moxibustion


سوزاندن موکسا روی پوست بدن (به منظور درمان)

جمله های نمونه

1. These results suggest that moxibustion treatment adjusts metabolism of blood lipoid, corrects the morbid state of phlegm, and reduces the lipoid.
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می‌دهد که درمان موکسی‌بشن متابولیسم لیپوئید خون را تنظیم می‌کند، حالت مرضی بلغم را اصلاح می‌کند و لیپوئید را کاهش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان می دهند که درمان moxibustion متابولیسم of های خون را تنظیم می کند، وضعیت بیمارگونه خلط را اصلاح می کند و the را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In addition, acupuncture and moxibustion, external packing points, acupoints injection, dietary therapy and aromatherapy for pregnancy morning sickness also had correlatively description.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، طب سوزنی و moxibustion، نقاط بسته بندی خارجی، تزریق نقاط طب سوزنی، رژیم درمانی و رایحه درمانی برای تهوع صبحگاهی بارداری نیز توصیف همبستگی داشتند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، طب سوزنی و moxibustion، نقاط بسته بندی خارجی، تزریق طب سوزنی، درمان رژیم غذایی و aromatherapy برای بیماری صبح حاملگی، توصیف correlatively داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The development of acu - moxibustion in treating allergic rhinitis ( AR ) in recent years was reviewed.
[ترجمه گوگل]توسعه acu-moxibustion در درمان رینیت آلرژیک (AR) در سال‌های اخیر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]توسعه of - moxibustion در درمان درده ای آلرژی (AR)در سال های اخیر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Object: to reveal brain protective mechanism of moxibustion preconditioning, break fresh ground for cerebrovascular disease.
[ترجمه گوگل]هدف: برای آشکار کردن مکانیسم محافظتی مغز از پیش‌شرطی‌سازی موکسی‌باسشن، ایجاد زمینه‌های تازه برای بیماری‌های عروق مغزی
[ترجمه ترگمان]شی: برای آشکار کردن مکانیسم حفاظت از مغز of preconditioning، زمین تازه برای بیماری cerebrovascular را بشکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its content may include needling skills, moxibustion methods, ear needling, head and skin needling, wrist and ankle needling, and acu-point treatment technology.
[ترجمه گوگل]محتوای آن ممکن است شامل مهارت‌های سوزن‌زنی، روش‌های موکسی‌بشن، سوزن‌زنی گوش، سوزن‌زنی سر و پوست، سوزن زدن مچ و مچ پا، و فناوری درمان نقطه‌ای باشد
[ترجمه ترگمان]محتوای آن ممکن است شامل مهارت های needling، روش های moxibustion، گوش ها، head پوستی، مچ و مچ پا، مچ و مچ پا و تکنولوژی درمان نقطه ای باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion: Moxibustion and rehabilitation therapy has a similar effect with estrin replacement therapy, like the effect of endogenous hormone.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: درمان موکسی‌باسشن و توانبخشی اثری مشابه با درمان جایگزینی استرین دارد، مانند اثر هورمون درون‌زا
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: درمان Moxibustion و توان بخشی تاثیر مشابهی با درمان جایگزینی estrin، مانند اثر هورمون endogenous دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion The cake-separated moxibustion is a better therapy for Hashimoto's disease.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری موکسی باشن جدا شده از کیک، درمان بهتری برای بیماری هاشیموتو است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری moxibustion جدا شده از کیک درمان بهتری برای بیماری Hashimoto است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective: To contrast the therapeutic effect of moxibustion and estrin replacement therapy on postmenopausal osteoporosis(PMO).
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثر درمانی موکسی‌باسشن و درمان جایگزینی استرین بر پوکی استخوان پس از یائسگی (PMO)
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مقایسه اثر درمانی of و درمان جایگزینی estrin در postmenopausal پوکی استخوان (PMO)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion Point-through-point acupuncture plus ginger moxibustion has a better effect than warm needling in treating genual osteoarthritis.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری طب سوزنی نقطه از طریق نقطه به همراه موکسی‌باشن زنجبیل تأثیر بهتری نسبت به سوزن گرم در درمان استئوآرتریت واقعی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری طب سوزنی نقطه به نقطه به علاوه زنجبیل moxibustion اثر بهتری نسبت به needling گرم در درمان آرتروز genual دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the present paper, diathermal moxibustion and folk traditional moxibustion methods in Japan are introduced and moxibustion methods between China and Japan are preliminarily compared.
[ترجمه گوگل]در مقاله حاضر، روش‌های موکسی‌باسشن دی‌ترمال و روش‌های اختلاط سنتی عامیانه در ژاپن معرفی شده‌اند و روش‌های موکسی‌باسشن بین چین و ژاپن به طور مقدماتی مقایسه شده‌اند
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، diathermal moxibustion و روش های سنتی moxibustion در ژاپن معرفی شده اند و روش های moxibustion بین چین و ژاپن در مقایسه با یکدیگر مقایسه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aphonia can be seen frequently. Traditional Chinese medicine, especially Acupuncture and moxibustion, Manipulation have shown their unique characters in treating aphonia in recent years.
[ترجمه گوگل]آفونیا اغلب دیده می شود طب سنتی چینی، به ویژه طب سوزنی و موکسی‌بشن، دستکاری در سال‌های اخیر ویژگی‌های منحصر به فرد خود را در درمان آفونیا نشان داده‌اند
[ترجمه ترگمان]Aphonia را می توان به طور مرتب مشاهده کرد طب سنتی چینی، به ویژه طب سوزنی و طب سوزنی، دستکاری کرده اند که شخصیت های منحصر به فرد خود را در درمان aphonia در سال های اخیر نشان داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective: To objective curative effect of acupuncture, massage and moxibustion in facial neuritis of children.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمانی عینی طب سوزنی، ماساژ و موکسی‌باشن در نوریت صورت کودکان
[ترجمه ترگمان]هدف: استفاده از طب سوزنی، ماساژ و moxibustion در حالات چهره کودکان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To compare the therapeutic effects of acupuncture and moxibustion and acupoint injection on hyperemesis gravidarum, and to search for a more effective method for treatment of the disease.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثرات درمانی طب سوزنی و موکسی‌بشن و تزریق نقطه طب سوزنی بر استفراغ باروری و جستجوی روش مؤثرتری برای درمان این بیماری
[ترجمه ترگمان]هدف برای مقایسه اثرات درمانی طب سوزنی و moxibustion و تزریق acupoint به hyperemesis gravidarum، و جستجوی یک روش موثرتر برای درمان این بیماری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To compare clinical therapeutic effects of warm needle moxibustion and acupuncture on senile knee osteoarthropathy.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثرات درمانی بالینی موکسی‌باسشن با سوزن گرم و طب سوزنی بر استئوآرتروپاتی زانو پیر
[ترجمه ترگمان]هدف برای مقایسه اثرات درمانی بالینی of سوزنی گرم و طب سوزنی بر روی زانوی سالخوردگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective: to explore the functional mechanism of treating primary dysmenorrhea and dampness with indirect moxibustion.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مکانیسم عملکردی درمان دیسمنوره اولیه و رطوبت با موکسی‌بوشن غیرمستقیم
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مکانیسم کارکردی برخورد با dysmenorrhea اولیه و رطوبت با moxibustion غیر مستقیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• oriental medicine therapy in which moxa is burnt on the skin as an anti-irritant and to treat diseases or produce analgesia

پیشنهاد کاربران

موکسابسشن

در طب سوزنی گاه از خواص درمانی گیاهی به نام موکسا ( در چینی Mugwort ) با آتش زدن و استفاده از آن به صورت مستقل و یا با قرار دادن آن در انتهای سوزنها ( سوزنهایی که در طب سوزنی کاربرد دارد ) استفاده می شود که به ان روش موکسابسشن moxibustion گفته می شود.

بپرس