municipal government

جمله های نمونه

1. They camped in front of the municipal government.
[ترجمه گوگل]جلوی شهرداری اردو زدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در مقابل دولت شهری توقف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The municipal government laid off a park and a swimming pool on the lot.
[ترجمه گوگل]دولت شهرداری یک پارک و یک استخر شنا را در این زمین تعطیل کرد
[ترجمه ترگمان]دولت شهری یک پارک و یک استخر را روی زمین گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He works in the municipal government.
[ترجمه گوگل]او در شهرداری کار می کند
[ترجمه ترگمان]او در دولت شهرداری کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The municipal government has given its blessing to the plan of a new bridge.
[ترجمه گوگل]دولت شهرداری برکت خود را به طرح یک پل جدید داده است
[ترجمه ترگمان]دولت شهرداری برای طرح پل جدید دعای خیر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The municipal government has decided to have a clampdown on building new business centre buildings.
[ترجمه گوگل]دولت شهرداری تصمیم گرفته است که ساختمان های جدید مراکز تجاری را سرکوب کند
[ترجمه ترگمان]دولت شهرداری تصمیم گرفته است که در ساخت ساختمان های مرکز تجاری جدید سختگیری بیشتری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The municipal government will launch an extensive public works program next year.
[ترجمه گوگل]دولت شهری یک برنامه گسترده خدمات عمومی را در سال آینده راه اندازی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]دولت شهرداری در سال آینده برنامه کاره ای عمومی گسترده ای را آغاز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The municipal government structure described earlier continues to undergo formal and informal change.
[ترجمه گوگل]ساختار حکومت شهری که قبلاً توضیح داده شد، همچنان دستخوش تغییرات رسمی و غیررسمی است
[ترجمه ترگمان]ساختار دولت شهری که پیش تر توضیح داده شد، همچنان به تغییر رسمی و غیررسمی ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When the demonstrators reached the municipal government offices, there were some scuffles with a public security unit waiting for the students.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تظاهرکنندگان به ادارات شهرداری رسیدند، درگیری هایی با واحد امنیت عمومی در انتظار دانش آموزان بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تظاهرکنندگان به دفاتر دولتی شهرداری رسیدند، some با یک واحد امنیت عمومی در انتظار دانشجویان وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These demands were simply ignored by the municipal government.
[ترجمه گوگل]این خواسته ها به سادگی توسط دولت شهرداری نادیده گرفته شد
[ترجمه ترگمان]این درخواست ها به سادگی توسط دولت شهرداری نادیده گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Therefore, the Miami Beach Municipal Government established the Miami Beach Enterprise Zone to the investors'interests.
[ترجمه گوگل]بنابراین، دولت شهرداری ساحل میامی، منطقه تجاری ساحلی میامی را به نفع سرمایه گذاران تأسیس کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، دولت شهری میامی، منطقه تجاری ساحلی میامی را به نفع سرمایه گذاران تاسیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tianjin municipal government issued 19 policy that 13 division system of this city decide recently.
[ترجمه گوگل]دولت شهرداری تیانجین 19 سیاستی را صادر کرد که 13 سیستم تقسیمی این شهر اخیراً تصمیم گرفتند
[ترجمه ترگمان]دولت شهرداری تیانجین اخیرا ۱۹ سیاست صادر کرد که ۱۳ سیستم تقسیم این شهر به تازگی تصمیم گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The municipal government will do something about the firetraps in the city.
[ترجمه گوگل]شهرداری در مورد تله‌های آتش‌نشانی شهر کاری انجام خواهد داد
[ترجمه ترگمان]دولت شهری کاری در مورد the در شهر انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Without approval from the municipal government, an operation unit shall not suspend or terminate operation services.
[ترجمه گوگل]بدون تایید دولت شهری، واحد عملیاتی نباید خدمات بهره برداری را تعلیق یا خاتمه دهد
[ترجمه ترگمان]بدون تایید دولت شهرداری، یک واحد عملیاتی خدمات عملیاتی را تعلیق یا لغو نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Joint Meeting shall be convened by the Municipal Government or be convened by the municipal intellection property department upon authorization of the Municipal Government.
[ترجمه گوگل]جلسه مشترک توسط دولت شهرداری و یا توسط اداره دارایی اطلاعات شهرداری با مجوز شهرداری دعوت می شود
[ترجمه ترگمان]جلسه مشترک باید توسط دولت شهری تشکیل شود یا توسط بخش دارایی intellection شهرداری به منظور اجازه دولت شهرداری تشکیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Without approval from the municipal government, an operation unIt'shall not suspend or terminate operation services.
[ترجمه گوگل]بدون تایید دولت شهری، واحد عملیاتی نباید خدمات عملیاتی را تعلیق یا خاتمه دهد
[ترجمه ترگمان]بدون تایید دولت شهرداری، یک عملیات اجرایی باید خدمات عملیاتی را معلق یا خاتمه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• city government, officials who govern a local area

پیشنهاد کاربران

بپرس