آبرو، حیثیت، شرف، عِرض، قدر، و منزلت بر باد رفته یا از دست رفته؛ بی اعتبار شدن؛ بی آبرو شدن
Example 1: 👇
Whether he's innocent or not, some of the mud has stuck.
چه بیگناه باشد چه نباشد، دیگر بی اعتبار شده است ( آبرویش از دست رفته است )
... [مشاهده متن کامل]
Example 2: 👇
My family, colleagues, friends are all gone if that mud sticks.
خانواده ، همکاران، و دوستانم همه از بین میرن، اگه بی آبرو بشم.
Example 3: 👇
GRAHAM: A Nasty business. I don't wonder Richard Amory is upset. The papers will make the most of this man's friendship with his wife. And mud sticks Monsieur Poirot, mud sticks! Poor lady! She was probably wholly innocent. The man made her acquaintance in some plausible way. They're astonishingly clever these foreigners. Of course, I suppose I shouldn't be talking this way, as though the thing where foregone conclusion but what else is one to think?
POIROT: It leaps to the eye, eh?
* Black Coffee - a play by Agatha Christie
گراهام: یک کار کثیف. من تعجب نمی کنم ریچارد آموری ناراحت باشه. روزنامه ها از دوستی مرد [خارجی] با همسرش نهایت استفاده را خواهند برد. و اعتبار و آبروی از دست رفته، مسیو پوآرو، بی آبرویی! خانم بیچاره! او احتمالاً کاملاً بی گناه بوده. مرد [خارجی] به روشی مقبول با او آشنا شده. این خارجی ها به طرز حیرت آوری باهوش هستند. البته، گمان می کنم که نباید این طور صحبت کنم، انگار که نتیجه از قبل قطعی شده، اما به چه چیز دیگه ای میشه فکر کرد؟
پوآرو: به چشم میاد، نه؟
* گفتگوی انتخابی: نمایشنامه ی #قهوه ی تلخ، # اثر آگاتا کریستی
چه بیگناه باشد چه نباشد، دیگر بی اعتبار شده است ( آبرویش از دست رفته است )
... [مشاهده متن کامل]
خانواده ، همکاران، و دوستانم همه از بین میرن، اگه بی آبرو بشم.
گراهام: یک کار کثیف. من تعجب نمی کنم ریچارد آموری ناراحت باشه. روزنامه ها از دوستی مرد [خارجی] با همسرش نهایت استفاده را خواهند برد. و اعتبار و آبروی از دست رفته، مسیو پوآرو، بی آبرویی! خانم بیچاره! او احتمالاً کاملاً بی گناه بوده. مرد [خارجی] به روشی مقبول با او آشنا شده. این خارجی ها به طرز حیرت آوری باهوش هستند. البته، گمان می کنم که نباید این طور صحبت کنم، انگار که نتیجه از قبل قطعی شده، اما به چه چیز دیگه ای میشه فکر کرد؟
پوآرو: به چشم میاد، نه؟
* گفتگوی انتخابی: نمایشنامه ی #قهوه ی تلخ، # اثر آگاتا کریستی
نکبتی به آدم زود می چسبد
مفهومش اینه که اگه یه شایعه بد راجع به کسی پخش بشه، حتی اگه بعدا معلوم بشه که واقعیت نداشته، هیچ وقت کسی یادش نمیره.
منبع: Oxford Idioms and Phrasal Verbs Advanced
منبع: Oxford Idioms and Phrasal Verbs Advanced
اعتبار خدشه دار شده
وجهه ی خر اب شده
وجهه ی خر اب شده