move back

پیشنهاد کاربران

وقتی به یک جایی مهاجرت کرده بودی یا ترک کرده بودی و حالا دوباره برمیگردی به جای قبلی و اولیه خودت. مثال:
Very soon we are all going to move back in together.
After the first time I lived with him, I never thought I would move back in with him again.
...
[مشاهده متن کامل]

Her parents separated for a few months, but then her father moved back in.

کاربر sobhan نزدیکترین معنی رو بیان کرده
Move back
برگشتن مجدد به محلی که قبلا آنجا بودی
The teacher explained about the way in which the writer has narrated the story moving back and forth in time
معنی moving و forth میشه بگین
برگشتن، ( مجدد ) به جایی نقل مکان کردن
بازگشت، برگشتن

به تعویق انداختن
عقبگرد کردن، عقب نشینی کردن، برگشتن به مکان یا موقعیت پیشین، وادار کردن به عقب نشینی و یا بازگشت به موقعیت و وضعیت قبلی
از جایی که به آنجا مهاجرت کرده بوده برگشته به محل اول

بپرس