mug shot

جمله های نمونه

1. A poster with mug shots of wanted men was on the wall.
[ترجمه گوگل]پوستری با عکس های لیوانی از مردان تحت تعقیب روی دیوار بود
[ترجمه ترگمان]یک پوستر که چند نفر از افراد تحت تعقیب قرار داشتند روی دیوار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Though the records do not include addresses, the mug shots can be revealing.
[ترجمه گوگل]اگرچه سوابق شامل آدرس نمی شود، عکس های لیوان می تواند فاش کننده باشد
[ترجمه ترگمان]اگر چه این رکوردها شامل نشانی ها نیستند، عکس های فنجان را می توان آشکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Son : Don't worry, dad. I'll smile mug shot.
[ترجمه گوگل]پسر: نگران نباش بابا من لبخند شات لیوان
[ترجمه ترگمان] نگران نباش، بابا لبخند می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And yes, the person in the mug shot is wearing a wedding dress.
[ترجمه گوگل]و بله، فردی که در عکس لیوان قرار دارد، لباس عروسی به تن دارد
[ترجمه ترگمان]و بله، کسی که توی لیوان مشروب خورده یه لباس عروسی پوشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was a mug shot of the suspect in today's newspaper.
[ترجمه گوگل]در روزنامه امروز یک گلوله از مظنون منتشر شد
[ترجمه ترگمان]عکسی از مظنون در روزنامه امروز وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lee Harvey Oswald was booked with mug shot number 5401
[ترجمه گوگل]لی هاروی اسوالد با ماگ شات شماره 5401 رزرو شد
[ترجمه ترگمان]لی هاروی اسوالد مورد ضرب گلوله قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This passport picture looks like a mug shot.
[ترجمه نصراله] این عکس پاسپورت شبیه عکس مجرم هاست که پلیس می گیره
|
[ترجمه گوگل]این عکس پاسپورت شبیه یک عکس لیوان است
[ترجمه ترگمان] این عکس پاسپورت، مثل یه گلوله میمونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's like a mug shot.
[ترجمه نصراله] شبیه عکس پلیس از مجرم هاست
|
[ترجمه گوگل]مثل شات لیوان است
[ترجمه ترگمان]مثل یک لیوان مشروب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She didn't ask questions and said she only found out the truth when she saw a Wanted poster with her boyfriend's mug shot.
[ترجمه گوگل]او سوالی نپرسید و گفت که فقط با دیدن یک پوستر تحت تعقیب با عکس لیوان دوست پسرش به حقیقت پی برد
[ترجمه ترگمان]او سوالی نکرد و گفت که فقط حقیقت را فهمید که پوستر تحت تعقیب دوست پسرش را دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Do a lot of veterans look exactly like the mug shot you circulated?
[ترجمه گوگل]آیا بسیاری از کهنه سربازان دقیقاً شبیه لیوانی هستند که پخش کردید؟
[ترجمه ترگمان]خیلی از کهنه سرباز به نظر می آید که دقیقا مثل یک لیوان پیک که به دست زده بودند، چه شکلی بودند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I was shocked to see his mugshot on the front page of the paper.
[ترجمه گوگل]با دیدن عکس او در صفحه اول روزنامه شوکه شدم
[ترجمه ترگمان]از دیدن mugshot در صفحه اول روزنامه شوکه شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Well, seeing my mugshot plastered all over February's scanner review didn't help!
[ترجمه گوگل]خوب، دیدن ماگ شات من که در بررسی اسکنر فوریه گچ شده بود کمکی نکرد!
[ترجمه ترگمان]خب، دیدن mugshot که در سرتاسر ماه فوریه چاپ شده بود، کمک نکرد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I suppose the appeal is not having to wade through pages and pages of people who have clearly used their police mugshot for their profile.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم جذابیت این نیست که در صفحات و صفحات افرادی که به وضوح از عکس پلیسی خود برای نمایه خود استفاده کرده‌اند، جابه‌جا شوید
[ترجمه ترگمان]به نظر من درخواست استیناف نباید از طریق صفحات و صفحات افرادی که به وضوح از mugshot پلیس برای پروفایل خود استفاده کرده اند، به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Women can post their pictures on the contest's website - but only after submitting a police mugshot to prove their background.
[ترجمه گوگل]زنان می توانند تصاویر خود را در وب سایت مسابقه ارسال کنند - اما تنها پس از ارسال عکس پلیس برای اثبات پیشینه خود
[ترجمه ترگمان]زنان می توانند تصاویر خود را بر روی وب سایت این رقابت پست کنند - اما تنها پس از ارسال یک مامور پلیس به منظور اثبات سابقه آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unlike previous ones, the e-passports contain biometric data embedded in a radio-frequency identification (RFID) chip, along with the usual mugshot and optical bar-code.
[ترجمه گوگل]برخلاف گذرنامه‌های قبلی، گذرنامه‌های الکترونیکی حاوی داده‌های بیومتریک تعبیه‌شده در یک تراشه شناسایی فرکانس رادیویی (RFID) همراه با ماگ‌شات معمول و بارکد نوری هستند
[ترجمه ترگمان]برخلاف موارد قبلی، گذرنامه های الکترونیکی شامل داده های بیومتریک که در یک چیپ شناسایی فرکانس رادیویی (RFID)جاسازی می شوند همراه با mugshot معمول و کد نوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] پلان درشت - درشت نما

انگلیسی به انگلیسی

• a mug shot is a photograph taken by the police of a person who has been charged with a crime; an informal expression.
photograph taken of one's face (especially by the police when one is arrested)

پیشنهاد کاربران

a photograph taken by the police of a person who has been charged with a crime
عکسی که توسط پلیس از فردی که به جرمی متهم شده گرفته شده است
A poster with mugshots of wanted men was on the wall.
mug shot
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/mugshot?q=mugshot
معنای دوستمون:
✔️عکس صورت مجرمین ( عکسی که توسط پلیس از افرادی که زندانی یا بازداشت شده اند جهت ثبت در سوابق و پرونده کیفری آن ها گرفته می شود. )
. e. g
Trump in court today, to be charged, finger - printed, have mug shot taken
NDTV. com@
🔴 a photograph of a person's face made for an official purpose, especially police records.
توضیحات ویکی پدیا:
عکس بازداشت یا کارت عکس ( به انگلیسی: Mug Shot ) ‏ اصطلاحی برای عکس پلیس یا بایگانی عکس پلیس است. این عکس به طور معمول از یک فرد پس از دستگیری گرفته می شود. آلفونس برتیلون، افسر پلیس پاریس، مبدع عکس بازداشت بود.
...
[مشاهده متن کامل]

Photographic portrait of a person taken after being arrested
A mug shot or mugshot ( an informal term for police photograph or booking photograph ) is a photographic portrait of a person from the shoulders up, typically taken after a person is arrested. The original purpose of the mug shot was to allow law enforcement to have a photographic record of an arrested individual to allow for identification by victims, the public and investigators. However, in the United States, entrepreneurs have recently begun to monetize these public records via the mug shot publishing industry.
◀️ Mugshot of Abu Bakr al - Baghdadi

عکس بازداشت
عکس بازداشت، عکس کاردکس زندان، عکسی که هنگام ورود به زندان، از زندانیان گرفته می شود
photograph taken of one's face ( especially by the police when one is arrested

عکس پرسنلی

بپرس