1. In only a few cases, such as muscular dystrophy and cystic fibrosis, has the gene and its protein been identified.
[ترجمه گوگل]تنها در موارد معدودی، مانند دیستروفی عضلانی و فیبروز کیستیک، ژن و پروتئین آن شناسایی شده است
[ترجمه ترگمان]تنها در چند مورد، از جمله فساد عضلانی و فیبروز کیستی، ژن و پروتئین آن شناسایی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها در چند مورد، از جمله فساد عضلانی و فیبروز کیستی، ژن و پروتئین آن شناسایی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He has raised money for muscular dystrophy charities.
[ترجمه گوگل]او برای خیریه های دیستروفی عضلانی پول جمع آوری کرده است
[ترجمه ترگمان]او برای موسسات خیریه فساد عضلانی پول جمع آوری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او برای موسسات خیریه فساد عضلانی پول جمع آوری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Sufian had one client with muscular dystrophy who needed to take every Wednesday off work, so he could rest his muscles.
[ترجمه گوگل]سفیان یک مشتری مبتلا به دیستروفی عضلانی داشت که باید هر چهارشنبه مرخصی می گرفت تا بتواند به عضلاتش استراحت دهد
[ترجمه ترگمان]Sufian یک مشتری با فساد ماهیچه ای داشت که لازم بود هر روز چهارشنبه کار را تعطیل کند تا او بتواند ماهیچه های خود را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Sufian یک مشتری با فساد ماهیچه ای داشت که لازم بود هر روز چهارشنبه کار را تعطیل کند تا او بتواند ماهیچه های خود را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Myotonic muscular dystrophy is a rare hereditary disease involved with multiple sys tems. only a few cases were reported in our country.
[ترجمه گوگل]دیستروفی عضلانی میوتونیک یک بیماری ارثی نادر است که با چندین سیستم همراه است فقط چند مورد در کشور ما گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]فساد عضلانی Myotonic یک بیماری ارثی نادر است که در سیستم های چند گانه دارد تنها چند مورد در کشور ما گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فساد عضلانی Myotonic یک بیماری ارثی نادر است که در سیستم های چند گانه دارد تنها چند مورد در کشور ما گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Duchene's muscular dystrophy and cystic fibrosis are examples of hereditary diseases that result from nonsense mutations.
[ترجمه گوگل]دیستروفی عضلانی دوشن و فیبروز کیستیک نمونههایی از بیماریهای ارثی هستند که از جهشهای بیمعنی ناشی میشوند
[ترجمه ترگمان]پلاسیدگی عضله Duchene و فیبروز کیستی نمونه هایی از بیماری های ارثی هستند که ناشی از جهش های nonsense هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلاسیدگی عضله Duchene و فیبروز کیستی نمونه هایی از بیماری های ارثی هستند که ناشی از جهش های nonsense هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Objective Perform gene diagnosis for Chinese facioscapulohumeral muscular dystrophy(FSHD).
[ترجمه گوگل]هدف انجام تشخیص ژن برای دیستروفی عضلانی فاسیوسکاپولوهومرال چینی (FSHD)
[ترجمه ترگمان]هدف انجام تشخیص ژن برای فساد عضلانی facioscapulohumeral چینی (FSHD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف انجام تشخیص ژن برای فساد عضلانی facioscapulohumeral چینی (FSHD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Conditions such as muscular dystrophy, spina bifida and tetraplegia will fall under this classification.
[ترجمه گوگل]شرایطی مانند دیستروفی عضلانی، اسپینا بیفیدا و تتراپلژی تحت این طبقه بندی قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]شرایطی مانند دیستروفی عضلانی، spina bifida و tetraplegia تحت این طبقه بندی قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرایطی مانند دیستروفی عضلانی، spina bifida و tetraplegia تحت این طبقه بندی قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Background: Duchenne muscular dystrophy is characterized by progressive cardiac dysfunction and myocardial fibrosis late process.
[ترجمه گوگل]زمینه و هدف: دیستروفی عضلانی دوشن با اختلال عملکرد قلبی پیشرونده و فرآیند دیررس فیبروز میوکارد مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]پیشینه: فساد عضلانی دوشن با اختلال progressive قلبی و process myocardial fibrosis late مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیشینه: فساد عضلانی دوشن با اختلال progressive قلبی و process myocardial fibrosis late مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Clinical for muscular dystrophy, myasthenia gravis, muscular dystrophy, polymyositis, motor neuron disease, as atrophy disease syringomyelia.
[ترجمه گوگل]بالینی برای دیستروفی عضلانی، میاستنی گراویس، دیستروفی عضلانی، پلی میوزیت، بیماری نورون حرکتی، به عنوان بیماری آتروفی سیرنگومیلیا
[ترجمه ترگمان]بالینی برای فساد عضلانی، myasthenia gravis، فساد عضلانی، polymyositis، بیماری نورون حرکتی، به عنوان بیماری atrophy syringomyelia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بالینی برای فساد عضلانی، myasthenia gravis، فساد عضلانی، polymyositis، بیماری نورون حرکتی، به عنوان بیماری atrophy syringomyelia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In patients with certain types of muscular dystrophy, it is particularly important to be aware of the potential for malignant hyperthermia (MH).
[ترجمه گوگل]در بیماران مبتلا به انواع خاصی از دیستروفی عضلانی، آگاهی از پتانسیل هیپرترمی بدخیم (MH) بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]در بیماران با انواع خاص فساد عضلانی، بسیار مهم است که از پتانسیل for بدخیم (MH =)آگاه باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بیماران با انواع خاص فساد عضلانی، بسیار مهم است که از پتانسیل for بدخیم (MH =)آگاه باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Diseases like multiple sclerosis, muscular dystrophy or polio can leave people disabled.
[ترجمه گوگل]بیماری هایی مانند مولتیپل اسکلروزیس، دیستروفی عضلانی یا فلج اطفال می توانند افراد را ناتوان کنند
[ترجمه ترگمان]بیماری هایی مانند sclerosis چندگانه، فساد عضلانی یا فلج اطفال می تواند افراد معلول را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیماری هایی مانند sclerosis چندگانه، فساد عضلانی یا فلج اطفال می تواند افراد معلول را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The FacioScapuloHumeral Muscular Dystrophy Society addresses issues and needs related to this disease of the skeletal muscle, which is a type of muscular dystrophy.
[ترجمه گوگل]انجمن دیستروفی عضلانی FacioScapuloHumeral به مسائل و نیازهای مربوط به این بیماری عضله اسکلتی که نوعی دیستروفی عضلانی است می پردازد
[ترجمه ترگمان]جامعه FacioScapuloHumeral Muscular به مسایل و نیازهای مربوط به این بیماری از ماهیچه اسکلتی اشاره می کند که نوعی فساد عضلانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جامعه FacioScapuloHumeral Muscular به مسایل و نیازهای مربوط به این بیماری از ماهیچه اسکلتی اشاره می کند که نوعی فساد عضلانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. These are genetic disorders that only affect males normally. They are things like muscular dystrophy and haemophilia.
[ترجمه گوگل]اینها اختلالات ژنتیکی هستند که به طور معمول فقط مردان را تحت تأثیر قرار می دهند آنها چیزهایی مانند دیستروفی عضلانی و هموفیلی هستند
[ترجمه ترگمان]اینها اختلالات ژنتیکی هستند که به طور معمول بر مردان تاثیر می گذارند آن ها چیزهایی شبیه فساد عضلانی و haemophilia هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اینها اختلالات ژنتیکی هستند که به طور معمول بر مردان تاثیر می گذارند آن ها چیزهایی شبیه فساد عضلانی و haemophilia هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In 1847 he described two boys with what was obviously pseudo-hypertrophic muscular dystrophy, described twenty-one years later by Guillaume Duchenne.
[ترجمه گوگل]در سال 1847 او دو پسر مبتلا به دیستروفی عضلانی کاذب هیپرتروفیک را توصیف کرد که بیست و یک سال بعد توسط گیوم دوشن توصیف شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۴۷ دو پسر را با آنچه که ظاهرا \"فساد عضلانی pseudo\" بود شرح داد، که بیست و یک سال بعد توسط گیوم Duchenne شرح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۴۷ دو پسر را با آنچه که ظاهرا \"فساد عضلانی pseudo\" بود شرح داد، که بیست و یک سال بعد توسط گیوم Duchenne شرح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید