mowing

/ˈmaʊɪŋ//ˈmaʊɪŋ/

چمنزنی، علف چینی، بریدن گندم (و غیره با داس)، مقدار چمن (و غیره) که در یک وهله زده یا چیده می شود

جمله های نمونه

1. No sooner had I started mowing the lawn than it started raining.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه شروع به چمن زنی کردم، باران شروع به باریدن کرد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه شروع به درو کردن چمن ها کردم، باران شروع به باریدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The gunmen opened fire, mowing down at least seven people.
[ترجمه گوگل]افراد مسلح تیراندازی کردند و حداقل هفت نفر را کشتند
[ترجمه ترگمان]افراد مسلح شروع به تیراندازی کردند و دست کم هفت نفر را کشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lawn really needs mowing.
[ترجمه گوگل]چمن واقعا نیاز به چمن زنی دارد
[ترجمه ترگمان]چمن ها واقعا به چمن زنی احتیاج دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I spent all morning mowing the lawn .
[ترجمه گوگل]تمام صبح را صرف چمن زنی کردم
[ترجمه ترگمان]تمام صبح را مشغول درو کردن چمن بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Everything was lush; the lawn needed mowing; the geraniums needed dead-heading; the runner beans needed picking.
[ترجمه گوگل]همه چیز سرسبز بود چمن نیاز به چمن زنی داشت شمعدانی ها نیاز به سر مرده داشتند لوبیاهای دونده نیاز به چیدن داشتند
[ترجمه ترگمان]همه چیز با شکوه بود؛ چمن به چمن زنی نیاز داشت؛ the به dead نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Though he had always hated mowing the lawns he liked the garden, too.
[ترجمه گوگل]اگرچه او همیشه از چمن زنی متنفر بود، اما باغ را نیز دوست داشت
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه همیشه از درو کردن چمن ها نفرت داشت، از باغ هم خوشش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Moderate exercise includes general housework, mowing a lawn, carrying golf clubs, gardening, leisurely canoeing and dancing.
[ترجمه گوگل]ورزش متوسط ​​شامل کارهای عمومی خانه، چمن زنی، حمل چوب گلف، باغبانی، قایق رانی و رقصیدن است
[ترجمه ترگمان]ورزش در حد متوسط شامل کاره ای خانه عمومی، چمن زنی، زمین های گلف، باغبانی، قایقرانی و رقص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A mowing machine coming within the definition of a motor bicycle is exempt.
[ترجمه گوگل]ماشین چمن زنی که در تعریف دوچرخه موتوری قرار می گیرد معاف است
[ترجمه ترگمان]یک ماشین چمن زنی که در طول تعریف یک دوچرخه حرکت می کند، معاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Four people were killed when mowing their lawn with an electric mower.
[ترجمه گوگل]چهار نفر هنگام چمن زنی با ماشین چمن زنی برقی کشته شدند
[ترجمه ترگمان]چهار نفر کشته شده بودند که چمن ها را با ماشین چمن زنی برقی درو می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No, she got pissed when he was mowing the lawn.
[ترجمه گوگل]نه، وقتی داشت چمن را می زد عصبانی شد
[ترجمه ترگمان] نه، وقتی داشت چمن ها رو چمن زنی می کرد عصبانی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ken was mowing the lawn that afternoon.
[ترجمه گوگل]کن در آن بعدازظهر داشت چمن‌کاری می‌کرد
[ترجمه ترگمان]کن آن روز بعد از ظهر داشت چمن ها را درو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mowing the lawn is hard work.
[ترجمه گوگل]چمن زنی کار سختی است
[ترجمه ترگمان]زمین چمن کار سختیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He had jobs on the Cape, mowing lawns, doing gardening work, staying with friends of ours.
[ترجمه گوگل]او در کیپ کار می کرد، چمن زنی می کرد، کار باغبانی می کرد، با دوستان ما می ماند
[ترجمه ترگمان]او در دماغه هورن کار می کرد و به باغبانی مشغول بود و کاره ای باغبانی می کرد و با دوستان ما زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They are mowing today.
[ترجمه گوگل]امروز در حال چمن زنی هستند
[ترجمه ترگمان]امروز دارند درو می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of cutting down hay or similar crops; trimming grass; random mass killing or destruction

پیشنهاد کاربران

بپرس