murky

/ˈmɜːrki//ˈmɜːki/

معنی: تیره
معانی دیگر: گرفته، تاریک، غم افزا، گل آلود، ناشفاف، لوشناک، پردود، دودگرفته، مه گرفته، مبهم، ناآشکار

جمله های نمونه

1. murky air
هوای گرفته

2. the murky corners of the windowless hall
گوشه های تاریک تالار بی پنجره

3. the murky waters of the angry river
آبهای گل آلود رودخانه ی خروشان

4. do not put your thoughts in murky sentences!
اندیشه های خود را در جملات مبهم نگنجان !

5. The light was too murky to continue playing.
[ترجمه گوگل]نور برای ادامه بازی خیلی تاریک بود
[ترجمه ترگمان]نور بیش از آن تیره بود که به بازی ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She threw it into the river's murky depths.
[ترجمه گوگل]او آن را به اعماق تاریک رودخانه انداخت
[ترجمه ترگمان]آن را به اعماق تیره رودخانه پرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The large lamplit room was murky with woodsmoke.
[ترجمه گوگل]اتاق بزرگ لامپ از دود چوب کدر بود
[ترجمه ترگمان]اتاق روشن و روشن از دود هیزم تیره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She had a decidedly murky past.
[ترجمه رضا] او بدون شک گذشته ی مبهم و تاریکی داشت
|
[ترجمه گوگل]او گذشته مشخصی مبهم داشت
[ترجمه ترگمان]گذشته از این او گذشته ای نسب تا تیره داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The truth about your murky past is safe with me — my lips are sealed.
[ترجمه گوگل]حقیقت گذشته تیره تو نزد من محفوظ است - لبهایم مهر و موم شده است
[ترجمه ترگمان]حقیقت گذشته تیره شما با من در امان است - لب هام بسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He became involved in the murky world of international drug-dealing.
[ترجمه گوگل]او درگیر دنیای تیره تجارت بین المللی مواد مخدر شد
[ترجمه ترگمان]او در دنیای تیره معامله مواد مخدر بین المللی دخیل بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I don't want to get into the murky waters of family arguments.
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم وارد آب تیره بحث های خانوادگی شوم
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم وارد آب های تیره و گنگ بحث خانوادگی بشوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At the end of the movie his murky past catches up with him.
[ترجمه گوگل]در پایان فیلم گذشته تیره و تار او به او می رسد
[ترجمه ترگمان]در پایان فیلم گذشته his او را فرا می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There has been a murky conspiracy to keep them out of power.
[ترجمه گوگل]یک توطئه مبهم برای دور نگه داشتن آنها از قدرت صورت گرفته است
[ترجمه ترگمان]این یک توطئه تیره است که آن ها را از قدرت بیرون نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Rain poured down from the murky skies.
[ترجمه گوگل]باران از آسمان تیره بارید
[ترجمه ترگمان]باران از آسمان تیره سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She gazed into the murky depths of the water.
[ترجمه گوگل]او به اعماق تیره آب خیره شد
[ترجمه ترگمان]به اعماق تیره آب خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The conversation got into the murky waters of jealousy and relationships.
[ترجمه گوگل]گفتگو به آب تیره حسادت و روابط کشیده شد
[ترجمه ترگمان]گفتگو وارد آب های تیره حسادت و روابط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تیره (صفت)
obscure, thick, dark, dim, black, gloomy, heavy, somber, sombre, muddy, turbid, murky, fuzzy, murk, nebulous, caliginous, overcast, cloudy, lurid, indistinct, tawny, darkling, fulvous, fuscous, inky

انگلیسی به انگلیسی

• dark; foggy; gloomy
murky places are dark and rather unpleasant.
murky water is so dark and dirty that you cannot see through it.
murky is also used to describe something that you suspect is dishonest or morally wrong; a literary use.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
The water in the pond is murky, you can’t see through it.
A person might say, “The details of that agreement are murky, it’s hard to understand. ”
When discussing a situation with uncertain outcomes, someone might say, “The future is murky, we don’t know what will happen. ”
به معنی آلوده و کثیف هم میباشد بعضی اوقات
This water is too murky for me
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان آب و هوای نامساعد:
✅️ bone - dry – completely without water or moisture
✅️ fierce – very strong or severe
✅️ foul – unpleasant, with rain, snow, or wind
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ gale - force – an extremely strong wind
✅️ gusty – the wind blowing in gusts
✅️ harsh – extremely cold and unpleasant
✅️ humid – hot and wet in a way that makes you feel uncomfortable
✅️ muggy – warm in an unpleasant way because the air feels wet
✅️ murky – dark and unpleasant because of fog, clouds, etc.
✅️ severe – extremely unpleasant and likely to cause harm or damage
✅️ sultry – the air is hot and slightly wet
✅️ threatening – clouds, skies, or seas show that the weather is likely to be bad
✅️ torrential – rain falling in large amounts
✅️ unseasonable – not the type of weather that you expect in a particular season
✅️ windy – with a lot of wind
منبع: www. writerswrite. co. za

کِدِر
این صفت بیشتر برای توصیف اب بکار میره به معنی
گل آلود ، تیره ، تاریک، ناشفاف
پر رنگ
رابطه ی پررنگ
کثیف. خراب. ضایع. مشکوک. تیره
مبهم
the research is somewhat murky
تحقیقات تا حدی مبهم است
تاریک و کثیف - مبهم و تاریک
تاریک، مبهم

بپرس