muenster

/ˈmjuːnstər//ˈmjuːnstə/

معنی: پنیر مونستر
معانی دیگر: پنیر مونستر (زرد رنگ و نرم و دارای طعم ملایم)

جمله های نمونه

1. I recommend two kinds of cheese for an extra tasty sandwich (muenster and cheddar is my favorite combo).
[ترجمه گوگل]من دو نوع پنیر را برای یک ساندویچ خوشمزه پیشنهاد می کنم (مونستر و چدار ترکیب مورد علاقه من است)
[ترجمه ترگمان]من دو نوع پنیر برای یک ساندویچ خوش مزه اضافی توصیه می کنم (muenster و چدار combo مورد علاقه من است)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A University of Muenster team drew up a marsupial family tree based on DNA.
[ترجمه گوگل]تیمی از دانشگاه مونستر یک درخت خانوادگی کیسه دار را بر اساس DNA ترسیم کردند
[ترجمه ترگمان]یک تیم از دانشگاه Muenster یک درخت خانوادگی marsupial را براساس DNA تشکیل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I found he liked, but I cannot tell Muenster, reason to study hard.
[ترجمه گوگل]متوجه شدم که او دوست دارد، اما نمی توانم به مونستر دلیلی برای مطالعه سخت بگویم
[ترجمه ترگمان]پیدا کردم که دوست دارد، اما من نمی توانم به او بگویم، دلیل اینکه سخت درس بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Muenster officials said that under international rules[sentence dictionary], the pilot should have radioed an accident report immediately.
[ترجمه گوگل]مقامات مونستر گفتند که طبق قوانین بین المللی [فرهنگ جملات]، خلبان باید فوراً گزارش تصادف را از طریق رادیو ارسال می کرد
[ترجمه ترگمان]مقامات Muenster گفتند که تحت قوانین بین المللی [ فرهنگ لغت حکم ]، خلبان باید فورا گزارش تصادفی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. June 20, 2005: The Muenster Higher administrative court (Germany) reaffirms that the data from the rat feeding study shall be given to Greenpeace.
[ترجمه گوگل]20 ژوئن 2005: دادگاه عالی اداری Muenster (آلمان) مجدداً تأیید کرد که داده‌های حاصل از مطالعه تغذیه موش باید به Greenpeace داده شود
[ترجمه ترگمان]۲۰ ژوئن ۲۰۰۵: دادگاه عالی Muenster (آلمان)تایید می کند که داده های مطالعه تغذیه موش باید به سبز داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The 34-year-old financial advisor, from Muenster, named only as Stefan G, was arrested at Antalya airport after security guards found a bag of stones in his suitcase.
[ترجمه گوگل]این مشاور مالی 34 ساله اهل مونستر که تنها به نام استفان جی نامیده می شود، در فرودگاه آنتالیا پس از اینکه ماموران امنیتی کیسه ای از سنگ را در چمدان او پیدا کردند، دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]مشاور مالی ۳۴ ساله از Muenster به نام استفان جی، پس از اینکه نگهبانان امنیتی یک کیسه سنگ در چمدانش پیدا کردند، در فرودگاه آنتالیا دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A court in the northwestern German city of Muenster has banned a man from tattooing his pony with the logo of British rock band the Rolling Stones.
[ترجمه گوگل]دادگاهی در شهر مونستر در شمال غربی آلمان مردی را از خالکوبی اسب خود با آرم گروه راک بریتانیایی رولینگ استونز منع کرد
[ترجمه ترگمان]یک دادگاه در شهر آلمانی northwestern آلمان یک مرد را از خال کوبی pony خود با آرم گروه راک بریتانیایی رولینگ استون منع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Petra welcomes her "partner, " a swan-shaped pedal boat, at a small lake at a zoo in Muenster, Germany, on March 2007 .
[ترجمه گوگل]پترا در مارس 2007 از شریک زندگی خود، یک قایق پدالی به شکل قو، در یک دریاچه کوچک در باغ وحشی در مونستر آلمان استقبال می کند
[ترجمه ترگمان]پتراکوتس در مارس سال ۲۰۰۷ در یک دریاچه کوچک در یک باغ وحش در Muenster، آلمان، از \"شریک\" خود استقبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We were able to provide the data in record time to University Hospital Muenster.
[ترجمه گوگل]ما توانستیم داده ها را در زمان بی سابقه ای در اختیار بیمارستان دانشگاه مونستر قرار دهیم
[ترجمه ترگمان]ما قادر بودیم اطلاعات را در زمان ثبت به بیمارستان دانشگاه Muenster ارایه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A sensational "feast" for eyes, ears, hearts and souls at the Bern Muenster. Combination of light, shadow, body movement, organ music and holy atmosphere. Great experience for Easter!
[ترجمه گوگل]یک "ضیافت" هیجان انگیز برای چشم ها، گوش ها، قلب ها و روح ها در Bern Muenster ترکیبی از نور، سایه، حرکت بدن، موسیقی ارگ و فضای مقدس تجربه عالی برای عید پاک!
[ترجمه ترگمان]جشنی مهیج برای چشم، گوش ها، قلب ها و جان ها در برن Muenster ترکیبی از نور، سایه، حرکت بدن، موسیقی ارگ و جو مقدس تجربه عالی برای عید پاک!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gana, a mother gorilla, holds her young baby in their enclosure at the zoo in the western German city of Muenster.
[ترجمه گوگل]گانا، یک گوریل مادر، نوزاد خردسال خود را در محوطه باغ وحشی در شهر مونستر در غرب آلمان نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]Gana، یک گوریل مادر بچه را در enclosure در zoo در باغ وحش شهر آلمان غربی نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gana, a mother gorilla, holds her young baby in their enclosure at the zoo in the western German city of Muenster. The baby, named Claudia, was born a day earlier at the zoo.
[ترجمه گوگل]گانا، یک گوریل مادر، نوزاد خردسال خود را در محوطه باغ وحشی در شهر مونستر در غرب آلمان نگه می دارد این نوزاد که کلودیا نام دارد یک روز قبل در باغ وحش به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]Gana، یک گوریل مادر، نوزاد جوانش را در جایگاه خود در باغ وحش شهر غربی Muenster واقع در غرب آلمان نگهداری می کند نوزاد به نام کلودیا یک روز قبل در باغ وحش به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پنیر مونستر (اسم)
muenster

انگلیسی به انگلیسی

• type of semi-soft cheese

پیشنهاد کاربران

بپرس