multistation


چند ایستگاهی

جمله های نمونه

1. Machining centres, unit construction machines (single station )and multistation transfer machines, for working metal.
[ترجمه گوگل]مراکز ماشینکاری، ماشین آلات ساخت واحد (تک ایستگاه) و ماشین های انتقال چند ایستگاهی، برای کار فلز
[ترجمه ترگمان]مراکز Machining، دستگاه های ساخت واحد (ایستگاه منفرد)و ماشین های انتقال multistation، برای فلزات کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This article discusses the principles of multistation laser tracking and measuring system, and gives a mathematical model to calculate the coordinates of moving targets.
[ترجمه گوگل]این مقاله اصول سیستم ردیابی و اندازه گیری لیزری چند ایستگاهی را مورد بحث قرار می دهد و یک مدل ریاضی برای محاسبه مختصات اهداف متحرک ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله اصول ردیابی و اندازه گیری لیزری را مورد بحث قرار می دهد و یک مدل ریاضی برای محاسبه مختصات اهداف متحرک ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hydraulic valves, hydraulic throttles, multistation manifold plates.
[ترجمه گوگل]شیرهای هیدرولیک، دریچه گاز هیدرولیک، صفحات منیفولد چند ایستگاهی
[ترجمه ترگمان]شیره ای هیدرولیک، throttles هیدرولیکی، صفحات manifold multistation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The author points out that it is a quick, easy and practical method for a single station or multistation with only one microvibragraph to me. . .
[ترجمه گوگل]نویسنده اشاره می کند که این یک روش سریع، آسان و کاربردی برای یک ایستگاه یا چند ایستگاه تنها با یک میکروویبراگراف برای من است
[ترجمه ترگمان]نویسنده به این نکته اشاره می کند که این روش یک روش سریع، ساده و عملی برای یک ایستگاه یا سایت single با تنها یک microvibragraph به من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The interferometry can be further subdivided into single station and multistation methods based on the number of tracking and measuring mechanism.
[ترجمه گوگل]تداخل سنجی را می توان بر اساس تعداد مکانیسم های ردیابی و اندازه گیری به روش های تک ایستگاهی و چند ایستگاهی تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]تداخل سنجی ها را می توان به روش تک ایستگاه و روش های multistation براساس تعداد ردیابی و مکانیزم اندازه گیری تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An optimal sensor design method was presented for the multistation sheet metal assembly processes.
[ترجمه گوگل]یک روش طراحی حسگر بهینه برای فرآیندهای مونتاژ ورق فلزی چند ایستگاهی ارائه شد
[ترجمه ترگمان]یک روش طراحی سنسور بهینه برای فرآیندهای مونتاژ ورقه فلزی multistation ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس