multinational

/ˌmʌltiˈnæʃənəl//ˌmʌltiˈnæʃənəl/

وابسته به چند ملت، چند ملیتی، چند مردمگانی، (وابسته به شرکت بزرگ که در چند کشور شاخه و کارخانه دارد و یا اشخاصی از چند کشور مالک آن هستند) چند ملیتی، شرکت چند ملیتی

جمله های نمونه

1. shell is a multinational oil company
شل یک شرکت نفتی چند ملیتی است.

2. new york is a multinational city
نیویورک یک شهر چند ملیتی است.

3. germany is a nation-state and china is a multinational state
آلمان کشور یک ملیتی و چین کشور چند ملیتی است.

4. The UN has sent a multinational peace-keeping force.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل یک نیروی چندملیتی حافظ صلح فرستاده است
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل یک نیروی حافظ صلح چند ملیتی اعزام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the mass production era multinational firms tended to centralize their operations.
[ترجمه گوگل]در عصر تولید انبوه، شرکت های چند ملیتی تمایل داشتند تا فعالیت های خود را متمرکز کنند
[ترجمه ترگمان]در دوره تولید انبوه، شرکت های چند ملیتی تمایل به متمرکز کردن عملیات خود داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The industry is dominated by five multinational companies.
[ترجمه گوگل]این صنعت تحت سلطه پنج شرکت چند ملیتی است
[ترجمه ترگمان]این صنعت تحت سلطه پنج شرکت چند ملیتی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The firm was taken over by a multinational consulting firm.
[ترجمه گوگل]این شرکت توسط یک شرکت مشاوره چندملیتی تصاحب شد
[ترجمه ترگمان]شرکت توسط یه شرکت مشاور چند ملیتی دستگیر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The film peeks behind the scenes of a multinational corporation.
[ترجمه گوگل]فیلم در پشت صحنه یک شرکت چند ملیتی نگاه می‌کند
[ترجمه ترگمان]فیلم پشت صحنه یک شرکت چند ملیتی ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The company eventually sold out to a multinational media group.
[ترجمه گوگل]این شرکت در نهایت به یک گروه رسانه ای چند ملیتی فروخته شد
[ترجمه ترگمان]این شرکت در نهایت به یک گروه رسانه ای چند ملیتی فروخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The big six record companies are multinational, and thus can segment the world market into national ones.
[ترجمه گوگل]شش شرکت بزرگ ضبط چند ملیتی هستند و بنابراین می توانند بازار جهانی را به بازارهای ملی تقسیم کنند
[ترجمه ترگمان]شش شرکت ثبت شده بزرگ چند ملیتی هستند و در نتیجه می توانند بازار جهانی را به شرکت های ملی تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He's built up the family firm into a multinational company.
[ترجمه گوگل]او شرکت خانوادگی را به یک شرکت چند ملیتی تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]او شرکت خانوادگی را در یک شرکت چند ملیتی بنا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many multinational companies have substantial operations in this area.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت های چندملیتی فعالیت های قابل توجهی در این زمینه دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت های چندملیتی عملیات های قابل توجهی در این زمینه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Their efforts to exercise collective bargaining power against multinational companies have failed.
[ترجمه گوگل]تلاش های آنها برای اعمال قدرت چانه زنی جمعی علیه شرکت های چند ملیتی شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]تلاش های آن ها برای اعمال قدرت چانه زنی جمعی در برابر شرکت های چند ملیتی، شکست خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He fronts a multinational company.
[ترجمه گوگل]او در مقابل یک شرکت چند ملیتی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]اون یه شرکت چند ملیتی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of many nations; composed of several nationalities; pertaining to a multinational company
organization which is active in or has subsidiaries in many nations
a multinational company has branches in many different countries. adjective here but can also be used as a count noun. e.g. trade in bananas is dominated by three huge food multinationals.
multinational also describes something that involves several different countries.

پیشنهاد کاربران

1. چند ملیتی 2. شرکت چند ملیتی
مثال:
Greens are against multinationals
طرفداران محیط زیست مخالف شرکتهای چند ملیتی هستند.
مثال؛
Apple is a multinational technology company with offices and stores in various countries.
In a discussion about global economics, one might say, “Multinational corporations play a significant role in shaping the global economy. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A business student might study the strategies and challenges faced by multinational companies.

multinationals:چندملیتی
multinational company:کمپانی زنجیره ای
فروشگاه های زنجیره ای
زنجیره ای
چند ملیتی

بپرس