mufti

/ˈmʌfti//ˈmʌfti/

(عربی)، مفتی، پیشوای دینی، جامه معمولی برتن کسی که حق داردجامه رسمی بپوشد

جمله های نمونه

1. Soldiers wear mufti on leave, not uniform.
[ترجمه گوگل]سربازان در مرخصی مفتی می پوشند نه یونیفرم
[ترجمه ترگمان]سربازان از مفتی بر روی مرخصی استفاده می کنند، نه یونیفورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Will uniform or mufti be required?
[ترجمه گوگل]آیا لباس فرم یا مفتی لازم است؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است لباس رسمی و یا مفتی مورد نیاز باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Only the occasional sales rep, in his weekend mufti, went past me in his company Cavalier.
[ترجمه گوگل]فقط نماینده فروش گاه به گاه، در مفتی آخر هفته اش، در شرکتش کاوالیر از کنار من گذشت
[ترجمه ترگمان]تنها نماینده فروش گهگاه، در mufti آخر هفته خود، از من در شرکت his عبور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And mufti means a dark suit with a tie.
[ترجمه گوگل]و مفتی به معنای کت و شلوار تیره با کراوات است
[ترجمه ترگمان]و مفتی به معنای یک کت و شلوار تیره با تساوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It consisted of small units which patrolled in mufti in civilian cars.
[ترجمه گوگل]متشکل از واحدهای کوچکی بود که به صورت مفتی در خودروهای غیرنظامی گشت می زدند
[ترجمه ترگمان]این واحد متشکل از واحدهای کوچکی بود که در خودروهای غیرنظامی به گشت زنی می پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Clothes: mufti, plus carnation for groom; small bouquet for bride.
[ترجمه گوگل]لباس: مفتی، به علاوه گل میخک برای داماد دسته گل کوچک برای عروس
[ترجمه ترگمان]لباس ها: مفتی، به اضافه میخک برای داماد؛ دسته گل کوچک برای عروس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The admiral arrived in mufti.
[ترجمه گوگل]دریاسالار با مفتی وارد شد
[ترجمه ترگمان]دریاسالار وارد مفتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Grand Mufti replied that it was his view that everything would come to pass just as the Fuhrer had indicated.
[ترجمه گوگل]مفتی اعظم پاسخ داد که نظر او این است که همه چیز درست همانطور که پیشوا گفته بود اتفاق خواهد افتاد
[ترجمه ترگمان]مفتی اعظم پاسخ داد که این دیدگاه او است که همه چیز درست همان طور که پیشوا نشان داده بود، اتفاق خواهد افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Grand Mufti thanked him for it and stated in conclusion that he was taking his leave from the Fuhrer in full confidence and with reiterated thanks for the interest shown in the Arab cause.
[ترجمه گوگل]مفتی اعظم از او تشکر کرد و در پایان اظهار داشت که با اطمینان کامل و با تشکر مجدد از علاقه نشان داده شده به موضوع عربی، مرخصی خود را از پیشوا می گیرد
[ترجمه ترگمان]مفتی اعظم از او به خاطر آن تشکر کرد و در پایان اظهار داشت که او با اطمینان کامل از پیشوا وداع می کند و به خاطر منافع نشان داده شده در نهضت عرب تکرار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mohammed al-Qubaisi, Dubai's grand mufti, said of Bin Laden's burial: "They can say they buried him at sea, but they cannot say they did it according to Islam.
[ترجمه گوگل]محمد القبیسی، مفتی اعظم دبی، درباره دفن بن لادن گفت: «آنها می توانند بگویند که او را در دریا دفن کرده اند، اما نمی توانند بگویند که این کار را طبق اسلام انجام داده اند
[ترجمه ترگمان]محمد al، مفتی اعظم دبی، درباره دفن بن لادن گفت: \" آن ها می توانند بگویند که او را در دریا دفن کرده اند، اما آن ها نمی توانند بگویند که این کار را براساس اسلام انجام داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cleric, Grand Mufti Ahmad Badreddine Hassoun, is considered a close supporter of Assad's regime and has echoed its claims that the unrest in Syria is the result of a foreign conspiracy.
[ترجمه گوگل]روحانی، مفتی اعظم احمد بدرالدین حسون، یکی از حامیان نزدیک رژیم اسد به شمار می رود و ادعاهای آن را تکرار کرده است که ناآرامی ها در سوریه نتیجه یک توطئه خارجی است
[ترجمه ترگمان]روحانی بزرگ، احمد Badreddine حسون، یکی از حامیان نزدیک رژیم اسد محسوب می شود و ادعاهای خود مبنی بر اینکه ناآرامی در سوریه نتیجه یک توطئه خارجی است را منعکس کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Grand Mufti began by thanking the Fuhrer for the great honor he had bestowed by receiving him.
[ترجمه گوگل]مفتی اعظم با تشکر از پیشوا به خاطر افتخار بزرگی که با پذیرایی از او عطا کرده بود، شروع کرد
[ترجمه ترگمان]استاد بزرگ با تشکر از Fuhrer به خاطر افتخاری بزرگ که با دریافت او به آن بخشیده بود، شروع به تشکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Grand Mufti, Shaikh Ahmed bin Hamad Al Khalili exhorted Muslims to be pious and obey Allah the Almighty.
[ترجمه گوگل]مفتی اعظم شیخ احمد بن حمد آل خلیلی مسلمانان را به تقوا و اطاعت از خداوند متعال توصیه کرد
[ترجمه ترگمان]شیخ بزرگ، شیخ احمد بن عبدالعزیز، مسلمانان را تشویق کرد که مومن باشند و از خدای متعال اطاعت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Another participant, the Grand Mufti of Egypt, is by comparison a trailblazer.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از شرکت کنندگان، مفتی اعظم مصر، در مقایسه یک پیشگام است
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از شرکت کنندگان، مفتی اعظم مصر، با مقایسه یک trailblazer است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• civilian dress; interpreter of muslim law

پیشنهاد کاربران

بپرس