mucous membrane

/ˈmjuːkəsˈmemˌbren//ˈmjuːkəsˈmembreɪn/

معنی: مخاط
معانی دیگر: (کالبد شناسی) شامه ی مخاطی، غشای مخاطی، بچ

جمله های نمونه

1. Swollen mucous membranes, red and enlarged blood vessels; inflammation of all the tissues of the eye.
[ترجمه گوگل]غشاهای مخاطی متورم، رگ های خونی قرمز و بزرگ شده؛ التهاب تمام بافت های چشم
[ترجمه ترگمان]Swollen غشا مخاطی، رگ های خونی قرمز و بزرگ، التهاب تمام بافت های چشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ulcers of mucous membranes can be deep as if punched out.
[ترجمه گوگل]زخم های غشاهای مخاطی می توانند عمیق باشند که گویی بیرون زده شده باشند
[ترجمه ترگمان]ظهور غشا مخاطی می تواند عمیق و عمیق باشد، گویی که به آن ها ضربه زده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is also important to check the mucous membranes and lips for signs of cyanosis.
[ترجمه گوگل]همچنین مهم است که غشاهای مخاطی و لب ها را برای علائم سیانوز بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]هم چنین مهم است که غشا مخاطی و لب هایش را برای نشانه های of چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dry mucous membranes; dry or coated tongue with a red triangular tip. Cold drinks can bring on chilliness or cough.
[ترجمه گوگل]غشاهای مخاطی خشک؛ زبان خشک یا پوشیده شده با نوک مثلثی قرمز نوشیدنی های سرد می توانند باعث سردی یا سرفه شوند
[ترجمه ترگمان]غشا مخاطی خشک، زبان خشک یا پوشیده شده با نوک مثلثی قرمز نوشیدنی های سرد می تواند on یا سرفه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Chemical warfare directly into mucous membranes is just part of what activists face in Humboldt.
[ترجمه گوگل]جنگ شیمیایی مستقیماً در غشاهای مخاطی تنها بخشی از آنچه فعالان در هومبولت با آن روبرو هستند است
[ترجمه ترگمان]جنگ شیمیایی به طور مستقیم به غشا مخاطی عمل می کند و بخشی از آن چیزی است که فعالان در Humboldt با آن مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is a tendency for mucous membranes to ulcerate and the ulcers to spread.
[ترجمه گوگل]تمایل به زخم شدن غشاهای مخاطی و گسترش زخم ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گرایشی به غشاهای مخاطی به ulcerate و the برای انتشار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. MethodsThe sex chromatin in the cells of buccal mucous membrane of the 2 784 patients with mental disorders were examined by using a blinding and random way.
[ترجمه گوگل]روش‌ها کروماتین جنسی در سلول‌های غشای مخاطی باکال 2784 بیمار مبتلا به اختلالات روانی با استفاده از روش کور و تصادفی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک روش کور کننده کور کننده، chromatin جنسی در سلول های غشا مخاطی [ ۲ ] ۷۸۴ - ۲ بیمار با اختلالات روانی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But because atrophy of gastric mucous membrane is mixed inside of factor secrete irreclaimable normal, cause cure is those who last, all one's life, otherwise anaemia will still have a relapse.
[ترجمه گوگل]اما چون آتروفی غشای مخاطی معده در داخل فاکتورهای طبیعی غیرقابل اصلاح مخلوط می‌شود، علاج آن کسانی هستند که تا آخر عمر باقی می‌مانند، در غیر این صورت کم خونی باز هم عود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اما به این دلیل که لاغر شدن غشا مخاطی به شکل طبیعی ترشح می شود و عامل درمان آن افرادی است که در تمام طول عمر بیمار باقی می مانند، در غیر این صورت کم خونی هنوز عود خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The wall of intestine consists of mucous membrane, tunica muscularis and serous membrane.
[ترجمه گوگل]دیواره روده از غشای مخاطی، ماهیچه ای تونیکا و غشای سروزی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]دیواره روده از غشا مخاطی، غشا muscularis muscularis و غشا serous تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The buccal frenum is also a fold of mucous membrane, but varies in shape from a single fold to a broad fan.
[ترجمه گوگل]فرنوم باکال نیز یک چین از غشای مخاطی است، اما شکل آن از یک چین منفرد تا یک فن پهن متفاوت است
[ترجمه ترگمان]The buccal نیز بخشی از غشا مخاطی است، اما به شکل یک تا یک پنکه بزرگ متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Inflammation of the mucous membrane of the stomach and intestines.
[ترجمه گوگل]التهاب غشای مخاطی معده و روده
[ترجمه ترگمان]التهاب غشا مخاطی معده و روده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Direct contact is most likely to lead to infection of the skin, conjunctiva or mucous membrane.
[ترجمه گوگل]تماس مستقیم به احتمال زیاد منجر به عفونت پوست، ملتحمه یا غشای مخاطی می شود
[ترجمه ترگمان]ارتباط مستقیم به احتمال زیاد منجر به عفونت پوست، conjunctiva یا غشا مخاطی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There may be a generalized rash, widespread lymphadenopathy, and mucous membrane lesions.
[ترجمه گوگل]ممکن است بثورات عمومی، لنفادنوپاتی گسترده و ضایعات غشای مخاطی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است گرفتگی کلی، lymphadenopathy گسترده و ضایعات غشا مخاطی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I opened my mouth and felt the scalds on the mucous membrane inside my throat.
[ترجمه گوگل]دهانم را باز کردم و جوش ها را روی غشای مخاطی داخل گلویم احساس کردم
[ترجمه ترگمان]دهانم را باز کردم و احساس کردم که مخاط مخاط درون گلویم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مخاط (اسم)
mucous membrane

انگلیسی به انگلیسی

• membrane in the body that secretes lubricating material

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] غشای مخاطی: غشای داخلی مجاری و حفرات بدن

بپرس