munchie madness

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
هوس دیوانه وار غذا / ولع شدید خوراکی / جنون پرخوری
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( رفتاری – مرتبط با مصرف مواد ) :**
اشتیاق شدید، ناگهانی، و گاهی کنترل ناپذیر برای خوردن خوراکی ها، به ویژه پس از مصرف ماری جوانا یا مواد مشابه
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
After smoking, he was hit with full - blown munchie madness.
بعد از مصرف، یه دفعه دچار جنون پرخوری شد.
2. ** ( طنزآمیز – فرهنگی ) :**
توصیف حالتی بامزه و اغراق شده که فرد درگیر خوردن بی وقفه ی خوراکی های شیرین، چرب، یا ناسالم می شود
مثال: The party turned into a munchie madness with chips, cookies, and pizza everywhere.
مهمونی تبدیل شد به جنون خوراکی با چیپس و کوکی و پیتزا همه جا.
3. ** ( رسانه ای – تبلیغاتی ) :**
گاهی به عنوان عنوان برنامه، کمپین، یا مسابقه ی غذایی برای جذب مخاطب جوان یا فضای غیررسمی استفاده می شود
مثال: Tune in for Munchie Madness, the ultimate snack showdown!
برنامه ی مانچی مدنس رو ببین—نبرد نهایی خوراکی ها!
________________________________________
🔸 مترادف ها:
snack attack – food frenzy – munchie mania – hunger rampage – craving chaos