1. troop movements can be observed from space
از فضا می توان نقل و انتقالات قشون را مشاهده کرد.
2. large-scale migratory movements
جنبش های کوچگرانه (مهاجرتی) در سطح گسترده
3. the fast movements of our forces bewildered the enemy
حرکات تند نیروهای ما دشمن را حیران کرد.
4. the fluid movements of ice-skaters
حرکات موزون اسکیت بازان
5. the inexplicable movements of atomic particles
حرکات ذرات اتمی که علت آن نامعلوم است
6. the jerky movements of a robot
حرکات تکانه دار آدمک ماشینی
7. the poetic movements of the dancer's body
حرکات موزون بدن آن رقاصه
8. backache hampered his movements
کمر درد حرکت کردن را برایش سخت کرده بود.
9. how many bowel movements did the baby have yesterday ?
دیروز مزاج کودک چند بار کار کرد؟
10. the dancer's body movements had special grace
حرکات بدن رقاصه زیبندگی خاصی داشت.
11. a symphony in four movements
سمفونی دارای چهارمومان
12. the fat woman's ponderous movements
حرکات کند و پرزحمت آن زن چاق
13. the freedom of the dancer's movements
روانی حرکات رقاصه
14. the finesse of the surgeon's hand movements
ظرافت حرکت دست های جراح
15. the police are keeping a close watch on the criminal's movements
پلیس رفت و آمدهای آن جنایتکار را دقیقا تحت نظر دارد.