( فعل، قدیمی ) پریشان کردن، به هم ریختن؛ به این طرف و آن طرف کشیدن
بیشتر با فعل tousle در کنار هم به کار می رود.
فرم ها: mouzell'd ( past participle ) , mowsle, mousle, mouzle
صفت آن mousled است به معنای ژولیده، پریشان و نامنظم
منبع: Oxford English Dictionary
بیشتر با فعل tousle در کنار هم به کار می رود.
فرم ها: mouzell'd ( past participle ) , mowsle, mousle, mouzle
صفت آن mousled است به معنای ژولیده، پریشان و نامنظم
منبع: Oxford English Dictionary