munificence

/mjuːˈnɪfɪsns//mjuːˈnɪfɪsns/

معنی: بخشش، کرم، سخاوت، بخشندگی، دهش، بذل، کرامت
معانی دیگر: بخشش، بخشندگی، دهش، کرم، کرامت، بذل

جمله های نمونه

1. I thanked them for their munificence.
[ترجمه گوگل]من از آنها برای بزرگواریشان تشکر کردم
[ترجمه ترگمان]من از آن ها برای munificence تشکر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You thought to escape my munificence, but it is in vain.
[ترجمه گوگل]فکر کردی از دست من فرار کنی، اما بیهوده است
[ترجمه ترگمان]تو فکر کردی که از دست munificence خلاص شدی، اما بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results indicate that more munificence environment provides stronger inventives for firms to select contract-based alliances.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که محیط بانفوذ بیشتر، اختراعات قوی‌تری را برای شرکت‌ها فراهم می‌کند تا اتحادهای مبتنی بر قرارداد را انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهند که محیط munificence برای شرکت ها inventives قوی تر برای شرکت ها فراهم می کند تا alliances مبتنی بر قرارداد را انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is not only kindness but also munificence.
[ترجمه گوگل]او نه تنها مهربان است بلکه بخشنده نیز هست
[ترجمه ترگمان]او نه تنها مهربانی بلکه munificence هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The great munificence in terms of resources and converts of the very many royals in subcontinent and central asia greatly aided its growth.
[ترجمه گوگل]نعمت بزرگ از نظر منابع و نوکیشان تعداد بسیار زیادی از خاندان سلطنتی در شبه قاره و آسیای مرکزی به رشد آن کمک زیادی کرد
[ترجمه ترگمان]سخاوتمندی بزرگ از نظر منابع و تبدیل بسیاری از درباریان در شبه قاره و آسیای مرکزی به میزان زیادی به رشد آن کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is kindness and munificence by nature.
[ترجمه گوگل]او ذاتاً مهربان و بخشنده است
[ترجمه ترگمان]او مهربانی و munificence طبیعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Critics say such munificence is just a way for Chinese firms to get a leg up over competitors in the scramble to lock up Africa's resources.
[ترجمه گوگل]منتقدان می گویند که چنین بزرگواری تنها راهی برای شرکت های چینی است تا در تقلا برای قفل کردن منابع آفریقا از رقبای خود جلو بیفتند
[ترجمه ترگمان]منتقدان می گویند چنین munificence تنها راهی برای شرکت های چینی است که در تلاش برای بهره برداری از منابع آفریقا، پای رقیبان خود را بالاتر ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However strategic flexibility ignores the environmental munificence and complexity that will influence the effect of strategic flexibility.
[ترجمه گوگل]با این حال، انعطاف‌پذیری استراتژیک، ویژگی و پیچیدگی محیطی را نادیده می‌گیرد که بر تأثیر انعطاف‌پذیری استراتژیک تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، انعطاف پذیری استراتژیک بخشندگی و پیچیدگی محیطی را نادیده می گیرد که تاثیر انعطاف پذیری راهبردی را تحتتاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Gold watches, caviar, champagne and beautiful women - all these became associated with Zahedis munificence.
[ترجمه گوگل]ساعت های طلایی، خاویار، شامپاین و زنان زیبا - همه اینها با شهرت زاهدی همراه شد
[ترجمه ترگمان]ساعت های طلا، خاویار، شامپاین و زنان زیبا - همه اینها با munificence Zahedis مرتبط بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Let me make a wish that I can always retain a little bit sincerity, munificence, kindness and patience in the fast rhythm and mundane world.
[ترجمه گوگل]بگذار آرزو کنم که همیشه بتوانم اندکی اخلاص، مهربانی، مهربانی و صبر را در ریتم تند و دنیای پیش پا افتاده حفظ کنم
[ترجمه ترگمان]بگذارید یک آرزو داشته باشم که بتوانم همیشه اندکی صمیمیت، بخشندگی، مهربانی و شکیبایی را در the سریع و جهانی حفظ کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper considers SNI the meso-environment for innovation, and adopts the term "innovation network munificence"(hereafter INM) to describe the degree that such environment promotes innovation.
[ترجمه گوگل]این مقاله SNI را محیط میانی برای نوآوری در نظر می‌گیرد و اصطلاح "محافظت شبکه نوآوری" (از این پس INM) را برای توصیف درجه ای که چنین محیطی نوآوری را ترویج می کند، اتخاذ می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله SNI محیط meso برای نوآوری را در نظر می گیرد و اصطلاح \"munificence شبکه نوآوری\" (پس از INM)را اتخاذ می کند تا حدی را توصیف کند که چنین محیطی باعث ترویج نوآوری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Among the findings regarding specific factors, we found that industry concentration and munificence, as well as the resource environment provided by, impact performance.
[ترجمه گوگل]در میان یافته‌های مربوط به عوامل خاص، ما دریافتیم که تمرکز و قدرت صنعت، و همچنین محیط منابع ارائه‌شده توسط، بر عملکرد تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]در میان یافته های مربوط به عوامل خاص، ما دریافتیم که تمرکز صنعت و munificence، و نیز محیط منابع ارایه شده توسط، عملکرد تاثیرگذار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Since then Rome was adorned with dozens of monumental fountains celebrating the pontiffs munificence, often flanked by drinking troughs and public basins for practical uses.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، رم با ده‌ها فواره به یاد ماندنی تزیین شده بود که برای بزرگداشت مقام پاپ تزیین می‌شد، که اغلب با آبخوری‌ها و حوض‌های عمومی برای استفاده‌های عملی احاطه می‌شدند
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، رم با ده ها چشمه monumental که the را جشن گرفتند، و غالبا با troughs و basins برای مصارف عملی احاطه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After days, the accumulated sediment of your thought will become munificence.
[ترجمه گوگل]پس از روزها، رسوب انباشته فکر شما تبدیل به ذات می شود
[ترجمه ترگمان]پس از چند روز، رسوب انباشته افکار شما به munificence خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بخشش (اسم)
release, present, profusion, forgiveness, remission, remittal, bounty, tip, grant, grace, boon, pardon, gift, generosity, mercy, baksheesh, bakshish, benefaction, beneficence, bestowal, munificence, largess, pity

کرم (اسم)
cream, phylloxera, magnificence, benefaction, worm, worms, helminth, munificence, larva

سخاوت (اسم)
bounty, generosity, liberality, munificence, largess

بخشندگی (اسم)
bounty, grace, munificence, clemency

دهش (اسم)
give, liberality, munificence, largess, donation

بذل (اسم)
munificence, give-away

کرامت (اسم)
munificence

انگلیسی به انگلیسی

• generosity; lavishness in giving

پیشنهاد کاربران

کرامت
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : munificence
✅️ صفت ( adjective ) : munificent
✅️ قید ( adverb ) : munificently
ظرفیت محیط در فراهم سازی منابع مورد نیاز یک سازمان

بپرس