mouse mat

جمله های نمونه

1. Disc boxes and mouse mats are good stocking fillers, but what about something with a bit of class?
[ترجمه گوگل]جعبه‌های دیسکی و تشک‌های موس پرکننده‌های خوبی برای جوراب هستند، اما در مورد چیزی با کمی کلاس چطور؟
[ترجمه ترگمان]جعبه های دیسک و mats با مواد پرکننده مناسب هستند، اما چه چیزی در مورد چیزی با کمی کلاس وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The invention provides a mouse mat which is made of ceramic material or glass material.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک تشک موش را ارائه می دهد که از مواد سرامیکی یا شیشه ای ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]اختراع یک حصیر را ایجاد می کند که از جنس سرامیک یا مواد شیشه ای ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Can mouse mat also bring about skin allergy?
[ترجمه گوگل]آیا ماوس حصیر نیز می تواند حساسیت پوستی ایجاد کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا یک حصیر می تواند آلرژی پوستی را نیز به ارمغان بیاورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Carpet deal out you, I want mouse mat only.
[ترجمه گوگل]فرش فروش شما، من فقط حصیر موش می خواهم
[ترجمه ترگمان]فرش را فرش می کنم و فقط یک حصیر را می خواهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Picked up a mouse mat a few days ago. The life is really good. Regrettablly above is nude.
[ترجمه گوگل]چند روز پیش یک تشک موس برداشتم زندگی واقعاً خوب است متأسفانه در بالا برهنه است
[ترجمه ترگمان]چند روز پیش a را برداشت زندگی واقعا خوب است تصویر بالا برهنه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Function and effect: no mouse mat, and appearance.
[ترجمه گوگل]عملکرد و اثر: بدون تشک ماوس، و ظاهر
[ترجمه ترگمان]عملکرد و تاثیر: هیچ حصیری و ظاهر موش وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Time then, perhaps, to pack away your personalised mouse mat and lucky mascot and seek out more nurturing climes.
[ترجمه گوگل]شاید زمان آن باشد که تشک موشی شخصی و طلسم خوش شانس خود را جمع کنید و به دنبال اقلیم های پرورش دهنده بیشتری باشید
[ترجمه ترگمان]پس شاید زمان آن است که یک mat شخصی و مسکات خوش شانس خود را بسته بندی کرده و آب و هوای nurturing بیشتری را به دنبال داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Furthermore, the pen is more compact and requires no mouse mat.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، قلم فشرده تر است و نیازی به تشک موس ندارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، قلم فشرده و فشرده است و نیازی به حصیری ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mousepad, square of rubbery material used as a base for a computer mouse (computers)

پیشنهاد کاربران

زیر ماوسی
ماوس پد
پد ماوس

زیر موسی
صفحه زیر موس

بپرس