1. the murmur of the distant brook was like a lullaby
زمزمه ی جویبار دور دست شبیه به لالایی بود.
2. to murmur a prayer
دعایی را زمزمه کردن
3. he went, but not without a murmur
او رفت ولی نه بدون غرولند.
4. He gave a little murmur of relief.
[ترجمه گوگل]او کمی زمزمه تسکین داد
[ترجمه ترگمان]کمی خیالم راحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کمی خیالم راحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There is a murmur of appreciative laughter.
[ترجمه گوگل]زمزمه خنده قدردانی به گوش می رسد
[ترجمه ترگمان]زمزمه ای حاکی از قدردانی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمزمه ای حاکی از قدردانی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In our room we could hear the murmur of a distant brook.
[ترجمه گوگل]در اتاقمان صدای زمزمه یک نهر دوردست را می شنیدیم
[ترجمه ترگمان]در اتاق ما صدای زمزمه یک جویبار دوردست را می شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اتاق ما صدای زمزمه یک جویبار دوردست را می شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The suggestion was greeted with a murmur of assent.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد با زمزمه موافقت مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد با زمزمه ای حاکی از تایید استقبال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد با زمزمه ای حاکی از تایید استقبال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He paid the extra cost without a murmur .
[ترجمه گوگل]هزینه اضافی را بدون زمزمه پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]هزینه اضافی را بدون زمزمه پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزینه اضافی را بدون زمزمه پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They are beginning to murmur against new taxes.
[ترجمه گوگل]آنها شروع به زمزمه کردن علیه مالیات های جدید کرده اند
[ترجمه ترگمان]ان ها شروع به زمزمه در مقابل مالیات جدید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ان ها شروع به زمزمه در مقابل مالیات جدید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She replied in a low murmur.
[ترجمه گوگل]او با زمزمه آرام پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]زن با صدای آهسته ای پاسخ داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زن با صدای آهسته ای پاسخ داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. An angry murmur ran through the crowd.
[ترجمه گوگل]زمزمه ای عصبانی در میان جمعیت جاری شد
[ترجمه ترگمان]زمزمه ای عصبانی جمعیت را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمزمه ای عصبانی جمعیت را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A quiet murmur passed through the classroom.
[ترجمه گوگل]زمزمه آرامی از کلاس گذشت
[ترجمه ترگمان]زمزمه ای آرام از کلاس بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمزمه ای آرام از کلاس بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They paid the extra taxes without a murmur.
[ترجمه گوگل]آنها مالیات اضافی را بدون غرولند پرداخت کردند
[ترجمه ترگمان]بی سرو صدا مالیات اضافی را پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی سرو صدا مالیات اضافی را پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The murmur swelled into a roar.
[ترجمه گوگل]زمزمه به غرش تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]زمزمه ای در فضا پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمزمه ای در فضا پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید