mull over

جمله های نمونه

1. McLaren had been mulling over an idea to make a movie.
[ترجمه گوگل]مک لارن در فکر ساختن یک فیلم بود
[ترجمه ترگمان]مک لارن در حال بررسی یک ایده برای ساخت یک فیلم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's mulling over the proposals before making any changes.
[ترجمه گوگل]او در حال بررسی پیشنهادات قبل از هر گونه تغییر است
[ترجمه ترگمان]او قبل از ایجاد تغییراتی در مورد پیشنهادها فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I've been mulling over what you said last night.
[ترجمه گوگل]من در مورد چیزهایی که دیشب گفتی فکر کردم
[ترجمه ترگمان]من در مورد اون چیزی که دیشب گفتی فکر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He sat there mulling over what he should say.
[ترجمه گوگل]آنجا نشسته بود و در مورد آنچه باید بگوید فکر می کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که به چیزهایی که باید می گفت فکر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The company is mulling over a share offer.
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال بررسی پیشنهاد سهام است
[ترجمه ترگمان]شرکت در حال بررسی یک پیشنهاد مشترک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These classes offer time to mull over and appreciate how many of their worries are a normal part of pregnancy.
[ترجمه گوگل]این کلاس‌ها زمانی را برای فکر کردن و قدردانی از این که بسیاری از نگرانی‌های آن‌ها بخشی طبیعی از بارداری است، ارائه می‌دهند
[ترجمه ترگمان]این کلاس ها زمان را برای بررسی و درک این که چقدر از نگرانی های آن ها بخش عادی بارداری است، ارائه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She mulled over what the object might be.
[ترجمه گوگل]او به این فکر کرد که آن شی ممکن است چیست
[ترجمه ترگمان]به چیزی که ممکن بود فکر کند فکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's mulling over an offer from NBC to star in his own series.
[ترجمه گوگل]او در حال بررسی پیشنهاد NBC برای بازی در سریال خودش است
[ترجمه ترگمان]او در حال بررسی پیشنهادی از NBC به ستاره در مجموعه خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He seemed to have sat for hours mulling over people's recollections of events on Friday.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که او ساعت ها نشسته بود و در مورد خاطرات مردم از رویدادهای روز جمعه فکر می کرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او ساعت ها در خاطره وقایع روز جمعه در ذهن مردم فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Kirov mulled over what he knew of the man thus far.
[ترجمه گوگل]کیروف درباره چیزهایی که تا کنون از این مرد می دانست، فکر کرد
[ترجمه ترگمان]به هر حال فکر می کرد که این مرد تا چه حد از این مرد خبر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Barney appeared to be mulling over what he had just learned; several times he looked searchingly at Melissa across the table.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید که بارنی درباره چیزهایی که تازه یاد گرفته بود فکر می‌کرد چندین بار با جستجوگری به ملیسا آن سوی میز نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که بارنی داره به چیزی که تازه یاد گرفته بود فکر می کرد، چندین بار نگاهی به ملیسا انداخت که روی میز نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On his morning run along the Embankment, Adam mulled over the tasks that still needed to be carried out next.
[ترجمه گوگل]آدام در دویدن صبحگاهی خود در امتداد Embankment به فکر کارهایی بود که هنوز باید در مرحله بعد انجام می شد
[ترجمه ترگمان]در صبح او در امتداد خاکریز، آدام به وظایفی که هنوز باید انجام شود فکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As you mull over your previous partnerships, try thinking about relationship as a verb rather than a noun.
[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد شراکت قبلی خود فکر می کنید، سعی کنید به رابطه به عنوان یک فعل فکر کنید تا یک اسم
[ترجمه ترگمان]همانطور که در مورد شراکت های قبلی خود فکر می کنید، سعی کنید به جای یک اسم به رابطه به عنوان یک فعل فکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The manager needs time to mull over our proposals.
[ترجمه گوگل]مدیر برای بررسی پیشنهادات ما به زمان نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]مدیر برای بررسی پیشنهادها ما به زمان نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• contemplate, think deeply about something

پیشنهاد کاربران

مثال؛
After the meeting, I'll need to mull over the proposal and think about the potential implications before making a decision.
The coach asked her team to mull over the strategy and come up with a plan to counter their opponents' strengths.
...
[مشاهده متن کامل]

As she sat in her garden, she liked to mull over her thoughts and feelings, letting the peaceful surroundings calm her mind.
مترادف ها؛
Ponder
Think deeply
Reflect
Meditate
Contemplate
Ruminate
Chew over

در این فکر بودم
نشخوار کردن ( فکرها، مصیبت ها، گرفتاری ها. . . )
پی بردن
فکر کردن ( به چیزی )
بررسی کردن
Consider
سبک سنگین کردن
فکر کردن قبل از تصمیم. نیاز دارم به پیشنهادتون فکر کنم تا پاسخ بدم!
دو دو تا چار تا کردن
I need a few days to mull things over before I decide
تعمقا فکرکردن
تعمق کردن
تامل کردن
تامل کردن
راه چاره اندیشیدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس