multiprocessing


معنی: چند پردازی
معانی دیگر: (کامپیوتر) چند پردازی، پردازش چندگانه

جمله های نمونه

1. Using loosely coupled multiprocessing imposes a few limitations, both on programmers and hardware.
[ترجمه گوگل]استفاده از چند پردازشی با جفت آزاد چند محدودیت، هم بر برنامه نویسان و هم بر سخت افزار تحمیل می کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از multiprocessing همراه با چند محدودیت، هم بر روی برنامه نویسان و هم برای سخت افزار، محدودیت هایی را اعمال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Later in the year, a multiprocessing operating system derived from Unisys' current product will appear.
[ترجمه گوگل]در اواخر سال، یک سیستم عامل چند پردازشی مشتق شده از محصول فعلی Unisys ظاهر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]بعدا در سال، یک سیستم عامل multiprocessing مشتق شده از محصول فعلی Unisys ظاهر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Significantly, the 601 will be usable in symmetric multiprocessing file servers.
[ترجمه گوگل]به طور قابل توجهی، 601 در سرورهای فایل چند پردازشی متقارن قابل استفاده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]به طور قابل توجهی، ۶۰۱ تا ۶۰۱ در کارگزارهای multiprocessing متقارن قابل استفاده خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. SunSoft Inc claims to have a multiprocessing version of Solaris 0-on-Intel running in the lab.
[ترجمه گوگل]SunSoft Inc ادعا می‌کند که نسخه چند پردازشی Solaris 0-on-Intel را در آزمایشگاه دارد
[ترجمه ترگمان]شرکت SunSoft ادعا می کند که نسخه multiprocessing از Solaris ۰ بر روی اینتل در آزمایشگاه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Multiprocessing system is a computer system employing two or more interconnected processing units to execute programs.
[ترجمه گوگل]سیستم چند پردازشی یک سیستم کامپیوتری است که از دو یا چند واحد پردازشی به هم پیوسته برای اجرای برنامه ها استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]سیستم Multiprocessing یک سیستم رایانه ای است که دو یا چند واحد پردازش متصل به هم برای اجرای برنامه ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The multiprocessing system is one of the most important parts of infrared imaging and detecting systems.
[ترجمه گوگل]سیستم چند پردازشی یکی از مهم ترین بخش های سیستم های تصویربرداری و تشخیص مادون قرمز است
[ترجمه ترگمان]؟ سیستم multiprocessing یکی از مهم ترین بخش های تصویربرداری مادون قرمز و تشخیص سیستم ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Describe the differences between symmetric and asymmetric multiprocessing. What are three advantages and one disadvantage of multiprocessor systems?
[ترجمه گوگل]تفاوت بین پردازش چندگانه متقارن و نامتقارن را توضیح دهید سه مزیت و یک معایب سیستم های چند پردازنده ای چیست؟
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین multiprocessing متقارن و نامتقارن را توصیف کنید سه مزیت و یک عیب در سیستم های multiprocessor وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In a multiprocessing environment, the processing time for a thread is related to the availability of system resources and synchronization with other threads.
[ترجمه گوگل]در یک محیط چند پردازشی، زمان پردازش یک رشته به در دسترس بودن منابع سیستم و همگام سازی با موضوعات دیگر مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]در محیط multiprocessing، زمان پردازش برای یک رشته مربوط به در دسترس بودن منابع سیستم و همزمانی با رشته های دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is known as symmetric multiprocessing ( SMP ) support.
[ترجمه گوگل]این به عنوان پشتیبانی متقارن چند پردازشی (SMP) شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این مساله به عنوان پشتیبانی متقارن (SMP شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A software flag, by which processors in a multiprocessing system interrupt each other.
[ترجمه گوگل]یک پرچم نرم افزاری که توسط آن پردازنده ها در یک سیستم چند پردازشی یکدیگر را قطع می کنند
[ترجمه ترگمان]یک مسدود کننده نرم افزار، که در آن پردازنده ها در یک سیستم multiprocessing یکدیگر را قطع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The host servers use symmetric multiprocessing (SMP) and run a SQL relational database management system (RDBMS) on Linux.
[ترجمه گوگل]سرورهای میزبان از چند پردازش متقارن (SMP) استفاده می کنند و یک سیستم مدیریت پایگاه داده رابطه ای SQL (RDBMS) را روی لینوکس اجرا می کنند
[ترجمه ترگمان]سرور میزبان از multiprocessing متقارن (SMP)استفاده می کند و یک سیستم مدیریت پایگاه داده رابطه ای SQL (RDBMS)در لینوکس را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this paper, the hardware supports for symmetric multiprocessing are discussed, the principle, design and implementation of the CD92 multiprocessor interrupt controller are also presented.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، پشتیبانی های سخت افزاری برای چند پردازش متقارن مورد بحث قرار گرفته، اصل، طراحی و اجرای کنترل کننده وقفه چند پردازنده CD92 نیز ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، از پشتیبانی سخت افزار برای multiprocessing متقارن بحث شده است، اصل، طراحی و پیاده سازی کنترل کننده interrupt multiprocessor CD۹۲ نیز ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the implementation, we used the multiprocessing method in QNX to analyze the general flow chart of system, and divided the realization of dual downstream channel into three modules.
[ترجمه گوگل]در پیاده سازی، از روش چند پردازشی در QNX برای تجزیه و تحلیل نمودار جریان کلی سیستم استفاده کردیم و تحقق کانال پایین دستی دوگانه را به سه ماژول تقسیم کردیم
[ترجمه ترگمان]در پیاده سازی، از روش multiprocessing در QNX برای تجزیه و تحلیل نمودار جریان کلی سیستم استفاده کردیم و تحقق کانال دوگانه پایین دست را به سه ماژول تقسیم کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Stratus claims to be the first fault-tolerant system vendor to ship the Unix System V. 4 multiprocessing operating system.
[ترجمه گوگل]Stratus ادعا می کند که اولین فروشنده سیستم مقاوم در برابر خطا است که سیستم عامل چند پردازشی Unix System V 4 را عرضه می کند
[ترجمه ترگمان]Stratus ادعا می کند که اولین فروشنده سیستم تحمل عیب است که سیستم یونیکس V را هدایت می کند ۴ سیستم عامل operating
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bull will lead co-operative development projects for a range of symmetrical multiprocessing systems based on its multi-processing expertise.
[ترجمه گوگل]بول پروژه های توسعه تعاونی را برای طیف وسیعی از سیستم های متقارن چند پردازشی بر اساس تخصص خود در چند پردازش رهبری خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]بول پروژه های توسعه تعاونی را برای طیفی از سیستم های multiprocessing متقارن براساس تخصص چند پردازشی هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چند پردازی (اسم)
multiprocessing

تخصصی

[کامپیوتر] پردازش چند گانه . - پردازش چندگانه به کارگیری بیش از یک cpu در یک سیستم کامپیوتری .
[برق و الکترونیک] پردازش چند گانه محاسبه همزمان یا با فاصله دو یا چند برنامه با یک کامپیوتر .

انگلیسی به انگلیسی

• (computers) ability to carry out more than one process simultaneously; parallel processing, simultaneous use of several computers for processing tasks

پیشنهاد کاربران

multiprocessing ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: چندپردازی
تعریف: پردازش هم زمان با دو یا چند پردازشگر در یک رایانه

بپرس