muppet

انگلیسی به انگلیسی

• talking puppet from the popular children's television program "the muppets"

پیشنهاد کاربران

نادان، احمق - در لهجه انگلیسی منچستری
noun [ C] UK informal
a stupid person
اسم، غیر رسمی، انگلیسی بریتانیایی
یک فرد احمق
مثال؛
He tripped over his own feet. What a muppet!
In a playful banter, one person might say to another, “You’re such a muppet sometimes. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A friend might jokingly refer to themselves as a muppet when they make a silly mistake.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/muppet
. به عروسک های فک زن، در انگلیسی ماپت گفته میشود.
عروسک فک زن: عروسکی که به سبب توخالی بودن بدنش و طراحی خاصی که دارد ، عروسک گردان میتواند فک آنرا تکان بدهد و به جایش صحبت کند.
Muppet: Marionette Puppet
ماپت: عروسک خیمه شب بازی با ظاهر بهتر و قابلیت فک زنی
muppet
muppet ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: مروسک
تعریف: عروسکی که جیم هنسن در اواسط قرن بیستم آن را ابداع کرد و ویژگی آن استفاده از اسفنج و طراحی و ساختار مبالغه آمیز است
خنگ. ابله. کودن. دست و پا چلفتی. بی عقل ( مثال کسی که مست کرده ) .
اسم یه برنامه کودک عروسکیه: "the muppets"
دست و پا چلفتی
احمق، کودن، خنگ

بپرس