mujahedin

جمله های نمونه

1. The barrage was the most devastating in a series of recent rocket attacks on Kabul by the Western-backed mujahedin.
[ترجمه گوگل]این رگبار ویرانگرترین حملات راکتی اخیر مجاهدین تحت حمایت غرب به کابل بود
[ترجمه ترگمان]این سیل بند در مجموعه ای از حملات موشکی اخیر به کابل توسط the تحت حمایت غرب ویرانگر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He and his government colleagues were confident they could hold their own against the mujahedin.
[ترجمه گوگل]او و همکاران دولتی اش مطمئن بودند که می توانند در برابر مجاهدین مقاومت کنند
[ترجمه ترگمان]او و همکاران دولت وی مطمئن بودند که می توانند خود را در برابر mujahedin حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Old hands among the insurgents say it reminds them of 1980s Peshawar, where anti-Soviet mujahedin operated openly with the ISI's blessing and backing.
[ترجمه گوگل]دستان قدیمی در میان شورشیان می گویند که این آنها را به یاد پیشاور دهه 1980 می اندازد، جایی که مجاهدین ضد شوروی آشکارا با برکت و حمایت آی اس آی عمل می کردند
[ترجمه ترگمان]دستانی قدیمی در میان شورشیان می گویند که آن ها را به یاد دهه ۱۹۸۰ پیشاور می اندازد، جایی که mujahedin ضد اتحاد جماهیر شوروی به طور علنی با دعای خیر ISI اداره می شود و از آن ها پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He drafted a report on his return, "just a little note, " he says, "arguing the U. S. should support the mujahedin. "
[ترجمه گوگل]او در مورد بازگشت خود گزارشی را تهیه کرد و می‌گوید: «فقط یک یادداشت کوچک» و استدلال می‌کند که آمریکا باید از مجاهدین حمایت کند
[ترجمه ترگمان]او گزارشی در مورد بازگشت خود تهیه کرد او می گوید: \" فقط یک یادداشت کوچک است \" اس باید از the حمایت کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "He came to the most restricted meetings of the Arab mujahedin," Hanif told Newsweek last week.
[ترجمه گوگل]حنیف هفته گذشته به نیوزویک گفت: «او در محدودترین جلسات مجاهدین عرب آمد
[ترجمه ترگمان]حنیف هفته گذشته به نیوزویک گفت: \"او به دشوارترین جلسات جامعه عرب تبدیل شد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Television stations say just before the first blast in Ahmedabad they had received a 14-page long e-mail warning of an attack from a group calling itself "Indian Mujahedin. "
[ترجمه گوگل]ایستگاه‌های تلویزیونی می‌گویند که درست قبل از اولین انفجار در احمدآباد، ایمیلی 14 صفحه‌ای درباره حمله گروهی که خود را «مجاهدین هند» می‌خواند، دریافت کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]ایستگاه های تلویزیونی، درست قبل از انفجار اول در احمد آباد، یک هشدار پیام کوتاه ۱۴ صفحه ای را مبنی بر حمله گروهی به نام \"مجاهدین هند\" دریافت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Indian police that the crowd gathered to place improvised explosive devices is "Indian Mujahedin" usual attack methods.
[ترجمه گوگل]پلیس هند که جمعیتی برای قرار دادن مواد منفجره دست ساز جمع شده بودند، روش های معمول حمله "مجاهدین هند" است
[ترجمه ترگمان]پلیس هند اعلام کرد که جمعیت جمع شده اند تا دستگاه های انفجاری کارگذاشتنی ایجاد کنند که \"مجاهدین هند\" روش های معمول حمله هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (arabic) holy warriors; military opposition groups which fought against the soviet occupation of afghanistan (1979-89)

پیشنهاد کاربران

بپرس