mustard gas

/ˈmʌstərdˈɡæs//ˈmʌstədɡæs/

(جنگ افزار شیمیایی) گاز خردل (به فرمول ch2clch2)2s) - نوعی سلاح شیمیایی)

جمله های نمونه

1. The chemical agent, whether it be mustard gas or nerve gas, can be absorbed by the skin.
[ترجمه گوگل]عامل شیمیایی، چه گاز خردل یا گاز عصبی باشد، می تواند توسط پوست جذب شود
[ترجمه ترگمان]عامل شیمیایی، چه گاز خردل یا گاز اعصاب باشد، می تواند توسط پوست جذب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was called mustard gas and was used at Ypres in 191 when it caused many thousands of casualties.
[ترجمه گوگل]این گاز خردل نامیده می شد و در سال 191 در ایپر مورد استفاده قرار گرفت، زمانی که باعث تلفات بسیاری شد
[ترجمه ترگمان]این گاز به نام گاز خردل خوانده شد و در شهر ایپر به ۱۹۱ هزار تلفات دیگر مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective : To evaluate the effect of mustard gas on reproductive system in rats.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر گاز خردل بر سیستم تولید مثل موش صحرایی
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی تاثیر گاز خردل بر روی سیستم تولید مثل موش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is considered that mustard gas is the most effective one of warfare agents.
[ترجمه گوگل]گاز خردل موثرترین عامل جنگی در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]در نظر گرفته شده است که گاز خردل یکی از موثرترین عوامل جنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Vesicant agent is a kind of poison includes mustard gas, nitrogen mustard, Luis gas, which can make one's skin vesicant or even whole body poisoned.
[ترجمه گوگل]عامل وزیکانت نوعی سم شامل گاز خردل، نیتروژن خردل، گاز لوئیس است که می تواند پوست فرد یا حتی کل بدن را مسموم کند
[ترجمه ترگمان]عامل Vesicant نوعی سم است که شامل گاز خردل، خردل نیتروژن و لوییس گاز است که می تواند باعث شود که پوست یک یا حتی کل بدن مسموم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A blistering agent, especially mustard gas, used in chemical warfare.
[ترجمه گوگل]یک عامل تاول زا به ویژه گاز خردل که در جنگ های شیمیایی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک مامور blistering، به خصوص گاز خردل که در جنگ شیمیایی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gene mutations occur spontaneously and can be induced by mutagenic agents such has high temperature, mustard gas, and radiation.
[ترجمه گوگل]جهش های ژنی خود به خود اتفاق می افتند و می توانند توسط عوامل جهش زا مانند دمای بالا، گاز خردل و تشعشعات ایجاد شوند
[ترجمه ترگمان]جهش ژنی به خودی خود رخ می دهد و می تواند توسط عوامل mutagenic نظیر دمای بالا، گاز خردل و تشعشع ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Four kids to rear and a husband coughing away his lungs from mustard gas.
[ترجمه گوگل]چهار بچه به فرزندی و شوهری که ریه هایش را به دلیل گاز خردل سرفه می کند
[ترجمه ترگمان]چهار بچه به عقب و یک شوهر از گاز خردل سرفه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The world greeted the news as if President Tucker had reintroduced mustard gas.
[ترجمه گوگل]جهان به گونه ای از این خبر استقبال کرد که گویی رئیس جمهور تاکر گاز خردل را دوباره وارد کرده است
[ترجمه ترگمان]دنیا به این خبرها خوش آمد گویی که رئیس جمهور تاکر گاز خردل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The leaves of cabbages, mustard and some other brassicas contain toxic mustard oil, similar to the deadly mustard gas.
[ترجمه گوگل]برگ‌های کلم، خردل و برخی دیگر از براسیکاها حاوی روغن سمی خردل هستند که مشابه گاز کشنده خردل است
[ترجمه ترگمان]برگ های کلم، خردل و برخی دیگر حاوی روغن خردل سمی شبیه به گاز خردل کشنده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Chinese government says that Japan left some 2 million chemical munitions —shells, bombs and barrels of deadly agents such as mustard gas, phosgene, hydrogen cyanide and lewisite.
[ترجمه گوگل]دولت چین می گوید که ژاپن حدود 2 میلیون مهمات شیمیایی مانند گلوله ها، بمب ها و بشکه های عوامل مرگبار مانند گاز خردل، فسژن، سیانید هیدروژن و لوئیسیت به جا گذاشته است
[ترجمه ترگمان]دولت چین می گوید که ژاپن حدود ۲ میلیون مواد منفجره شیمیایی، خمپاره، بمب و بشکه های سیاه مثل گاز خردل، phosgene، hydrogen، و lewisite باقی گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To investigate the remote effects of epidermal growth factor(EGF)and early removal of eschar combined with skin grafting for the treatment of skin lesion produced by mustard gas.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات دور از فاکتور رشد اپیدرمی (EGF) و حذف زودرس اسکار همراه با پیوند پوست برای درمان ضایعات پوستی تولید شده توسط گاز خردل
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثرات دوردست عامل رشد epidermal (EGF)و حذف زودرس of همراه با پیوند پوست برای درمان of پوستی تولید شده توسط گاز خردل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods A 3 - year follow - up survey was conducted in 39 patients with skin mustard gas.
[ترجمه گوگل]روش‌ها یک بررسی 3 ساله پیگیری در 39 بیمار مبتلا به گاز خردل پوستی انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های یک نظرسنجی ۳ ساله در ۳۹ بیمار با گاز خردل پوست انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Libya is a specific case: Muammar el-Qaddafi is erratic, widely reviled, armed with mustard gas and has a history of supporting terrorism.
[ترجمه گوگل]لیبی یک مورد خاص است: معمر القذافی فردی نامنظم، مورد اهانت گسترده، مسلح به گاز خردل است و سابقه حمایت از تروریسم را دارد
[ترجمه ترگمان]لیبی یک مورد خاص است: معمر قذافی نامنظم، widely، مسلح با گاز خردل و سابقه حمایت از تروریسم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] (جنگ افزار شیمیایی ) گاز خردل (به فرمول 2S(CH2ClCH2) نوعی سلاح شیمیایی )

انگلیسی به انگلیسی

• poisonous substance which causes scorching and burns on the skin (used in chemical weapons)
mustard gas is a highly poisonous chemical liquid which is used in the production of chemical weapons.

پیشنهاد کاربران

بپرس