multiway

جمله های نمونه

1. Multiway spatial join is the spatial join query which concern several spatial relations.
[ترجمه گوگل]الحاق فضایی چند راهه، پرس و جوی پیوستن فضایی است که به چندین رابطه فضایی مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]ادراک سه بعدی در ادراک سه بعدی که مربوط به ادراک سه بعدی مربوط می شود به ادراک سه بعدی مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A method for constructing multiway decision tree based on quantized feature values (such as interval values, discrete values and symbolic values) is proposed.
[ترجمه گوگل]روشی برای ساخت درخت تصمیم چندراهه بر اساس مقادیر ویژگی کوانتیزه شده (مانند مقادیر بازه، مقادیر گسسته و مقادیر نمادین) پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]روشی برای ساخت درخت تصمیم گیری multiway براساس مقادیر ویژگی quantized (مانند مقادیر فواصل، مقادیر گسسته و مقادیر نمادین)پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A static mathematical model of multiway valve is created and a mathematical model for non-loaded micro-motion characteristics is derived.
[ترجمه گوگل]یک مدل ریاضی ایستا از شیر چند راهه ایجاد می‌شود و یک مدل ریاضی برای ویژگی‌های ریز حرکت بدون بار استخراج می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک مدل ریاضی ثابت از شیر multiway ایجاد می شود و یک مدل ریاضی برای ویژگی های تک - loaded مشتق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Multiway kernel partial least squares(MKPLS)can be used for modeling and optimal control of batch processes.
[ترجمه گوگل]حداقل مربعات جزئی هسته چندراهی (MKPLS) را می توان برای مدل سازی و کنترل بهینه فرآیندهای دسته ای استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]حداقل مربعات جزئی هسته (MKPLS)می تواند برای مدل سازی و کنترل بهینه فرآیندهای دسته ای استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With the die set fro the multiway die forging developed by the authors, only one stroke of the crank-shaft press is needed for extruding a heated block into a precision forging of a pipe joint.
[ترجمه گوگل]با تنظیم قالب از طریق آهنگری قالب چند راهه توسعه یافته توسط نویسندگان، تنها یک ضربه پرس میل لنگ برای اکسترود کردن یک بلوک گرم شده در آهنگری دقیق یک اتصال لوله مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]با پیش رفتن از این راه، multiway که توسط نویسندگان ایجاد می شوند، تنها یک ضربه از فشار دسته میل لنگ برای ایجاد یک بلوک گرم در یک اتصال دقیق لوله مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A method based on multiway kernel principal component analysis(MKPCA) was proposed to capture the nonlinear characteristics of normal batch processes.
[ترجمه گوگل]روشی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مؤلفه اصلی هسته چندراهه (MKPCA) برای ثبت ویژگی‌های غیرخطی فرآیندهای دسته‌ای معمولی پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]روشی براساس آنالیز اجزای اصلی هسته multiway (MKPCA)برای به دست آوردن ویژگی های غیر خطی فرآیندهای دسته ای نرمال پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Multiway decision tree has important applications in pattern recognition, artificial intelligence and decision support systems.
[ترجمه گوگل]درخت تصمیم چندراهه کاربردهای مهمی در تشخیص الگو، هوش مصنوعی و سیستم های پشتیبانی تصمیم دارد
[ترجمه ترگمان]درخت تصمیم گیری multiway کاربردهای مهمی در تشخیص الگو، هوش مصنوعی و سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the hydrology automatic telemetering system, the central data terminal receives multiway data. Then it accomplishes correct-decoding and transmits the concentrated data to the central-computer.
[ترجمه گوگل]در سیستم تله متری اتوماتیک هیدرولوژی، پایانه داده مرکزی داده های چندراهی را دریافت می کند سپس رمزگشایی صحیح را انجام می دهد و داده های متمرکز را به رایانه مرکزی منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]در سیستم telemetering اتوماتیک hydrology، پایانه داده مرکزی داده های multiway را دریافت می کند سپس آن، پردازش صحیح را انجام می دهد و داده های متمرکز را به کامپیوتر مرکزی ارسال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It plays an important role in promoting extension and application of multiway valves and in enhancing the level of oilfield management.
[ترجمه گوگل]این نقش مهمی در ترویج گسترش و کاربرد شیرهای چندراهی و در ارتقاء سطح مدیریت میدان نفتی ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]این بازی نقش مهمی در ارتقا توسعه و کاربرد شیره ای multiway و افزایش سطح مدیریت میدان نفتی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Take down the pot without even seeing a flop is better than checking and playing a multiway un raised pot.
[ترجمه گوگل]پات را بدون دیدن فلاپ پایین بیاورید بهتر از چک کردن و بازی کردن یک پات چند طرفه بدون بالاست
[ترجمه ترگمان]گلدان را بدون اینکه ببینید یک شکست بهتر از چک کردن و بازی کردن یک قابلمه بزرگ است بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper we propose a novel plane sweeping algorithm for task creation of multiway parallel spatial processing.
[ترجمه گوگل]در این مقاله ما یک الگوریتم جاروب صفحه جدید برای ایجاد وظیفه پردازش فضایی موازی چند راهه پیشنهاد می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله ما یک الگوریتم کلی برای ایجاد وظیفه پردازش موازی multiway پیشنهاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This article described the experiment course feature of the university's national experimental teaching demonstration center, and how to build a course system of all-in-one, multiway, and open system.
[ترجمه گوگل]این مقاله ویژگی دوره آزمایشی مرکز نمایشی تدریس تجربی سراسری دانشگاه و نحوه ایجاد یک سیستم درسی همه در یک، چند راهه و سیستم باز را تشریح کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله ویژگی های دوره آزمایشی مرکز نمایش آموزش تجربی دانشگاه، و چگونگی ساخت یک سیستم دوره ای از همه - یک، multiway، و سیستم باز را توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Democratic management is an important part of classes management, so the multiway democratic management is an important premise of having a good classes management in the vocational colleges.
[ترجمه گوگل]مدیریت دموکراتیک بخش مهمی از مدیریت کلاس‌ها است، بنابراین مدیریت دموکراتیک چند جانبه پیش‌فرض مهمی برای داشتن مدیریت خوب کلاس‌ها در دانشکده‌های حرفه‌ای است
[ترجمه ترگمان]مدیریت دموکراتیک بخش مهمی از مدیریت کلاس ها است، بنابراین مدیریت دموکراتیک multiway یک فرضیه مهم از داشتن مدیریت کلاس های خوب در دانشکده های حرفه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• being characterized by more than one option method or path

پیشنهاد کاربران

بپرس