mutagen

/ˈmjuːtədʒen//ˈmjuːtədʒen/

(هر ماده ای مانند گاز خردل یا اشعه ی ایکس که امکان جهش را بیشتر می کند) جهش زا

جمله های نمونه

1. If mutagens like cosmic rays are present then all normal mutation rates are boosted.
[ترجمه گوگل]اگر جهش‌زایی‌هایی مانند پرتوهای کیهانی وجود داشته باشد، تمام نرخ‌های جهش طبیعی افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]اگر mutagens مانند اشعه های کیهانی وجود داشته باشد، همه جهش طبیعی افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, BIS was to take bleomycin as a mutagen to reflect the sensibility of lymphocyte to the mutagen.
[ترجمه گوگل]با این حال، BIS قرار بود بلئومایسین را به عنوان یک جهش‌زا مصرف کند تا حساسیت لنفوسیت به جهش‌زا را منعکس کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، BIS قرار بود bleomycin را به عنوان یک mutagen برای بازتاب حساسیت of به the انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods: To mutate breeding for strain by chemical mutagen. Its producing resistant ability and propagating stability of strain obtained by screening was observed by shaking flask test.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: جهش‌زایی در پرورش برای سویه‌ها توسط موتاژن شیمیایی توانایی تولید مقاوم و پایداری انتشار سویه حاصل از غربالگری با تست فلاسک تکان دهنده مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای تبدیل breeding به نژاد از طریق مواد شیمیایی mutagen شیمیایی توانایی مقاوم در برابر تولید و انتشار پایداری کرنش به دست آمده از غربالگری به وسیله آزمایش فلاسک، مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The pre-ozonation can strengthen the removing effect of mutagen in the subsequent craft.
[ترجمه گوگل]پیش ازن زنی می تواند اثر حذف موتاژن را در کاردستی بعدی تقویت کند
[ترجمه ترگمان]پیش - ozonation می تواند اثرات حذف of را در صنعت بعدی تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Insertional mutagenesis is a method for identifying genes by using the integration of DNA as the mutagen, thereby facilitating the cloning of the mutated gene.
[ترجمه گوگل]جهش زایی درج روشی برای شناسایی ژن ها با استفاده از ادغام DNA به عنوان جهش زا است و در نتیجه شبیه سازی ژن جهش یافته را تسهیل می کند
[ترجمه ترگمان]Insertional mutagenesis روشی برای شناسایی ژن ها با استفاده از ادغام DNA به عنوان the است در نتیجه شبیه سازی ژن mutated را تسهیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ion implantation as a new mutagen caused high mutation rate and wide mutational spectrum with low damage, and it was also mutated in the direction.
[ترجمه گوگل]کاشت یون به عنوان یک موتاژن جدید باعث جهش بالا و طیف جهش گسترده با آسیب کم شد و در جهت نیز جهش یافت
[ترجمه ترگمان]کاشت یونی به عنوان یک mutagen جدید باعث ایجاد نرخ جهش بالا و طیف گسترده mutational با آسیب پایین شد و همچنین در جهت تغییر یافته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A mutagen is very often used to accelerate this process.
[ترجمه گوگل]یک جهش زا اغلب برای تسریع این فرآیند استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]A اغلب برای تسریع این فرآیند به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mutagen precursors in shrimp sauce were extracted with isopropyl alcohol and acetone. Crude extracts No. 5 and No. 6 had obtained.
[ترجمه گوگل]پیش سازهای جهش زا در سس میگو با ایزوپروپیل الکل و استون استخراج شدند عصاره های خام شماره 5 و 6 به دست آمده بود
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه mutagen در سس میگو با ایزوپروپیل الکل و استون استخراج شدند خام عصاره های خام شماره ۵ و شماره ۶ را به دست آورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The structure and nature of mutagen in the water can be changed by microbiological during the pre-treatment.
[ترجمه گوگل]ساختار و ماهیت جهش زا در آب می تواند توسط میکروبیولوژیک در طول پیش تصفیه تغییر کند
[ترجمه ترگمان]ساختار و ماهیت of در آب را می توان در طول درمان از طریق میکرو تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is a worthwhile approach, though one should bear in mind that different mutagens give qualitatively different kinds of mutation.
[ترجمه گوگل]این یک رویکرد ارزشمند است، اگرچه باید در نظر داشت که جهش‌زاهای مختلف انواع مختلفی از جهش‌های کیفی را ایجاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این یک رویکرد ارزشمند است، با این حال باید به خاطر داشته باشیم که mutagens مختلف به لحاظ کیفی انواع متفاوتی از جهش را ارایه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If this shows a lethal mutation it is classified as a presumed mammalian mutagen.
[ترجمه گوگل]اگر این یک جهش کشنده را نشان دهد، به عنوان یک جهش‌زای احتمالی پستانداران طبقه‌بندی می‌شود
[ترجمه ترگمان]اگر این یک جهش کشنده را نشان دهد، به عنوان a پستاندار در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The committee recommends a two-tier system of tests for identifying mutagens.
[ترجمه گوگل]این کمیته یک سیستم دو سطحی از آزمایشات را برای شناسایی عوامل جهش زا توصیه می کند
[ترجمه ترگمان]این کمیته یک سیستم دو ردیفی از آزمایش ها را برای شناسایی mutagens پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The result of mice experiment indicated that VC may be a mutagen, and may be toxic in reproduction and memory.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش موش ها نشان داد که VC ممکن است یک جهش زا باشد و ممکن است در تولید مثل و حافظه سمی باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه آزمایش موش ها نشان داد که VC ممکن است a باشد، و ممکن است در تولید مثل و حافظه سمی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Purpose:To study the metabolic role of primary tissue cells in detecting indirect mutagen .
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی نقش متابولیکی سلول های بافت اولیه در تشخیص جهش زا غیر مستقیم
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه نقش متابولیک سلول های بنیادی در تشخیص mutagen غیر مستقیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] جهش زا

انگلیسی به انگلیسی

• substance which causes mutation

پیشنهاد کاربران

mutagen ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: جهش‏زا 1
تعریف: عامل ایجاد جهش

بپرس