mugger

/ˈməɡər//ˈmʌɡə/

معنی: غارتگر
معانی دیگر: چاقوکش، کسی که به منظور سرقت دیگران را می زند، جیب زن، دزد کتک زن، (جانورشناسی) ماگر (سوسمار درشت و کم آزار بومی هند و مالزی به نام crocodylus palustris)، مگرویجهندی

جمله های نمونه

1. The mugger had bashed her about.
[ترجمه گوگل]قاتل او را مورد ضرب و شتم قرار داده بود
[ترجمه ترگمان]دزد بهش ضربه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A mugger grabbed her handbag as she was walking across the park.
[ترجمه گوگل]یک دزدگیر کیف دستی او را در حالی که در پارک قدم می زد، گرفت
[ترجمه ترگمان]یک دزد کیف دستی او را که در پارک قدم می زد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The mugger thrust at his victim with a knife.
[ترجمه گوگل]قاتل با چاقو به سمت قربانیش کوبید
[ترجمه ترگمان]دزد با چاقو به قربانیش ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mugger laid to a blind man.
[ترجمه گوگل]قاتل به مردی کور دراز کشید
[ترجمه ترگمان]دزد به یه مرد کور حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And what, I suggested, if a mugger made off with the can?
[ترجمه گوگل]و من پیشنهاد دادم که اگر یک قاتل با قوطی بیرون بیاید چه؟
[ترجمه ترگمان]و من پیشنهاد کردم که اگه یه سارق با بتونه فرار کنه چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The second mugger was black, taller than his accomplice and stocky wearing a bracelet on his wrist.
[ترجمه گوگل]قاتل دوم سیاه‌پوست، قد بلندتر از همدستش و تنومند بود و دستبند روی مچش بسته بود
[ترجمه ترگمان]دزد دوم سیاه پوست بود، قد بلندتر از همدستش و کوتاه قد بود که یک دست بند را روی مچش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A truck driver nabbed the suspected mugger.
[ترجمه گوگل]یک راننده کامیون مظنون به سرقت را دستگیر کرد
[ترجمه ترگمان]یه راننده کامیون مظنون رو گرفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We ran after the mugger as fast as we could, but he got away.
[ترجمه گوگل]تا جایی که می‌توانستیم دنبال قاتل دویدیم، اما او فرار کرد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه تونستیم سریع فرار کردیم اما فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To hugger mugger won't help you.
[ترجمه گوگل]در آغوش گرفتن دزدگیر کمکی به شما نمی کند
[ترجمه ترگمان]به نظر mugger به تو کمکی نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Heaven forbid a mugger interfere with your exercise program.
[ترجمه گوگل]بهشت نکند که یک قاتل در برنامه تمرینی شما دخالت کند
[ترجمه ترگمان]خدا نکنه که یه دزد تو برنامه your دخالت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A mugger tore Sylvia's gold chain from her neck.
[ترجمه گوگل]یک قاتل زنجیر طلای سیلویا را از گردنش پاره کرد
[ترجمه ترگمان]یک دزد، زنجیر طلایی سیلویا را از گردنش پاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The mugger pulled a knife on his victim.
[ترجمه گوگل]قاتل چاقو را روی قربانی خود کشید
[ترجمه ترگمان]دزد چاقو رو روی قربانی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Late one night a mugger wearing a ski mask jumped into the path of a well-dressed man and stuck a gun in his ribs.
[ترجمه گوگل]اواخر یک شب یک دزدگیر با ماسک اسکی به سر راه مردی خوش پوش پرید و تفنگی را در دنده هایش فرو کرد
[ترجمه ترگمان]یک شب، یک دزد لباس اسکی پوشیده بود که در مسیر یک مرد خوش پوش سوار شده بود و تفنگش را در دنده هاش گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Being chased by a mugger is a hair - raising experience.
[ترجمه گوگل]تعقیب و گریز توسط یک قاتل یک تجربه بزرگ کردن مو است
[ترجمه ترگمان]دنبال کردن توسط یک متخصص، یک تجربه بزرگ مو به مو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Late one night in the capital city, a mugger wearing a ski mask jumped into the path of a well-dressed man and stuck a gun in his ribs.
[ترجمه گوگل]اواخر یک شب در پایتخت، یک دزدگیر با ماسک اسکی به سر راه مردی خوش پوش پرید و اسلحه ای را در دنده هایش فرو کرد
[ترجمه ترگمان]اواخر یک شب در شهر پایتخت، یک دزد لباس اسکی پوشیده بود که در مسیر یک مرد خوش پوش سوار شده بود و تفنگش را در دنده هاش گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غارتگر (اسم)
robber, burglar, badman, mugger, plunderer, looter, marauder, freebooter, pirate, spice, cosh boy, depredator, harrier, sandbagger, holdup man, pillager, sacker, snatcher, road agent, spoliator

تخصصی

[] میخ چهار تیغة کفش

انگلیسی به انگلیسی

• robber, attacker; freshwater crocodile of southern asia
a mugger is a person who attacks someone in the street and steals their money; an informal word.

پیشنهاد کاربران

کیف زن. دزد // چاقوکش، کسی که به منظور سرقت دیگران را می زند، جیب زن، دزد کتک زن،
مثال:
A mugger grabbed her handbag as she was walking across the park.
یک کیف زن، کیف دستی او را وقتی داشت از پارک عبور می کرد قاپید.
a person who attacks others to steal their money
جیب بر
a person who attacks and robs another in a public place/ A mugger is a person who commits robbery or theft, typically in a public place and often using force or threats. It refers to someone who targets individuals to steal their belongings.
...
[مشاهده متن کامل]

زور گیر، جیب بر
شخصی است که مرتکب سرقت یا دزدی می شود، معمولاً در مکان های عمومی و اغلب با استفاده از زور یا تهدید.
The mugger snatched my purse and ran away.
I was walking home when a mugger jumped out from behind a bush.
The mugger grabbed my purse and ran off before I could react.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-thief/
زورگیر
خفت گیر
اکثرا با اسلحه سرد یا گرم
جیب بر
خفت گیر
زورگیر

بپرس