murkiness


تاریکی، تیرگی، غلظت، افسردگی، غلیظی

جمله های نمونه

1. There is a mass of murkiness which neither moonlight nor sunlight can penetrate.
[ترجمه گوگل]انبوهی از تیرگی وجود دارد که نه مهتاب و نه نور خورشید نمی توانند به آن نفوذ کنند
[ترجمه ترگمان]توده ای از murkiness وجود دارد که نه نور مهتاب و نه نور خورشید در آن نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The murkiness of the Dark River is caused by absorption of background starlight by dust, although the nebula contains mostly hydrogen and molecular gas.
[ترجمه گوگل]تیرگی رودخانه تاریک ناشی از جذب نور ستاره پس زمینه توسط غبار است، اگرچه این سحابی عمدتاً حاوی هیدروژن و گاز مولکولی است
[ترجمه ترگمان]The رودخانه تاریک با جذب نور ستارگان پس زمینه به وسیله غبار ایجاد می شود، اگرچه سحابی شامل گاز هیدروژن و گاز مولکولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The murkiness of business relationships in China, particularly with government, makes entrepreneurs like Mr Huang vulnerable to suspicion.
[ترجمه گوگل]تیرگی روابط تجاری در چین، به ویژه با دولت، کارآفرینانی مانند آقای هوانگ را در برابر سوء ظن آسیب پذیر می کند
[ترجمه ترگمان]توسعه روابط تجاری در چین، به ویژه با دولت، کارآفرینان را مانند آقای هوانگ در برابر سو ظن آسیب پذیر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Regarding the Shandong Luneng near future murkiness, Cheng Yaodong will use "the trough time" this word to make the illustration for the match.
[ترجمه گوگل]با توجه به تیرگی شاندونگ لوننگ در آینده نزدیک، چنگ یائودونگ از این کلمه "زمان پایین" برای ساختن تصویر مسابقه استفاده خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به وضعیت شاندونگ \"شاندونگ\" در نزدیکی murkiness آینده، چنگ Yaodong از \"زمان مناسب\" استفاده خواهد کرد تا تصویر مناسبی برای این مسابقه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Let us hope that later chapters clear away some of the murkiness.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید امیدوار باشیم که فصل های بعدی تا حدودی تیرگی را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]بیایید امیدوار باشیم که فصل های بعدی برخی از the را از بین ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mercury is actually as bright as a first-magnitude star, but the twilight haze and the murkiness by the horizon often obscure the planet's luster.
[ترجمه گوگل]عطارد در واقع به روشنی یک ستاره قدر اول است، اما مه گرگ و میش و تیرگی در افق اغلب درخشش سیاره را پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]عطارد در واقع به اندازه یک ستاره اول درخشان است، اما مه شفق و the در افق اغلب درخشش این سیاره را مبهم می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ms Munro comes from southern Ontario, an area of considerable psychic murkiness and oddity.
[ترجمه گوگل]خانم مونرو از جنوب انتاریو می آید، منطقه ای با تیرگی و عجیب و غریب روانی قابل توجه
[ترجمه ترگمان]خانم مونرو اهل استان انتاریو جنوبی است، منطقه ای که قابل توجه و عجیب و غریب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But she is the beneficiary of the widespread belief that philosophical murkiness signals philosophical profundity.
[ترجمه گوگل]اما او از این باور گسترده بهره مند است که تیرگی فلسفی نشان دهنده ژرفای فلسفی است
[ترجمه ترگمان]اما او ذی نفع این باور عمومی است که murkiness فلسفی، عمق فلسفی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The burning light-wick appears as a whole splotch of redness in the murkiness of her eyes.
[ترجمه گوگل]فتیله نوری سوزان به صورت یک لکه قرمز کامل در تیرگی چشمانش ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که شعله آتش به صورت کلی قرمزی از قرمزی چشم ها در چشمان او دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It might seem a bit rich for the state broadcaster of a secretive, country to chide Baidu for murkiness.
[ترجمه گوگل]ممکن است برای صدا و سیمای دولتی یک کشور مخفی، کمی غنی به نظر برسد که بایدو را به خاطر تیرگی سرزنش کند
[ترجمه ترگمان]ممکن است برای گوینده دولتی یک کشور مرموز و مرموز کمی غنی به نظر برسد تا به Baidu برای murkiness پرخاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The question is whether the latest allegations reflect a new attempt to shed light on past murkiness—or reveal that shady practices are still going on.
[ترجمه گوگل]سوال این است که آیا اتهامات اخیر نشان دهنده تلاشی جدید برای روشن کردن ابهامات گذشته است یا نشان می دهد که اقدامات مبهم هنوز ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]سوال این است که آیا جدیدترین ادعاها نشان دهنده تلاشی جدید برای روشن کردن murkiness گذشته یا آشکار کردن این است که فعالیت های مشکوک هنوز ادامه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mercury is actually as bright as a first-magnitude star, but thehaz twilight e and the murkiness by the horizon often obscure the planet's luster.
[ترجمه گوگل]عطارد در واقع به روشنی یک ستاره با قدر اول است، اما گرگ و میش e و تاریکی دور افق اغلب درخشش سیاره را پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]عطارد در واقع به اندازه یک ستاره اول درخشان است، اما شفق twilight و the در افق اغلب درخشش این سیاره را مبهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It might seem a bit rich for the state broadcaster of a secretive, authoritarian country to chide Baidu for murkiness.
[ترجمه گوگل]ممکن است برای صدا و سیمای دولتی یک کشور مخفی و اقتدارگرا کمی غنی به نظر برسد که بایدو را به خاطر ابهام سرزنش کند
[ترجمه ترگمان]شاید برای گوینده دولتی یک کشور secretive و authoritarian کمی غنی به نظر برسد تا Baidu را برای murkiness سرزنش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This has represented the overwhelming majority home-buyer's point of view, therefore, at present market murkiness, is also naturally.
[ترجمه گوگل]این دیدگاه اکثریت قاطع خریداران خانه را نشان می دهد، بنابراین، در حال حاضر تیرگی بازار نیز به طور طبیعی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]از این رو، این دیدگاه اکثریت قاطع از دیدگاه خریدار را نشان می دهد، بنابراین، در حال حاضر، در بازار فعلی، به طور طبیعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• darkness, gloom, opaqueness

پیشنهاد کاربران

بپرس