mulatto

/məˈlɑːtoʊ//mjuːˈlætəʊ/

معنی: دو رگه، زاده اروپایی و زنگی
معانی دیگر: کسی که یکی از والدینش سیاه و دیگری سفید پوست باشد: دورگه، یکدش

جمله های نمونه

1. Not bad for a mulatto, an albino and a mosquito.
[ترجمه گوگل]برای یک ملاتو، یک آلبینو و یک پشه بد نیست
[ترجمه ترگمان]برای یک مرد سیاه، یک مرد سفید پوست و یک پشه هم بد نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The mestizos, mulattoes, and whites were brutally murdered as they slept.
[ترجمه گوگل]مستیزوها، مالتوها و سفیدپوستان به طرز وحشیانه ای در هنگام خواب به قتل رسیدند
[ترجمه ترگمان]The، mulattoes و سفیدی که با خشونت به خواب می رفتند، به طرز وحشیانه به قتل رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the mulattoes had one distinct advantage.
[ترجمه گوگل]اما ملاتوها یک مزیت مشخص داشتند
[ترجمه ترگمان]اما mulattoes یک امتیاز متمایز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Although the population is now mainly black or mulatto and young, its rulers form a mainly white gerontocracy.
[ترجمه گوگل]اگر چه جمعیت در حال حاضر عمدتاً سیاهپوست یا مالتو و جوان هستند، حاکمان آن عمدتاً یک ژرونتوکراسی سفیدپوست تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]اگرچه این جمعیت در حال حاضر عمدتا سیاه یا سیاه و جوان است، حاکمان آن یک gerontocracy سفید عمدتا سفید تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The decent mulatto woman whom Eva had caressed so rapturously soon entered.
[ترجمه گوگل]آخوند زنی شایسته که اوا با شور و شوق نوازش کرده بود به زودی وارد شد
[ترجمه ترگمان]آن زن جوان دورگه واقعی که اوا آن همه با شوق و ذوق نوازش کرده بود وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion, the Maraca mulatto can suffer from the same arthropathy as human being, and it is possible to choose the aged as a natural pathologic model.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری، ملاتو ماراکا می تواند از همان آرتروپاتی انسان رنج ببرد و می توان سالخوردگان را به عنوان یک مدل پاتولوژیک طبیعی انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری، این دو رگه رگه رگه می توانند از همان arthropathy به عنوان یک انسان رنج ببرند و این امکان وجود دارد که فرد سالخورده را به عنوان یک مدل pathologic طبیعی انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A mulatto, an albino, a mosquito, my libido, yeah.
[ترجمه گوگل]یک ملاتو، یک آلبینو، یک پشه، میل جنسی من، بله
[ترجمه ترگمان]یک مرد سیاه، یک albino، یک پشه، میل جنسی من، بله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As he is a mulatto person's identity, their lives are plagued by racism.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که او هویت یک فرد مالتو است، زندگی آنها گرفتار نژادپرستی است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که او یک شخصیت دو رگه است، زندگی آن ها از نژاد پرستی دچار اختلال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A mulatto, an albino, a mosquito, my libido.
[ترجمه گوگل]یک ملاتو، یک آلبینو، یک پشه، میل جنسی من
[ترجمه ترگمان]یک مرد سیاه، یک albino، یک پشه، میل جنسی من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She's the mulatto woman who was standing in here a while ago, with her apron to her eyes.
[ترجمه گوگل]او همان زن آخوندی است که چندی پیش در اینجا ایستاده بود و پیش بندش به چشمانش بود
[ترجمه ترگمان]او همان زن دورگه سیاه پوستی است که مدتی پیش در اینجا ایستاده بود و پیش بندش را به چشمان او دوخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dolphus was recorded in the census as "mulatto" – denoting one white and one black parent.
[ترجمه گوگل]دلفوس در سرشماری به عنوان "mulatto" ثبت شد - به معنی یک پدر و مادر سفید و یک سیاه پوست
[ترجمه ترگمان]در سرشماری سال ۲۰۰۰ میلادی، one نفر به عنوان یک پدر سفید و یک پدر سیاه به ثبت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The mulatto maid called Mrs. Lovell Mingott into the hall, and the latter came back in a moment with a frowning brow.
[ترجمه گوگل]خدمتکار آخوند خانم لاول مینگوت را به داخل سالن فراخواند و خانم لاول مینگوت در یک لحظه با ابرویی اخم کرده برگشت
[ترجمه ترگمان]کلفت سیاه، خانم Lovell را صدا زد و وارد سرسرا شد و دومی با قیافه ای درهم کشیده برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The mulatto problem is an interesting aspect in the study of American interracial relationship.
[ترجمه گوگل]مسئله مالتو یک جنبه جالب در مطالعه روابط بین نژادی آمریکایی است
[ترجمه ترگمان]مشکل دو رگه یک جنبه جالب در مطالعه روابط interracial آمریکایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Near the door stood a mulatto woman, evidently a servant in the house, with a timid bearing and an emaciated face pitifully sad and gentle.
[ترجمه گوگل]نزدیک در، زنی ملاط، ظاهراً یک خدمتکار در خانه، با ظاهری ترسو و چهره ای نحیف، غمگین و ملایم، ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]نزدیک در یک زن دورگه سیاه ایستاده بود که ظاهرا پیشخدمتی در خانه ایستاده بود و قیافه ای محجوب و چهره ای نحیف داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دو رگه (اسم)
hybrid, crossover, crossbreed, mongrel, crossbreeding, mulatto, half-blood, half-bred, half-caste

زاده اروپایی و زنگی (اسم)
mulatto

انگلیسی به انگلیسی

• person who is both negro and caucasian

پیشنهاد کاربران

بپرس