1. muscular distrophy
پلاسیدگی عضلات،دش رویش ماهیچه ها،دش ماهیچگی
2. muscular pain
درد ماهیچه
3. a muscular physique
هیکل عضلانی
4. painful muscular spasms
گرفتگی های عضلانی دردناک
5. mohsen was a tall, muscular man
محسن مردی بلند قامت و عضلانی بود.
6. He was wearing shorts which showed his long, muscular, hairy legs.
[ترجمه Rojina] او شلوارک پوشیده بود که پاهای کشیده، عضلانی و پشمالوی خود را نشان دهد|
[ترجمه گوگل]شلوارک پوشیده بود که پاهای بلند، عضلانی و پرمویش را نشان می داد[ترجمه ترگمان]شلوارک پوشیده بود که پاهای دراز و پشمالوی خود را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A muscular spasm in the coronary artery can cause a heart attack.
[ترجمه گوگل]اسپاسم عضلانی در شریان کرونر می تواند باعث حمله قلبی شود
[ترجمه ترگمان]یه گرفتگی عضلانی در عروق کرونر میتونه باعث حمله قلبی بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه گرفتگی عضلانی در عروق کرونر میتونه باعث حمله قلبی بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As a general rule, all muscular effort is enhanced by breathing in as the effort is made.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک قاعده کلی، تمام تلاش عضلانی با تنفس در هنگام تلاش افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک قاعده کلی، تمام تلاش ماهیچه ای با نفس کشیدن در حین انجام این تلاش افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک قاعده کلی، تمام تلاش ماهیچه ای با نفس کشیدن در حین انجام این تلاش افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His picture was superimposed on a muscular body.
[ترجمه گوگل]عکس او بر روی بدنی عضلانی قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]تصویر او روی یک بدن عضلانی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصویر او روی یک بدن عضلانی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The player is tall and muscular.
[ترجمه گوگل]بازیکن قد بلند و عضلانی است
[ترجمه ترگمان]بازیکن بلند و عضلانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازیکن بلند و عضلانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She was slim and muscular and full-breasted.
[ترجمه گوگل]او لاغر و عضلانی و پر سینه بود
[ترجمه ترگمان]او لاغر و عضلانی بود و سینه کامل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او لاغر و عضلانی بود و سینه کامل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He is a muscular young man.
[ترجمه گوگل]او یک جوان عضلانی است
[ترجمه ترگمان]جوان عضلانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جوان عضلانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Muscular aches and pains can be soothed by a relaxing massage.
[ترجمه گوگل]دردهای عضلانی را می توان با یک ماساژ آرامش بخش تسکین داد
[ترجمه ترگمان]درد و درد ماهیچه ای می تواند با ماساژ تسکین دهنده تسکین پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درد و درد ماهیچه ای می تواند با ماساژ تسکین دهنده تسکین پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He had a compact and muscular body.
[ترجمه گوگل]او بدنی فشرده و عضلانی داشت
[ترجمه ترگمان]بدن عضلانی و محکمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدن عضلانی و محکمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He had a muscular strain.
[ترجمه گوگل]فشار عضلانی داشت
[ترجمه ترگمان]او فشاری عضلانی به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او فشاری عضلانی به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید