1. we spent the afternoon mousing in the old libraryبعد از ظهر را صرف کاوش در آن کتابخانه ی قدیمی کردیم.
mousing ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: دهانه بندتعریف: سیم یا طنابی که در دهانه بندی از آن برای جلوگیری از رها شدن بار از قلاب استفاده می شود+ عکس و لینک