1. Place the baking sheet under the muffin pan to catch the drips.
[ترجمه گوگل]ورقه پخت را زیر قالب مافین قرار دهید تا چکه های آن گرفته شود
[ترجمه ترگمان]ورقه پخت را زیر the قرار دهید تا قطرات آب چکه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ورقه پخت را زیر the قرار دهید تا قطرات آب چکه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A blueberry muffin should be bursting with blueberries, an apple muffin heavy with apples.
[ترجمه گوگل]مافین بلوبری باید پر از زغال اخته باشد، مافین سیب پر از سیب
[ترجمه ترگمان]یک کیک زغال آخته باید با زغال آخته شده باشد، کیک سیب با سیب بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک کیک زغال آخته باید با زغال آخته شده باشد، کیک سیب با سیب بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Add the blueberries and fill prepared muffin pans above the rim of the cups.
[ترجمه گوگل]زغال اخته ها را اضافه کنید و قالب های آماده مافین را بالای لبه فنجان ها پر کنید
[ترجمه ترگمان]زغال آخته را اضافه کنید و pans های تهیه شده از کیک را در بالای لبه فنجان ها پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زغال آخته را اضافه کنید و pans های تهیه شده از کیک را در بالای لبه فنجان ها پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Spoon the mixture into 10 deep muffin cases.
[ترجمه گوگل]مخلوط را در 10 ظرف مافین عمیق بریزید
[ترجمه ترگمان]این مخلوط را به ۱۰ مورد در گوشت تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مخلوط را به ۱۰ مورد در گوشت تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Muffin galloped to the door and started undoing the bolts with her teeth.
[ترجمه گوگل]مافین به سمت در رفت و با دندان شروع به باز کردن پیچ و مهره ها کرد
[ترجمه ترگمان]مافین به طرف در دوید و پیچ ها را با دندان هایش بیرون ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مافین به طرف در دوید و پیچ ها را با دندان هایش بیرون ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then Mr Mitchell the muffin man came to the rescue.
[ترجمه گوگل]سپس آقای میچل مرد کلوچه به کمک آمد
[ترجمه ترگمان]بعدش آقای \"میچل\"، اون مرد کلوچه اومد تا نجات پیدا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعدش آقای \"میچل\"، اون مرد کلوچه اومد تا نجات پیدا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Items such as dry soup and muffin mixes or refrigerated bread sticks can prevent a mealtime crisis.
[ترجمه گوگل]مواردی مانند سوپ خشک و مخلوط مافین یا چوب نان در یخچال می توانند از بحران زمان صرف غذا جلوگیری کنند
[ترجمه ترگمان]مواردی مانند سوپ خشک و کلوچه و یا چوب های خنک کننده در یخچال می تواند از بحران غذا خوردن جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مواردی مانند سوپ خشک و کلوچه و یا چوب های خنک کننده در یخچال می تواند از بحران غذا خوردن جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Most people rarely consider the savory muffin, served as a bread course with entrees.
[ترجمه گوگل]اکثر مردم به ندرت مافین مرزه را که به عنوان یک غذای نان با خوراکی سرو می شود، در نظر می گیرند
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم به ندرت کیک خوش مزه را در نظر می گیرند و به عنوان یک دوره نان با entrees سرو کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم به ندرت کیک خوش مزه را در نظر می گیرند و به عنوان یک دوره نان با entrees سرو کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Push the center of the center muffin and see if it springs back.
[ترجمه گوگل]مرکز مافین مرکزی را فشار دهید و ببینید که آیا به عقب برمی گردد یا خیر
[ترجمه ترگمان]مرکز of را فشار دهید و ببینید که آیا فنر باز می شود یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرکز of را فشار دهید و ببینید که آیا فنر باز می شود یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. One of the ways to keep a muffin moist is to not skimp on fruit or liquid.
[ترجمه گوگل]یکی از راههای مرطوب نگه داشتن مافین این است که میوه یا مایعات را کم نکنید
[ترجمه ترگمان]یکی از راه هایی که باید یک کلوچه را مرطوب نگه دارید این است که از میوه و یا مایع استفاده نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از راه هایی که باید یک کلوچه را مرطوب نگه دارید این است که از میوه و یا مایع استفاده نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The muffin is tasteless, being a very poor substitute for bread, which is served on the Continent.
[ترجمه گوگل]مافین بی مزه است و جایگزین بسیار ضعیفی برای نان است که در قاره سرو می شود
[ترجمه ترگمان]The بی مزه است و یک جایگزین بسیار فقیر برای نان است، که در قاره اروپا خدمت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The بی مزه است و یک جایگزین بسیار فقیر برای نان است، که در قاره اروپا خدمت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Fill the muffin cups about half full.
[ترجمه گوگل]فنجان های مافین را تقریباً نصف پر کنید
[ترجمه ترگمان]فنجان ها را تقریبا نصف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فنجان ها را تقریبا نصف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Fill the muffin cups only to the top of pan; do not overfill.
[ترجمه گوگل]فنجان های مافین را فقط تا بالای تابه پر کنید زیادی پر نکنید
[ترجمه ترگمان]فنجان ها را فقط تا بالای ماهی تابه پر کنید؛ بیش از اندازه سرریز نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فنجان ها را فقط تا بالای ماهی تابه پر کنید؛ بیش از اندازه سرریز نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Just the opposite is true with cake, muffin or quick-bread recipes where too much gluten will toughen the finished product.
[ترجمه گوگل]دقیقا برعکس در مورد کیک، کلوچه یا نان سریع که گلوتن زیاد باعث سفت شدن محصول نهایی می شود صادق است
[ترجمه ترگمان]درست عکس آن درست است با دستور پخت نان، کیک یا دستور العمل های سریع که در آن بیش از حد گلوتن محصول نهایی را تشدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درست عکس آن درست است با دستور پخت نان، کیک یا دستور العمل های سریع که در آن بیش از حد گلوتن محصول نهایی را تشدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In the winter, a muffin man's baize-covered tray was laden mainly with crumpets.
[ترجمه گوگل]در زمستان، سینی پوشیده شده با بیز یک مرد کلوچه عمدتاً مملو از کرومپت بود
[ترجمه ترگمان]در زمستان، یک سینی حلبی که روی میز چیده شده بود، عمدتا با بیسکوییت و بیسکوییت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در زمستان، یک سینی حلبی که روی میز چیده شده بود، عمدتا با بیسکوییت و بیسکوییت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید