mustn't

/ˈmʌsənt//ˈmʌsnt/

برابر است با: must not

جمله های نمونه

1. you mustn't pay; no, i won't hear of it!
شما نباید پول بدهید،نه اصلا نمی گذارم !

2. you mustn't tell anyone about this
شما نباید در این باره به کسی بگویید.

3. you mustn't trust your children to your blind mother
تو نباید بچه های خود را به مادر نابینایت بسپاری.

انگلیسی به انگلیسی

• be forbidden to

پیشنهاد کاربران

آموزش "Must" و "Mustn't" و "Needn't" و "Don't Have To"
1. Must:
استفاده: برای بیان وظیفه یا ضرورت.
مثال:
You must finish your homework. ( شما باید تکالیف خود را تمام کنید. )
2. Mustn't:
...
[مشاهده متن کامل]

استفاده: برای بیان ممنوعیت یا نگرانی از انجام کاری.
مثال:
You mustn’t smoke in here. ( شما حق ندارید در اینجا سیگار بکشید. )
3. Needn't:
استفاده: برای بیان عدم ضرورت یا ضرورت نداشتن.
مثال:
You needn’t worry about the exam. ( شما نیازی به نگرانی درباره امتحان ندارید. )
4. Don't have to:
استفاده: مشابه "needn't"، برای بیان عدم ضرورت، اما به شکل غیررسمی تر.
مثال:
You don’t have to come if you don’t want to. ( اگر نمی خواهید، نیازی به آمدن نیست. )
این چهار کلمه به بیان ضرورت، ممنوعیت و عدم ضرورت در زبان های انگلیسی و فارسی کمک می کند و می تواند در موقعیت های مختلف مورد استفاده قرار گیرد.

they musnt talk
معنی: انها نباید حرف بزنند.
We must go to the scool
معنی:ما باید بریم به مدرسه.
در گفتار به معنی نباید

بپرس