1. A shower of mustard seeds sprayed into the air and fell into the grass.
[ترجمه گوگل]بارانی از دانه های خردل به هوا پاشید و در علف ها افتاد
[ترجمه ترگمان]بارانی از دانه های خردل به هوا پاشیده شد و روی چمن ها افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بارانی از دانه های خردل به هوا پاشیده شد و روی چمن ها افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The mustard seed is the smallest seed of all, but when it is planted it grows into a tree.
[ترجمه گوگل]دانه خردل کوچکترین دانه از همه است، اما وقتی کاشته می شود به درخت تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]دانه خردل که دانه خردل کم است، اما وقتی کاشته می شود به درختی رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانه خردل که دانه خردل کم است، اما وقتی کاشته می شود به درختی رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The ingredients of this particular concoction included garlic, mustard seed, tamarind and cream of tartar.
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده این معجون خاص شامل سیر، دانه خردل، تمر هندی و کرم تارتار بود
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه این معجون خاص شامل سیر، دانه خردل، tamarind و کرم ایرانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه این معجون خاص شامل سیر، دانه خردل، tamarind و کرم ایرانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Brown mustard seeds are easier to harvest and therefore are widely used in prepared mustards.
[ترجمه گوگل]دانههای خردل قهوهای آسانتر برداشت میشوند و به همین دلیل در خردلهای آماده بهطور گسترده استفاده میشوند
[ترجمه ترگمان]دانه های خردل برای برداشت راحت تر هستند و به طور گسترده در mustards آماده استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانه های خردل برای برداشت راحت تر هستند و به طور گسترده در mustards آماده استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The orange molasses glaze is flecked with mustard seeds to give it texture and flavor.
[ترجمه گوگل]لعاب ملاس پرتقال با دانه های خردل لکه دار می شود تا به آن بافت و طعم بدهد
[ترجمه ترگمان]شیره molasses نارنجی با دانه های خردل به جا گذاشته می شود تا بافت و طعم آن را به آن بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شیره molasses نارنجی با دانه های خردل به جا گذاشته می شود تا بافت و طعم آن را به آن بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Prize promises of increase! Mustard seed is the smallest among seeds, and yet it becomes a treelike plant, with branches which lodge the birds of heaven.
[ترجمه گوگل]وعده افزایش جایزه! دانه خردل در بین دانهها کوچکترین است و با این حال به گیاهی درختی تبدیل میشود و شاخههایی دارد که پرندگان بهشتی را در خود جای میدهند
[ترجمه ترگمان]برنده شدن وعده افزایش! بذر Mustard کوچک ترین بذر در میان دانه ها است و با این حال به یک گیاه treelike تبدیل می شود که شاخه های آن پرندگان آسمان را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برنده شدن وعده افزایش! بذر Mustard کوچک ترین بذر در میان دانه ها است و با این حال به یک گیاه treelike تبدیل می شود که شاخه های آن پرندگان آسمان را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It is like a grain of mustard seed, which a man took, and cast into his garden; and it grew, and waxed a great tree; and the fowls of the air lodged in the branches of it.
[ترجمه گوگل]مانند دانه خردل است که مردی آن را گرفت و در باغ خود انداخت و رشد کرد و درخت بزرگی را موم کرد و پرندگان هوا در شاخه های آن ساکن شدند
[ترجمه ترگمان]یک دانه بذر خردل که یک نفر آن را برداشت و به باغ انداخت؛ و آن را بزرگ کرد و یک درخت بزرگ را مالید؛ و مرغ های هوایی که در شاخه های آن جا گرفته بودند، رشد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک دانه بذر خردل که یک نفر آن را برداشت و به باغ انداخت؛ و آن را بزرگ کرد و یک درخت بزرگ را مالید؛ و مرغ های هوایی که در شاخه های آن جا گرفته بودند، رشد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In his search for designs, he discovered the Mustard Seed Garden.
[ترجمه گوگل]او در جستجوی طرح های خود، باغ دانه خردل را کشف کرد
[ترجمه ترگمان]او در جستجوی طرح ها، باغ دانه Mustard را کشف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در جستجوی طرح ها، باغ دانه Mustard را کشف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. With the faith of a mustard seed you can move mountains.
[ترجمه گوگل]با ایمان یک دانه خردل می توانید کوه ها را جابجا کنید
[ترجمه ترگمان]با ایمان یک دانه خردل که می توانید کوه ها را جابه جا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با ایمان یک دانه خردل که می توانید کوه ها را جابه جا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If you have faith like a grain of mustard seed, nothing will be impossible for you.
[ترجمه میرزا] فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه|
[ترجمه گوگل]اگر مانند دانه خردل ایمان داشته باشید، هیچ چیز برای شما غیر ممکن نخواهد بود[ترجمه ترگمان]اگر به یک دانه خردل ایمان داشته باشی، هیچ چیز برای تو غیرممکن نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Little invention was regarded as a grain of mustard seed.
[ترجمه گوگل]اختراع کمی به عنوان دانه ای از دانه خردل در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]اختراع کوچک به عنوان یک دانه خردل تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اختراع کوچک به عنوان یک دانه خردل تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is the outer - layer of whole mustard seed.
[ترجمه گوگل]این لایه بیرونی دانه خردل کامل است
[ترجمه ترگمان]این لایه خارجی دانه خردل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این لایه خارجی دانه خردل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is like a mustard seed, which is the smallest seed you plant in the ground.
[ترجمه گوگل]مانند دانه خردل است که کوچکترین دانه ای است که در زمین می کارید
[ترجمه ترگمان]این مثل دانه خردل است که کوچک ترین دانه گیاهی در زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مثل دانه خردل است که کوچک ترین دانه گیاهی در زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Here is tobacco, but where is mustard seed?
[ترجمه گوگل]اینجا تنباکو است، اما دانه خردل کجاست؟
[ترجمه ترگمان]این تنباکو است، اما دانه خردل کجا است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تنباکو است، اما دانه خردل کجا است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید