معنی: خیط و پیت کردن، سردواندن
معانی دیگر: بد انجام دادن، خیطی بالا آوردن، افتضاح کردن، گند بالا آوردن، (دستکش لوله مانند از پشم یا خز که دو دست را از دو طرف داخل آن می کنند) دست گرم کن، ماف، (برخی پرندگان) پرهای پرپشت پاها یا دو طرف سر، (برخی بازی های ورزشی) درست نگرفتن گوی و افتادن آن، از دست دادن توپ، بد بازی کردن، (ورزش) توپ را از دست دادن، (هنگام سعی در گرفتن گوی در هوا) آن را انداختن، دست پوش، دست گرم کن، بدبازیکن، ناشی