافته جدید و سوپرشارژ که در یک باکتری ظاهر می شود را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]یک ژن جهش یافته supercharged که در یک باکتری ظاهر می شود را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All these children are mutant children of the same parent, differing from their parent with respect to one gene each.
[ترجمه گوگل]همه این کودکان فرزندان جهش یافته از یک والدین هستند و هر کدام از نظر یک ژن با والدین خود متفاوت هستند
[ترجمه ترگمان]همه این کودکان mutant فرزند یک والد هستند، که از والد خود با احترام به یک ژن متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The histogram shows the values for both mutant construction.
[ترجمه گوگل]هیستوگرام مقادیر هر دو ساختار جهش یافته را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]نمودار هیستوگرام ارزش برای هر دو تحول جهش یافته را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His role of mutant son extended itself to incorporate pervert as well.
[ترجمه گوگل]نقش او به عنوان پسر جهش یافته به منحرف نیز اضافه شد
[ترجمه ترگمان]نقش او در تغییر پسر تغییر کرد تا منحرف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What is the chance that this particular mutant will be the ancestor of all the genes in the later population?
[ترجمه گوگل]چه شانسی وجود دارد که این جهش یافته جد همه ژن ها در جمعیت بعدی باشد؟
[ترجمه ترگمان]شانس این جهش یافته خاص، جد همه ژن های در جمعیت بعدی خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A particularly interesting finding was that of a benign tubulovillous polyp that contained both a mutant K-ras and a p53 allele.
[ترجمه گوگل]یک یافته به خصوص جالب، مربوط به یک پولیپ توبولوویلی خوش خیم بود که هم حاوی یک جهش یافته K-ras و یک آلل p53 بود
[ترجمه ترگمان]یک یافته جالب توجه به a خوب tubulovillous بود که هر دو جهش K K - ras و یک allele p۵۳ را شامل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Transcript/srRNA hybridization signal ratios were compared for the wild-type and mutant strains.
[ترجمه گوگل]نسبت سیگنال هیبریداسیون رونوشت / srRNA برای سویه های نوع وحشی و جهش یافته مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]Transcript \/ srRNA hybridization hybridization نسبت به نوع وحشی و جهش یافته، مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دم دمدمی (اسم)
mutant

تغییر پذیر (صفت)
supple, variable, changeable, skittish, mutant, mutable, convertible, plastic, vacillatory

تخصصی

[بهداشت] جهش یافته - جهیده

انگلیسی به انگلیسی

• organism that developed as a result of mutation (with inheritable traits that differ from those of the parent)
resulting from mutation; experiencing mutation
a mutant is an animal or plant that is physically different from others of the same species as the result of a change in its genetic structure.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : mutate
✅️ اسم ( noun ) : mutation / mutant / mutability
✅️ صفت ( adjective ) : mutant / mutable
✅️ قید ( adverb ) :
In biology, and especially in genetics, a mutant is an organism or a new genetic character arising or resulting from an instance of mutation, which is generally an alteration of the DNA sequence of the genome or chromosome of an organism
...
[مشاهده متن کامل]

جهش یافته
در زیست شناسی و به ویژه در ژنتیک، جهش یافته به جانداری نو با ویژگی یا ویژگی های ژنتیکی نو می گویند که در پی یک جهش ژنی پدید می آید. هنگامی که جهش در یکی از جفت بازهای توالی ژنتیکی یک جاندار رخ می دهد، پدید آمدن ویژگی یا ویژگی های تازه ای را درپی خواهد داشت که در گونهٔ خود رو ( وحشی ) یافت نمی شده است.

mutant ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: جهش‏یافته
تعریف: فرد یا ژنی که در آن تغییر وراثتی رخ داده باشد
دگرگون شده_ دگرگون شونده_ گونه گون شونده
جهش یافته
موجود زنده دارای ساختار ژنتیکی جهش یافته / جاندار موتاسیون شده

بپرس