mure

/mjʊr//mjʊə/

معنی: مسدود کردن، محصور کردن
معانی دیگر: (نادر) رجوع شود به: immure، گرفتن سورا

جمله های نمونه

1. Masso's lawyer, Joseph Mure, said outside court that his client had made many arrests in his long career.
[ترجمه گوگل]وکیل ماسو، جوزف مور، خارج از دادگاه گفت که موکلش در طول زندگی حرفه ای طولانی خود بازداشت های زیادی انجام داده است
[ترجمه ترگمان]وکیل Masso، Joseph Mure، در بیرون دادگاه گفت که موکلش در دوران طولانی خود بسیاری از افراد را دستگیر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The patients of renal Mure raise ability to antioxidation after hemodialysis, to attention the funtion to protect cell.
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به مور کلیوی پس از همودیالیز توانایی آنتی اکسیداسیون را افزایش می دهند تا به عملکرد محافظت از سلول توجه کنند
[ترجمه ترگمان]بیماران کلیوی این توانایی را دارند که بعد از hemodialysis، the را برای محافظت از سلول ها مورد توجه قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. International precision and high speed square linear rail and high speed mure screw, to ensure the perfect processing.
[ترجمه گوگل]دقت بین‌المللی و ریل خطی مربعی با سرعت بالا و پیچ موره با سرعت بالا، برای اطمینان از پردازش کامل
[ترجمه ترگمان]دقت بین المللی و راه آهن خطی سرعت بالا و پیچ mure با سرعت بالا برای اطمینان از پردازش کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The New Year's Eve Blue Moon eclipse was visible throughout Europe, Asia, Africa and parts of Alaska, captured in this two exposure composite in cloudy skies over Saint Bonnet de Mure, France.
[ترجمه گوگل]ماه‌گرفتگی شب سال نو در سراسر اروپا، آسیا، آفریقا و بخش‌هایی از آلاسکا قابل مشاهده بود و در این ترکیب دو نوردهی در آسمان ابری بر فراز سنت بونت دو مور، فرانسه ثبت شد
[ترجمه ترگمان]شب سال نو در سراسر اروپا، آسیا، آفریقا و بخش هایی از آلاسکا دیده شد که در این دو عکس در معرض قرار گرفتن در آسمان ابری بر فراز Saint، فرانسه، گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Peripheral blood T and B lymphocytes, their subsets, serum immunoglobulins and serum complement component C3 were measured in 23 aged patients with multiple organ Mure (MOF).
[ترجمه گوگل]لنفوسیت‌های T و B خون محیطی، زیرمجموعه‌های آن‌ها، ایمونوگلوبولین‌های سرم و مولفه C3 کمپلمان سرم در 23 بیمار مسن مبتلا به مور مور (MOF) اندازه‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]blood خون محیطی و B lymphocytes، زیرمجموعه های آن ها، component سرم immunoglobulins و complement C۳ در ۲۳ بیمار در ۲۳ سال با تعداد multiple عضو اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسدود کردن (فعل)
close, bar, clog, choke, shut, block, barricade, shut off, caulk, blank out, jam, calk, stopper, foreclose, scotch, head back, mure, obstruct, obturate, occlude, oppilate, portcullis, stopple

محصور کردن (فعل)
close, embay, wall, surround, enclose, compass, embower, ensphere, immure, inclose, mure

پیشنهاد کاربران

بپرس