munitions

/mjuːˈnɪʃn̩z//mjuːˈnɪʃn̩z/

تسلیحات، زینگان، جنگ افزارها و مهمات، اسلحه و مهمات، تخشایی، مهمات، تدارکات

جمله های نمونه

1. a munitions factory
زرادخانه

2. The army used precision - guided munitions to blow up enemy targets.
[ترجمه گوگل]ارتش از مهمات دقیق هدایت شونده برای منفجر کردن اهداف دشمن استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]ارتش از مهمات precision برای منفجر کردن اهداف دشمن استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Largely as a result of Great Britain's increased munitions output and her stronger military presence on the Western Front.
[ترجمه گوگل]عمدتاً در نتیجه افزایش تولید مهمات بریتانیا و حضور نظامی قوی تر او در جبهه غربی
[ترجمه ترگمان]این مساله به دلیل افزایش خروجی مهمات و حضور نیروهای قوی تر نظامی در جبهه غربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, the loaders comprise only one of two munitions specialties.
[ترجمه گوگل]با این حال، لودرها تنها شامل یکی از دو تخصص مهمات هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، لودر تنها یکی از دو متخصص مواد منفجره را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The munitions factory in Hereford seemed to be the only concession to it.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که کارخانه مهمات سازی در هرفورد تنها امتیاز آن باشد
[ترجمه ترگمان]کارخانه munitions در Hereford تنها امتیازی بود که می توانست به آن بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One of the targets, a munitions depot, went up in a spectacular display of fireworks.
[ترجمه گوگل]یکی از اهداف، یک انبار مهمات، با نمایشی تماشایی از آتش بازی بالا رفت
[ترجمه ترگمان]یکی از هدف ها، انبار مهمات، در یک نمایش تماشایی آتش بازی برپا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Defense Department plans to mothball a munitions plant.
[ترجمه گوگل]وزارت دفاع قصد دارد یک کارخانه مهمات را خنثی کند
[ترجمه ترگمان]وزارت دفاع در نظر دارد یک کارخانه مهمات بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. According to Greenpeace, 100 tons of munitions were dumped at the site in 1991 and 400 tons thus far this year.
[ترجمه گوگل]به گفته صلح سبز، 100 تن مهمات در سال 1991 و 400 تن تا کنون در سال جاری در این سایت ریخته شده است
[ترجمه ترگمان]بنا به گفته Greenpeace، ۱۰۰ تن مواد منفجره در این مکان در سال ۱۹۹۱ و ۴۰۰ تن در سال جاری رها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Of course, Raskin did not use a munitions metaphor.
[ترجمه گوگل]البته راسکین از استعاره مهمات استفاده نکرد
[ترجمه ترگمان]البته راسکین از یک استعاره مهمات استفاده نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is a particular challenge for munitions used by ground forces.
[ترجمه گوگل]این یک چالش خاص برای مهمات مورد استفاده توسط نیروهای زمینی است
[ترجمه ترگمان]این یک چالش ویژه برای مهمات مورد استفاده نیروهای زمینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Allied M 8 Armored Car Armor upgrade Munitions cost reduced by 2
[ترجمه گوگل]Allied M 8 Armored Car Armor ارتقاء هزینه مهمات 2 کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]خودروی زره پوش ۸ Armored توسط نیروهای متفقین هزینه مهمات را تا ۲ کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In June 194 Britain still had forty-five per cent of its workforce in the Services and munitions industries.
[ترجمه گوگل]در ژوئن 194 بریتانیا هنوز چهل و پنج درصد نیروی کار خود را در صنایع خدمات و مهمات داشت
[ترجمه ترگمان]در ماه ژوئن، (۱۹۴)بریتانیا هنوز چهل و پنج درصد از نیروی کار خود را در صنایع نظامی و مهمات در اختیار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The war was lost because of a shortage of munitions.
[ترجمه گوگل]جنگ به دلیل کمبود مهمات شکست خورد
[ترجمه ترگمان]جنگ به دلیل کمبود مهمات از دست رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. During the war, Phillip worked for the government, helping with labour supply for munitions factories.
[ترجمه گوگل]در طول جنگ، فیلیپ برای دولت کار می کرد و به تامین نیروی کار برای کارخانه های مهمات کمک می کرد
[ترجمه ترگمان]در طی جنگ فیلیپ برای دولت کار کرد و به تامین نیروی کار برای کارخانجات مواد منفجره کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Unita rebel movement claimed responsibility for the attack, saying that the train was carrying munitions and was a legitimate target.
[ترجمه گوگل]جنبش شورشی یونیتا مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت و گفت که قطار حامل مهمات بوده و یک هدف قانونی بوده است
[ترجمه ترگمان]جنبش \"یونیتا\" مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت و گفت که این قطار حامل مهمات بوده و یک هدف قانونی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• war supplies, weapons, ammunition
munitions are military equipment such as bombs, guns, or supplies.

پیشنهاد کاربران

۱. مهمات ۲. {مربوط به} مهمات سازی ۳. زرادخانه
مثال:
The rebels bombed the munitions factory.
شورشیان کارخانه ی مهمات سازی را بمباران کردند.
munitions ( علوم نظامی )
واژه مصوب: مهمات
تعریف: مجموعۀ کاملی از وسایل انفجاری که با مواد منفجره یا پیش ران یا آتش زا یا خرج انفجاری یا مواد هسته ای یا زیستی یا شیمیایی برای انهدام هدف مسلح می شوند

بپرس