mow

/ˈmoʊ//maʊ/

معنی: توده یونجه یا کاه، علف چیدن، چمن را زدن، چیدن
معانی دیگر: (گندم و چمن و غیره را با داس یا چمنزن بریدن) درودن، لاتیدن، زدن (با چمنزن)، (با: down) قتل عام کردن، (انسان ها را) درو کردن، توده ی کاه یا علف خشک (به ویژه در انبار)، کاه انباشت، (قدیمی) رجوع شود به: grimace

جمله های نمونه

1. i mow the grass once a week
من هفته ای یک بار چمن ها را می زنم.

2. As you sow you shall mow.
[ترجمه گوگل]همانطور که شما کاشت، شما باید چمن زنی
[ترجمه ترگمان]همان طور که بکاری درو می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. as you sow you shall mow.
[ترجمه گوگل]همانطور که می کارید، باید چمن بزنید
[ترجمه ترگمان]همان طور که تو sow را درو می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Early sow, early mow.
[ترجمه گوگل]کاشت زودرس، کاشت زودرس
[ترجمه ترگمان]زود درو باز کن، زود درو ببند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In summer we mow our lawn once a week.
[ترجمه گوگل]در تابستان هفته ای یک بار چمن خود را می چینیم
[ترجمه ترگمان]تابستان ها، week را درو می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's time to mow the lawn again.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که چمن را دوباره چمن زنی کنیم
[ترجمه ترگمان]دیگر وقتش است که چمن را کوتاه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He continued to mow the lawn and do other routine chores.
[ترجمه گوگل]او به چمن زنی و انجام سایر کارهای معمول ادامه داد
[ترجمه ترگمان]به چمن زدن چمن ادامه می داد و کاره ای روزمره دیگر را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Will you mow the lawn at the weekend?
[ترجمه گوگل]آیا در آخر هفته چمن را می زنی؟
[ترجمه ترگمان]تو آخر هفته چمن رو کوتاه می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In summer we have to mow the lawn twice a week.
[ترجمه گوگل]در تابستان باید هفته‌ای دو بار چمن‌زنی کنیم
[ترجمه ترگمان]تابستان ها دو بار چمن ها را کوتاه می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I mow the lawn every week in summer.
[ترجمه گوگل]من در تابستان هر هفته چمن را می چینم
[ترجمه ترگمان] هر هفته تابستون چمن رو درو می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The proposed amalgamation of the two institutes has mow fallen through.
[ترجمه گوگل]ادغام پیشنهادی این دو موسسه شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]ادغام پیشنهادی دو موسسه از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But if your men attack we shall mow them down.
[ترجمه گوگل]اما اگر افراد شما حمله کنند، ما آنها را از بین می بریم
[ترجمه ترگمان]اما اگر افراد شما حمله کنند، آن ها را کوتاه خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If grass could scream, would you still mow the lawn?
[ترجمه گوگل]اگر علف ها می توانستند فریاد بزنند، باز هم چمن را می زنی؟
[ترجمه ترگمان]اگر علف می توانست جیغ بکشد، هنوز چمن را درو می کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Are they coming to mow the lawn or to liberate the hostages with rakes, clippers and blowers?
[ترجمه گوگل]آیا آنها می آیند تا چمن را چمن بزنند یا با چنگک، قیچی و دمنده گروگان ها را آزاد کنند؟
[ترجمه ترگمان]آیا می آیند تا چمن ها را بزنند یا گروگان ها را با rakes، clippers و blowers آزاد کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توده یونجه یا کاه (اسم)
mow

علف چیدن (فعل)
mow

چمن را زدن (فعل)
mow

چیدن (فعل)
cut, trim, lop, arrange, set, pick up, pluck, pick, mow, pull, pare, clip, crop, flunk, pick over, snip, skive, tear away

انگلیسی به انگلیسی

• pile of hay; part of the barn where hay is stored, hay loft
cut down hay or a similar crop, trim grass; destroy or kill without purpose or in great numbers
if you mow an area of grass, you cut it using a lawnmower.
if a large number of people are mown down, they are all killed violently at one time.

پیشنهاد کاربران

۱. چیدن. زدن ۲. کشتن. درو کردن. قتل عام کردن. اسم مفعول آن { mown }
مثال:
Until We turned them into a mown field, stilled [like burnt ashes]
تا آنکه ما آنها را به زمین درو شده و خاموش {شبیه خاکسترهای سوخته} تبدیل کردیم .
...
[مشاهده متن کامل]

�حَتَّی جَعَلْنَاهُمْ حَصِیدًا خَامِدِینَ�
I mow the grass once a week.
من هفته ای یک بار چمن ها را می زنم.

چمن زدن
درو کردن

بپرس