murmurous

/ˈmɜːmərəs//ˈmɜːmərəs/

معنی: غرغرو
معانی دیگر: زمزمه ای، زمزمه وار، زمزمه مانند، لندلند کننده، شر شر کننده، غر غر آمیز

جمله های نمونه

1. As they circle the clearing, they begin a murmurous chanting to their gods - who demand sacrifice.
[ترجمه گوگل]در حالی که دور پاکه می چرخند، شعاری زمزمه ای برای خدایان خود - که خواهان قربانی هستند - شروع می کنند
[ترجمه ترگمان]همچنان که دور محوطه جمع می شوند، شروع به زمزمه وار نجوا کنان به خدایان خود می کنند - کسی که تقاضای فداکاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. People steals steal murmurous : "You can see everything, all skill about the gender. "
[ترجمه گوگل]مردم دزدی می کنند، زمزمه می کنند: "شما می توانید همه چیز را ببینید، همه مهارت ها در مورد جنسیت "
[ترجمه ترگمان]مردم، زمزمه می کنند: \" شما می توانید همه چیز، همه مهارت در مورد جنسیت را ببینید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The murmurous haunt of flies on summer eves.
[ترجمه گوگل]محل زمزمه مگس ها در شب های تابستان
[ترجمه ترگمان]چشمشان به نجوا زمزمه وار مگس ها را در تابستان فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As if even hear them to steal steal murmurous, gesticulate.
[ترجمه گوگل]به عنوان اگر حتی شنیدن آنها را به سرقت سرقت زمزمه، ژست
[ترجمه ترگمان]انگار که حتی آن ها را هم برای دزدیدن زمزمه وار نجوا می کنند، سر تکان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One day, when attending class, the classmate of small haze and neighbour is stolen steal murmurous, be reachcaptured by the teacher wearing.
[ترجمه گوگل]یک روز، هنگام حضور در کلاس، همکلاسی مه کوچک و همسایه دزدیده می شود و زمزمه می کند، توسط معلم پوشیده می شود
[ترجمه ترگمان]یک روز، وقتی که در کلاس درس حضور داشته باشد، همکلاسی در میان مه و همسایه کوچک، دزدیدن (زمزمه وار)، توسط معلم که به تن دارد، پنهان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They arrived at twilight, and, as we strolled out among the sparkling hundreds, Daisy's voice was playing murmurous tricks in her throat. "These things excite me so, " she whispered.
[ترجمه گوگل]آنها در گرگ و میش رسیدند، و همانطور که ما در میان صدها درخشنده قدم می زدیم، صدای دیزی در گلویش زمزمه می کرد او زمزمه کرد: "این چیزها مرا بسیار هیجان زده می کند "
[ترجمه ترگمان]او زمزمه کرد: \" این چیزها مرا تحریک می کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غرغرو (صفت)
murmurous

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to low continual utterances; characterized by murmurs; whispering; grumbling

پیشنهاد کاربران

بپرس