### 🔸 معادل فارسی: 
وزنه جا به جا کردن / جنس پخش کردن / قدرت نمایی کردن
در زبان محاوره ای:
وزنه زدن، جنس چرخوندن، قدرت نشون دادن، کار سنگین کردن
- - -
### 🔸 تعریف ها:
1. ** ( ورزشی – بدنسازی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
تمرین با وزنه، مخصوصاً اشاره به بلند کردن یا جا به جایی وزنه های سنگین
> مثال: *He’s been moving serious weight at the gym. *
> داره حسابی وزنه سنگین می زنه تو باشگاه.
2. ** ( خیابانی – اصطلاح خلافی ) :**
در زبان عامیانه ی خیابانی، اشاره به پخش یا جا به جایی مواد مخدر یا کالای غیرقانونی
> مثال: *They say he’s moving weight out of the city. *
> می گن داره از شهر جنس پخش می کنه.
3. ** ( استعاری – قدرت نمایی ) :**
گاهی به صورت استعاری برای نشان دادن نفوذ، تأثیر، یا قدرت در یک حوزه
> مثال: *She’s moving weight in the fashion world. *
> تو دنیای مد داره قدرت نمایی می کنه.
- - -
### 🔸 مترادف ها:
 - push weight  
 - lift heavy  
- hustle ( خیابانی )
 - flex influence  
 - run things 
وزنه جا به جا کردن / جنس پخش کردن / قدرت نمایی کردن
در زبان محاوره ای:
وزنه زدن، جنس چرخوندن، قدرت نشون دادن، کار سنگین کردن
- - -
### 🔸 تعریف ها:
1. ** ( ورزشی – بدنسازی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
تمرین با وزنه، مخصوصاً اشاره به بلند کردن یا جا به جایی وزنه های سنگین
> مثال: *He’s been moving serious weight at the gym. *
> داره حسابی وزنه سنگین می زنه تو باشگاه.
2. ** ( خیابانی – اصطلاح خلافی ) :**
در زبان عامیانه ی خیابانی، اشاره به پخش یا جا به جایی مواد مخدر یا کالای غیرقانونی
> مثال: *They say he’s moving weight out of the city. *
> می گن داره از شهر جنس پخش می کنه.
3. ** ( استعاری – قدرت نمایی ) :**
گاهی به صورت استعاری برای نشان دادن نفوذ، تأثیر، یا قدرت در یک حوزه
> مثال: *She’s moving weight in the fashion world. *
> تو دنیای مد داره قدرت نمایی می کنه.
- - -
### 🔸 مترادف ها:
- hustle ( خیابانی )