musical chairs

/ˈmjuːzɪkəlˈtʃerz//ˈmjuːzɪkəltʃeəz/

نوعی بازی که بازیکنان در حرکت اند و وقتی موسیقی متوقف شد می نشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است

جمله های نمونه

1. It was musical chairs. Creative people would switch jobs just to get more money.
[ترجمه گوگل]صندلی های موزیکال بود افراد خلاق فقط برای بدست آوردن پول بیشتر شغل خود را تغییر می دهند
[ترجمه ترگمان]صندلی ها پر از موسیقی بود افراد خلاق کار را فقط برای بدست آوردن پول بیشتر تغییر می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Time passed and we played musical chairs, rotating as the numbers called out got closer to the ones we were assigned.
[ترجمه گوگل]زمان گذشت و ما صندلی های موزیکال را می نواختیم، در حالی که شماره ها به صندلی هایی که به ما اختصاص داده شده نزدیکتر می شدند، می چرخیدیم
[ترجمه ترگمان]زمان سپری شد و ما صندلی های موزیکال بازی می کردیم، به طوری که اعداد از نزدیک تر به آن هایی که به ما سپرده شده بودند نزدیک تر شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is like a grown-up game of musical chairs.
[ترجمه گوگل]این مانند یک بازی بزرگسالان با صندلی های موسیقی است
[ترجمه ترگمان]مثل یک بازی بزرگ از صندلی های موسیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They're playing musical chairs over at Sun Microsystems Inc.
[ترجمه گوگل]آنها در Sun Microsystems Inc در حال نواختن صندلی های موسیقی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در شرکت سان میکروسیستمز صندلی های موزیکال بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The band obliged with musical chairs, but after two of the dining room chairs were broken, they left off playing.
[ترجمه گوگل]گروه موظف به صندلی های موزیکال شد، اما پس از شکستن دو تا از صندلی های اتاق غذاخوری، نواختن را متوقف کردند
[ترجمه ترگمان]دسته نوازندگان با صندلی های موسیقی از هم جدا شدند، اما پس از دو صندلی اتاق ناهارخوری شکسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shareholders don't want the company playing musical chairs with their investment.
[ترجمه گوگل]سهامداران نمی خواهند که شرکت با سرمایه گذاری آنها صندلی های موسیقی بنوازد
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم با این سرمایه گذاری روی صندلی های موزیکال شرکت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Will Ronaldo's move trigger a game musical chairs?
[ترجمه گوگل]آیا حرکت رونالدو باعث ایجاد صندلی های موزیکال بازی می شود؟
[ترجمه ترگمان]اس - - ت - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This political and bureaucratic game of musical chairs has the entire world on a knife edge, continued uncertainty and lack of confident decision making worsening sentiment.
[ترجمه گوگل]این بازی سیاسی و بوروکراتیک صندلی های موسیقی، تمام جهان را در لبه چاقو قرار داده است، عدم اطمینان مداوم و عدم تصمیم گیری مطمئن باعث بدتر شدن احساسات شده است
[ترجمه ترگمان]این بازی سیاسی و اداری صندلی های موزیکال، کل دنیا را در لبه چاقو دارد، عدم اطمینان و عدم اعتماد به نفس اعتماد به نفس را بدتر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Let's play the Musical Chairs.
[ترجمه گوگل]بیایید صندلی های موسیقی را اجرا کنیم
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید کرسی های موسیقی را بازی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had come out on top in the game of musical chairs by which senior posts seemed to be filled.
[ترجمه گوگل]او در بازی صندلی‌های موسیقی که به نظر می‌رسید پست‌های ارشد با آن پر می‌شد، برتری یافته بود
[ترجمه ترگمان]از روی صندلی های موسیقی که به نظر می رسید پر شده بود، بالا آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Scott is now the finance director, after a long game of musical chairs among top management.
[ترجمه گوگل]اسکات اکنون پس از یک بازی طولانی صندلی های موسیقی در میان مدیران ارشد، مدیر مالی است
[ترجمه ترگمان]اسکات در حال حاضر مدیر مالی است، پس از یک بازی طولانی از صندلی های موزیکال در میان مدیریت ارشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They were playing pass the parcel with the ball and musical chairs with the Oldham defence, who froze like statues.
[ترجمه گوگل]آنها در حال بازی با توپ و صندلی های موزیکال با دفاع اولدهام بودند که مانند مجسمه یخ کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها مشغول بازی با توپ و صندلی های موزیکال بودند که مثل مجسمه بی حرکت مانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Since that time Kaunda has operated an unending game of musical chairs between tribal interest groups.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، کاوندا یک بازی بی پایان از صندلی های موسیقی را بین گروه های علاقه مند قبیله ای اجرا کرده است
[ترجمه ترگمان]از آن زمان، Kaunda یک بازی پایان ناپذیر از صندلی های موزیکال را بین گروه های ذی نفع قبیله ای اجرا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When the money goes away on a trading floor, it feels very like when the music stops in musical chairs.
[ترجمه گوگل]هنگامی که پول در یک طبقه تجاری از بین می رود، احساس بسیار شبیه زمانی است که موسیقی روی صندلی های موسیقی متوقف می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی پول روی زمین تجارت می رود، احساس می کند که موسیقی در صندلی های موسیقی متوقف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• game where the players must catch a vacant chair for themselves at the moment when the music in the background stops
musical chairs is a game in which children run around a row of chairs while music is played and try to sit down on them when the music stops.
you can also use the term musical chairs to describe a situation in which people exchange jobs or positions very often.

پیشنهاد کاربران

صندلی بازی.
نوعی بازی گروهی.
در این بازی، تعدادی صندلی به تعداد بازیکنان، منهای یکی، در یک دایره یا صف قرار داده می شود. بازیکنان دور این صندلی ها می چرخند و هم زمان موسیقی پخش می شود. وقتی موسیقی ناگهان متوقف می شود، همه بازیکنان باید سریعاً روی یک صندلی بنشینند. کسی که نتواند صندلی پیدا کند، از بازی حذف می شود. سپس یک صندلی دیگر برداشته می شود و بازی ادامه پیدا می کند تا زمانی که فقط یک نفر و یک صندلی باقی بماند. فردی که در نهایت بتواند آخرین صندلی را تصاحب کند، برنده بازی است. این بازی به سرعت عمل و تمرکز نیاز دارد و معمولاً باعث ایجاد هیجان و خنده در جمع می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Trip to Jerusalem

“Musical chairs” can be used as a figurative expression. It is often used to describe a situation where people are competing for a limited number of resources, such as jobs or opportunities, and are constantly changing positions.
...
[مشاهده متن کامل]

از این عبارت می توان به عنوان یک بیان مجازی استفاده کرد. اغلب برای توصیف موقعیتی که در آن افراد برای تعداد محدودی از منابع، مانند شغل یا فرصت ها، رقابت می کنند و دائماً در حال تغییر موقعیت هستند.
The job market is so competitive these days. It’s like a game of musical chairs.
The company is going through a restructuring, and everyone is worried about their job. It feels like a game of musical chairs.
The housing market is so tight right now. It’s like playing musical chairs trying to find a place to live.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/musical-chairs
بازی آهنگ و صندلی که تعداد صندلی ها از تعداد شرکت کننده ها بیشتر است

بپرس