multimedia

/ˌməltiˈmiːdiə//ˌmʌltiˈmiːdiə/

(آمیخته ای از چند رسانه مثلا رادیو و تلویزیون و فیلم برای آموزش یا تبلیغ بازرگانی و غیره) چند رسانه ای

جمله های نمونه

1. Adam raised the issue of multimedia applications and much useful discussion ensued.
[ترجمه گوگل]آدام موضوع برنامه های کاربردی چند رسانه ای را مطرح کرد و بحث های مفید زیادی در جریان بود
[ترجمه ترگمان]ادم مساله کاربردهای چند رسانه ای را مطرح کرد و بحث بسیار مفیدی در این زمینه درگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was an early exponent of multimedia in the classroom.
[ترجمه گوگل]او اولین نماینده چند رسانه ای در کلاس درس بود
[ترجمه ترگمان]او توان چند رسانه ای در کلاس را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The result of this advance to multimedia users will mean higher-quality graphics, extended 3-D animation and enhanced game play.
[ترجمه گوگل]نتیجه این پیشرفت برای کاربران چند رسانه ای به معنای گرافیک با کیفیت بالاتر، انیمیشن سه بعدی توسعه یافته و بازی پیشرفته خواهد بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه این پیشرفت به کاربران چند رسانه ای، به معنی گرافیک با کیفیت بالا، انیمیشن سه بعدی و بازی پیشرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Television is truly a broadcast medium; however, interactive multimedia is anything but that.
[ترجمه گوگل]تلویزیون واقعاً یک رسانه پخش است با این حال، چند رسانه ای تعاملی چیزی جز این است
[ترجمه ترگمان]تلویزیون حقیقتا یک رسانه پخش است؛ با این حال، چند رسانه ای تعاملی چیزی جز این نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This new multimedia thingamajig allows you to discover things on your own through the wondrous use of the hypermedia approach to education.
[ترجمه گوگل]این چیزهای چندرسانه‌ای جدید به شما امکان می‌دهد تا با استفاده شگفت‌انگیز از رویکرد ابررسانه‌ای برای آموزش، چیزهایی را خودتان کشف کنید
[ترجمه ترگمان]این چند رسانه ای جدید به شما این امکان را می دهد که چیزها را از طریق استفاده شگفت انگیز از رویکرد hypermedia به تحصیل کشف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is within reach of most modern multimedia computers, but that power may not be available on older machines.
[ترجمه گوگل]این در دسترس اکثر رایانه‌های چندرسانه‌ای مدرن است، اما ممکن است این نیرو در دستگاه‌های قدیمی‌تر در دسترس نباشد
[ترجمه ترگمان]این در دسترس اغلب کامپیوترهای رسانه ای مدرن قرار دارد، اما این قدرت ممکن است در ماشین های قدیمی تر موجود نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Multimedia is the attempt to make computers behave like television sets, only interactively.
[ترجمه گوگل]چند رسانه ای تلاشی است برای وادار ساختن رایانه ها به رفتاری مانند تلویزیون، فقط به صورت تعاملی
[ترجمه ترگمان]چند رسانه ای تلاشی است برای ساخت کامپیوترها مثل مجموعه های تلویزیونی، فقط به طور متقابل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not all are fully multimedia, although most offer at least some of the main ingredients.
[ترجمه گوگل]همه آنها کاملاً چند رسانه ای نیستند، اگرچه اکثر آنها حداقل برخی از مواد اصلی را ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]همه اینها به طور کامل چند رسانه ای نیستند، اگر چه بیشتر آن ها حداقل برخی از اجزای اصلی را ارایه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In fact, some multimedia Power Macs are now priced below some Wintel machines.
[ترجمه گوگل]در واقع، برخی از پاور مک های چند رسانه ای اکنون قیمتی کمتر از برخی از ماشین های Wintel دارند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، برخی از چند رسانه چند رسانه ای در حال حاضر زیر برخی ماشین های Wintel قیمت گذاری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Multimedia keyboards go a step beyond the ergonomically designed keyboards that hit the market a couple of years ago.
[ترجمه گوگل]صفحه کلیدهای چند رسانه ای یک قدم فراتر از صفحه کلیدهای طراحی شده ارگونومیک هستند که چند سال پیش وارد بازار شدند
[ترجمه ترگمان]keyboards چند رسانه ای یک گام فراتر از صفحه کلید طراحی ergonomically که چند سال پیش بازار را هدف قرار داد، رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In terms of multimedia, however, there is a particular context to be kept in mind.
[ترجمه گوگل]با این حال، از نظر چند رسانه ای، زمینه خاصی وجود دارد که باید در نظر داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، از نظر چند رسانه ای، یک بافت خاص وجود دارد که باید در ذهن نگه داشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The continuing development of multimedia computers suggests that video lessons and video teleconferencing of chess games may not be far off.
[ترجمه گوگل]توسعه مداوم رایانه های چند رسانه ای نشان می دهد که درس های ویدئویی و کنفرانس های ویدئویی از راه دور بازی های شطرنج ممکن است دور از دسترس نباشد
[ترجمه ترگمان]پیشرفت مداوم کامپیوترهای چندرسانه ای نشان می دهد که بازی های ویدیویی و بازی های ویدیویی بازی های شطرنج ممکن است زیاد دور نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Presario 1000, a multimedia notebook computer.
[ترجمه گوگل]Presario 1000، یک کامپیوتر نوت بوک چند رسانه ای
[ترجمه ترگمان]The ۱۰۰۰، یک کامپیوتر نوت چندرسانه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many issues in multimedia involve the interplay between analogue and digital information.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مسائل در چند رسانه ای شامل تعامل بین اطلاعات آنالوگ و دیجیتال است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مسایل در چند رسانه ای شامل فعل و انفعال متقابل بین اطلاعات آنالوگ و دیجیتال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sophisticated graphics and multimedia software for games and educational programs dictate that consumer machines have plenty of muscle.
[ترجمه گوگل]گرافیک های پیچیده و نرم افزارهای چند رسانه ای برای بازی ها و برنامه های آموزشی دیکته می کند که ماشین های مصرف کننده دارای عضلات زیادی باشند
[ترجمه ترگمان]گرافیک پیچیده و نرم افزار چند رسانه ای برای بازی ها و برنامه های آموزشی بر این باورند که دستگاه های مصرف کنندگان قدرت زیادی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] چند رسانه . - چند رسانه ای ترکیب اطلاعات صوتی و تصویری که برای اطلاع رسانی یا سرگرمی ارائه می شود . یک PC چند رسانه ای ( MPC ) دارای یک مانیتور با وضوح بسیار بالا، یک کارت صوتی و یک گرداننده ی CD-ROM است . ترکیب صوت و تصاویر مربوط به آن، استفاده ی فراوانی در بازار نرم افزار آموزشی دارد . این سیستم موجب پیدایش فرهنگنامه ی فوق متن شده است . امروزه نمایش های تجاری می توانند به همراه نمودارها از موزیک، تاثیرات صوتی و انیمیشن استفاده کنند . به دلیل افزایش تقاضای نمایش گرافیکی و انیمیشن پیچیده، یک PC چند رسانه ای نیاز به سخت افزار پیشرفته دارد و یک CD- ROM حجم زیادی از داده ها را برای چند رسانه ای، داشتن یک پردازنده ی 80486 ( یا بالاتر ) و 8 مگابایت RAM است نگاه کنید به hypertext , cd-rom , mpc .
[برق و الکترونیک] چند رسانه ای واژه ای برای بسیاری از انواع رسانه ها که می توانند برای نمایش شنیدن و بعضی برای ارتباط متقابل در کامپیوترهای شخصی ساخته شوند . این رسانه ها شامل تصویر گرافیکهای دو بعدو سه بعدی صدا فکس / مودم، تلفن و یدیوفون می شوند . - چند رسانه ای

انگلیسی به انگلیسی

• incorporation of more than one medium in a presentation; (computers) integration of multiple elements in an application (text, graphics, video, and sound)

پیشنهاد کاربران

چند وری. مانند دانشوری.
چند رسانه ای. چند رسانه.
این کلمه هم فرم noun داره و هم adjective
چند رسانه ای
مثال:
companies trumpeted their enthusiasm for the multimedia revolution
شرکتها شور و اشتیاق خودشان را برای انقلاب چند رسانه ای در بوق و کرنا کردند.
چند رسانه ای
چند رسانه

بپرس