1. She dabbed a drop of the musky perfume behind each ear.
[ترجمه گوگل]او یک قطره از عطر مشک را پشت هر گوش می کوبید
[ترجمه ترگمان]او یک قطره از عطر مشک دار پشت هر گوش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک قطره از عطر مشک دار پشت هر گوش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Her skin had a warm musky odour.
[ترجمه گوگل]پوستش بوی گرمی داشت
[ترجمه ترگمان]پوستش عطر گرمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوستش عطر گرمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Withern cottage is damp and musky and inspires images for former occupants with bronchitis and other chest complaints.
[ترجمه گوگل]کلبه ویترن مرطوب و مشکآلود است و الهامبخش تصاویری برای سرنشینان سابق مبتلا به برونشیت و سایر شکایات قفسه سینه است
[ترجمه ترگمان]کلبه Withern مرطوب و معطر است و تصاویری برای ساکنان سابق با برونشیت و دیگر شکایات سینه ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلبه Withern مرطوب و معطر است و تصاویری برای ساکنان سابق با برونشیت و دیگر شکایات سینه ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His erotic caresses, his musky masculinity warmed with the scent of his cologne.
[ترجمه گوگل]نوازش های اروتیک او، مردانگی مشک دارش با بوی ادکلنش گرم می شد
[ترجمه ترگمان]نوازش های شهوانی، masculinity musky با عطر of گرم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نوازش های شهوانی، masculinity musky با عطر of گرم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Carrie who wore the musky smell of vanilla behind her ears. Carrie who had the icy blue eyes of a winter sky. Carrie who would sing off-key in the car with the radio turned loud.
[ترجمه گوگل]کری که بوی مشک وانیل را پشت گوش هایش می پوشید کری که چشمان آبی یخی آسمان زمستان را داشت کری که در ماشین بدون کلید می خواند و رادیو با صدای بلند می چرخید
[ترجمه ترگمان]کری که بوی عطر vanilla در گوشش پیچیده بود کری که چشمان آبی سردی به آسمان زمستانی داشت کری با صدای بلند رادیو را خاموش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کری که بوی عطر vanilla در گوشش پیچیده بود کری که چشمان آبی سردی به آسمان زمستانی داشت کری با صدای بلند رادیو را خاموش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This sweet musky fragrance is the perfect way to cosset yourself in blissful indulgence.
[ترجمه گوگل]این رایحه مشک دار شیرین، راه مناسبی برای ایجاد لذت و لذت است
[ترجمه ترگمان]این عطر مطبوع مطبوع بهترین راه برای آزار دادن شما در ناز و نعمت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این عطر مطبوع مطبوع بهترین راه برای آزار دادن شما در ناز و نعمت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Deep red, burgundy tint. Smoky, Musky, Spicy and Undergrowth.
[ترجمه گوگل]قرمز تیره، ته رنگ شرابی دودی، مشک، تند و زیر درخت
[ترجمه ترگمان] رنگ قرمز تیره \"Smoky\"، \"musky\"، \"داگی\" و \"undergrowth\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] رنگ قرمز تیره \"Smoky\"، \"musky\"، \"داگی\" و \"undergrowth\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The room wasn't clean, dirty carpet, a little musky, etc.
[ترجمه گوگل]اتاق تمیز نبود، فرش کثیف، کمی مشک و غیره بود
[ترجمه ترگمان]اتاق تمیز نبود، فرش کثیف، یک کمی musky، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتاق تمیز نبود، فرش کثیف، یک کمی musky، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Musky action has those, how to eat what disease can you treat?
[ترجمه گوگل]اکشن مشک دار اینها را دارد، چگونه بخوریم چه بیماری را می توان درمان کرد؟
[ترجمه ترگمان]اقدام musky دارای این است که چگونه می تواند چه نوع بیماری را درمان کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اقدام musky دارای این است که چگونه می تواند چه نوع بیماری را درمان کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was conscious of the faint, musky aroma of after-shave.
[ترجمه گوگل]او از بوی ضعیف و مشک آلود پس از اصلاح آگاه بود
[ترجمه ترگمان]رایحه ضعیف و مطبوع او را در خود حس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رایحه ضعیف و مطبوع او را در خود حس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Musky: Tasting term used to indicate aperfumed aroma, typical of aromatic grapes of the Muscat family.
[ترجمه گوگل]مشک: اصطلاح مزه ای که برای نشان دادن عطر معطر، معمولی انگورهای معطر خانواده مسقطی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]musky: واژه Tasting برای نشان دادن عطر aperfumed، نمونه انگور معطر خانواده مسقط مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]musky: واژه Tasting برای نشان دادن عطر aperfumed، نمونه انگور معطر خانواده مسقط مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There was the hum of bees, and the musky odor of pinks filled the air.
[ترجمه گوگل]صدای زمزمه زنبورها بود و بوی مشک رنگ صورتی فضا را پر کرده بود
[ترجمه ترگمان]وزوز زنبوره ای عسل بود، و عطر مشک بین گلی هوا را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وزوز زنبوره ای عسل بود، و عطر مشک بین گلی هوا را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There were traces of police activity here as well - more grey dust mingled with Angy's musky talc.
[ترجمه گوگل]در اینجا نیز آثاری از فعالیت پلیس وجود داشت - غبار خاکستری بیشتری با طلق مشک انگی مخلوط شده بود
[ترجمه ترگمان]در اینجا آثاری از فعالیت پلیس در اینجا دیده می شد - گرد و خاک خاکستری با پودر خوش Angy مخلوط می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اینجا آثاری از فعالیت پلیس در اینجا دیده می شد - گرد و خاک خاکستری با پودر خوش Angy مخلوط می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Willie would return from school to find the living room filled with the musky perfume of freshly-cut branches burning in the range.
[ترجمه گوگل]ویلی از مدرسه برمیگشت و اتاق نشیمن را میدید که پر از عطر مشکآلود شاخههای تازه بریده شده بود
[ترجمه ترگمان]و یلی از مدرسه بازمی گشت تا اتاق نشیمن پر از عطر مطبوع شاخه های cut که در محدوده وسیعی می سوخت، پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و یلی از مدرسه بازمی گشت تا اتاق نشیمن پر از عطر مطبوع شاخه های cut که در محدوده وسیعی می سوخت، پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Above them, a small incense burner gives off a languid and heavy, musky scent.
[ترجمه گوگل]بالای آنها، یک دستگاه بخور کوچک، رایحهای ضعیف و سنگین و مشکآلود میدهد
[ترجمه ترگمان]بالای سرشان، یک مجمر کوچک، ضعیف و پر از عطر و بوی مشک دار به مشام می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بالای سرشان، یک مجمر کوچک، ضعیف و پر از عطر و بوی مشک دار به مشام می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید